بخشش محكوم به قتل در یك قدمی چوبه دار

شب بیست و یكم ماه رمضان سال 84 برای خانواده "حیدر 23 ساله" با دیگران متفاوت بود. آنها مانند خیلی از دارابی ها تازه افطار كرده بودند و آماده حضور در مراسم احیاء شب قدر می شدند.

به گزارش داراب آنلاین، حیدر جوان 23 ساله اهل یکی از روستاهای منطقه فسارود مانند هر روز ماه مبارک رمضان افطار کرد و پس از گوش دادن به سخنرانی شیخ انصاریان جهت شرکت در مراسم احیا به سمت خانه خواهرش حرکت کرد که هیچ وقت به آنجا نرسید و در راه توسط یک جوان به نام "الف" به قتل رسید. حیدر به حضرت علی (ع) علاقه عجیبی داشت و همیشه به نام خود افتخار می کرد.


بخشش محکوم به قتل در یک قدمی چوبه دار


مادر حیدر که به مناسبت روز مادر از حق قانونی و شرعی خود در اعدام قاتل فرزندش گذشته است، گفت: فرزندم آن روز روزه بود و بعد از افطار پای روضه شیخ انصاریان خیلی گریه کرد، آماده شد و به سمت خانه خواهرش حرکت کرد. من در حال درست کردن غذا برای سحر بودم که نوه ام با عجله آمد و گفت حیدر چاقو خورده است.


این مادر روستایی که از خون فرزندش گذشت کرده گفت: وقتی به محل قتل فرزنم رسیدیم که او را به بیمارستان برده بودند و در آنجا هم به علت خونریزی شدید نگذاشتند او را ببینم.


برادرش در خصوص نحوه به قتل رسیدن حیدر گفت: یکی از دوستان حیدر در راه او را به کلوپ بازی های رایانه ای می برد که در آنجا بر سر بازی کامپیوتری "الف" او را با چاقو تهدید می کند و سپس با برادرم درگیر می شود.حیدر سه بار از خودش دفاع می کند و در آخر "الف" چاقو را به گردن او فرو می کند. شدت خونریزی به حدی بود که او دوام نیاورد و در بیمارستان فوت کرد.


به حرمت حضرت زهرا (س) از اعدام او گذشت کردم


مادر حیدر که از خون فرزندش گذشته است به خبرنگار ما گفت: خیلی سخت است که قاتل فرزند جوانت را ببخشی اما من با خدا معامله کردم و برای رضای او از خون فرزندم گذشتم. ما حتی دیه هم نخواستیم و به حرمت حضرت زهرا (س) از اعدام او گذشت کردیم.


وی افزود: خیلی سخت بود که رضایت دهم اما با خود گفتم اعدام این جوان فرزند من را زنده نمی کند. به خاطر خدا و به حرمت حضرت زهرا (س) گذشت کردم. در این هشت سال مدام می گفتم خدا یا شب بیست و یکم فرزندم را از من گرفتی حتما مصلحتم در این بود الان هم که این اتفاق افتاده هرچه خیر است پیش بیاید.


بخشش محکوم به قتل در یک قدمی چوبه دار


برادر حیدر گفت: در این چند سال فرزند حضرت آیت ا... نسابه (ره)، بسیاری از روحانیون، معتمدان محلی و اعضای انجمن حمایت از زندانیان به خانه ما آمدند پدر ما حافظ قرآن و خادم امامزاده روستا بود و در زمان حیات خود مشکلات زیادی از مردم حل کرد. ما نیز سعی کردیم به توصیه ایشان که همیشه ما را به صبر توصیه می کرد عمل کنیم و از خون برادرمان بگذریم.


اعدام قاتل در ماه صفر سال گذشته برای چندمین بار در حال اجرا بود که مادر حیدر علی رغم حضور در زندان عادل آباد شیراز به حرمت امام حسین (ع) اجرای حکم را به تعویق انداخت.


آنهایی که به حمل سلاح سرد افتخار می کنند بخوانند!


حیدر تازه از سربازی برگشته و در آزمون استخدامی ارتش پذیرفته شده بود و قرار بود بعد از تعطیلات شب های قدر به دانشکده برود و برای خودش کسی شود اما در اثر یک تصمیم نابجا به قتل رسید و مادرش عزادار شد. بخشش این مادر صبور و رنج کشید ستودنی است و حتما نزد خداوند بزرگ دارای اجر است اما امیدواریم این داستان عبرتی باشد برای همه کسانی که به حمل سلاح سرد افتخار می کنند و با رفتارهای عجولانه خود و خانوادشان را در دنیا و آخرت شرمنده می کنند ...


۱۳۹۳/۲/۱

اخبار مرتبط