گروه ترجمه - پایگاه اینترنتی بروکینگز 22 آوریل 2014 (2 اردیبهشت) در مقالهای به تأثیرات تحولات اوکراین بر ایران پرداخت و نوشت: بحران اوکراین سبب شده موضوع تأثیرات آن بر گفتوگوهای گروه 1+5 با ایران در کانون توجه قرار گیرد. توجه بسیار اندکی به پیامدها و تأثیرات موفقیت جنبش مردمی غربگرا بر تحولات داخلی ایران شده است. پایگاه اینترنتی نیو ریپابلیک هفته گذشته بخشی مجزا را به آنچه «عصر انقلاب» نامیده، اختصاص داد و مقالاتی در مورد اعتراضات مدنی اخیر در اوکراین، ونزوئلا و فراتر از آن منتشر کرد. این مجموعه مقالات به این موضوع پرداخت که دیگر رژیمها از جمله ایران ممکن است در برابر انقلابهای مردمی آسیبپذیر باشند. حال این پرسش مطرح است که آیا ایران در خطر انقلاب دوم جنبش(فتنه) سبز قرار دارد یا خیر؟
در ادامه مقاله آمده است: سوزان ملونی و کنث پولاک، دو تن از کارشناسان مرکز سیاستهای خاورمیانه سابان وابسته به مؤسسه بروکینگز، بهتر به این موضوع پرداخته و پاسخ مناسبتری برای آن دارند. خاورمیانه [غرب آسیا و شمال آفریقا] منطقهای است که امواج دموکراسیسازی به آن رسیده است. اوایل دهه 1970 تنها حدود چهل کشور دموکراتیک بهشمار میرفتند و عمدتاً در غرب اروپا و شمال آمریکا متمرکز بودند. تصور میشد که دموکراسی محصول ارزشهای فرهنگی است که عمدتاً به غرب یا دستیابی به سطح مشخصی از سرانه ملی محدود میشود. خیلی زود بروز حوادث و تحولات، مشخص و اثبات کرد که این تصور اشتباه است. از اواسط دهه 1970 تا پایان قرن بیستم، آنچه به موج سوم دموکراسی مشهور شده بود، سراسر جهان را درنوردید و تنها خاورمیانه از این سیر تحولات عقب ماند. انتقال قدرت و ظهور دموکراسی در پرتغال و اسپانیا آغاز شد و بهسرعت به آمریکای لاتین و بخشهایی از شرق آسیا و سپس به شرق اروپا و برخی کشورهای استقلالیافته از شوروی کشیده شد و آفریقای زیر صحرا نیز تأثیر پذیرفت. تا سال 1999، صدوبیست کشور از سوی فریدم هاوس (خانه آزادی) حداقل بهعنوان دموکراسیهای انتخاباتی طبقهبندی شدند.
در پایان مقاله آمده است: نکتهای که امروز باید مدنظر قرار گیرد، این است که خاورمیانه همچنان از قافله دموکراسیسازی و تأثیرپذیری از جریانهای دموکراتیک در سراسر جهان عقب مانده است. استفن آرگرند، کارشناس روابط آمریکا با جهان اسلام در مرکز سیاستهای خاورمیانهای سابان در این باره کتابی جدید نوشته است با عنوان: «درک میدان تحریر: آنچه سایر انقلابهای جهانی از چشمانداز دموکراسی عربی میآموزد.»
تحلیل: شتابزدگی کارشناسان سابان در ارتباط برقرار کردن بین آنچه که در اوکراین اتفاق افتاده با ایران، حاکی از این است که آنها به جای توجه به واقعیات دو کشور، بر مبنای آمال و آرزوهایشان تحلیل و اظهارنظر کردهاند. همین اوکراینی که مبنای تحلیل و شاهد ادعای آنها است، چند سال پیش، پس از کودتای مخملی، دوباره به سمت روسها بازگشت و در حال حاضر نیز به سبب اختلافات شدید داخلی دچار بحران حاکمیت است و در صورت تثبیت حکومت فعلی که طرفدار غرب است، معلوم نیست چه مدت میتواند دوام بیاورد. چهبسا مدتی بعد دوباره روسگراها حاکم شوند. بنابراین تحولات چنین اوکراینی نمیتواند پایه ارزیابی و پیشبینی تحولات پیرامونی آن باشد.