به گزارش نما به نقل از (ایسنا)، در متن نامه رضا بردستانی که خطاب به علی جنتی - وزیر فرهنگ و ارشاد سلامی - تنظیم شده آمده است:
«قابل توجه وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی
استان یزد بعد از گذشت نزدیک به 70 روز با عنایت به نامگذاری سال 1393 به عنوان «اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی» مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی ندارد!
آقای جنتی وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی؛ همچنان و همان گونه که در 25 شهریور 1392 و طی یادداشتی با عنوان «علی جنتی و هفت سکانس کوتاه و بلند» نگاشتیم بر همان اعتقاد استواریم که: سنگینی فشارهای سیاسی بر پیکر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بسیار سنگینتر از فشاری است که بر وزارت امور خارجه وارد میشود.اما سخن امروز من با شما ارتباطی با تعبیر آن عبارت ندارد، همان عبارتی که این روزها نحیف بودن بودجه هم مزید بر علتش شده است در سالی که همه نگاه ها به ساختمان سنگی میدان بهارستان به عنوان اصلیترین متولی فرهنگ این مرز و بوم است زیرا این روزها وظیفه شما سنگینتر از روزهای نخستینی است که سکانِ وزارتخانهای را بر عهده گرفتهاید که در کوتاهترین فاصله ممکن از ساختمان قانونگذاری قرار دارد.
نامگذاری هوشمندانه، مدبرانه و اندیشمندانه امسال نشان میدهد وظیفه فرهنگ و بررسی آسیبهای واردآمده بر این واژه عمیق و فراگیر فرهنگ بسیار گستردهتر از تمام دغدغههایی است که نام و نشانهای آن، ساختمان سنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید در برطرف ساختنش چالشهای بسیاری را از سر بگذراند و سنگینی مسئولیتی که باید بر دوش کشد. اما سخنِ امروز این نیست بلکه بررسی چالشهایی است که در نخستین مرحله، تمامِ فرهنگ و امور فرهنگی، خود را در چنبرهاش گرفتار میبینند.
مدیریت کلان فرهنگی کشور را به شما سپردهاند، شمایی که در رزومهتان عنوان دیپلمات، سیاستمدار، سفیر و مواردی از این دست قبل از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و نظارت و تدوین راهکاری مناسب برای این عرصه خودنمایی میکند.
شما را مدیری توانمند و انسانی هوشمند تشخیص دادند و بی آن که خیلی در حلقههای تودرتوی احزاب و دستهبندیهای سیاسی گرفتار آیند یکی از پرحاشیهترین و پرچالشترین صندلیهای هیأت محترم دولت را به شما سپردند. با همه این تفاسیرهنوز هم معتقدیم که: سنگینی فشارهای سیاسی بر پیکر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بسیار سنگینتر از فشاری است که بر وزارت امور خارجه وارد میشود.
صحبتهای امروز ما با شما بر یک مسیر مشخص،استوار است؛ بازنمایی روند انتخاب مدیران کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان یزد از بدو پیروزی انقلاب تا کنون. روندی که در سالهای اخیر خیلی بر پایه تدبیر و بررسیهای همهجانبه نبوده است. از رایجترین روشهای انتخاب مدیر کل این است: یکی از نزدیکان مدیریت کلان استان یا شخصی بانفوذ در بدنه وزارتخانه فرهنگ و ارشاد اسلامی یا حتی خارج از آن وزارتخانه تشخیص میدهد مدیری که او تشخیص داده است سکاندار فرهنگ و ارشاد اسلامی استان یزد شود. سابقه فرهنگی و مدیریتی نداشتن، طرح و برنامه ارائه ندادن و تضمینهای لازم را به کار نبستن چندان مهم نیست؛ فقط آن فرد، آن ذینفوذ و آن تشخیص است که همه این دغدغهها را بیاثر میکند!
مدیریت کلان فرهنگ و ارشاد اسلامی استان یزد طی 35 سال گذشته در دست 10 مدیرکل بوده است و اگر سرپرست فعلی را نادیده انگاریم، قریب به اتفاق مدیران انتخابی خارج از این مجموعه آمده، سکانداری عرصه فرهنگ و ارشاد اسلامی را هر کدام بنا به دلایلی به دست گرفتهاند که به اختصار چنین است:
آقای قیومی(کارمند ارشاد/مدت مدیریت یک سال قبل و بعد از انقلاب)، آقای شعشعی(کارمند وزارت کشور یا وزارت امور خارجه/مدت مدیریت دو سال)، آقای پاکنژاد(کارمند ارشاد/ مدت مدیریت 11 سال)، آقای احمدی(کارمند ارشاد/مدت مدیریت پنج سال)، آقای کاظمینی(کارمند آموزش و پرورش/مدت مدیریت پنج سال)، آقای غیاثی(کارمند ارشاد/مدت مدیریت سه سال)، آقای عجمین(حوزه علمیه/ مدت مدیریت چهار سال)، آقای عالیشوندی(کارمند صدا و سیما/مدت مدیریت دوسال)، آقای عبدالحسینی(کارمند صدا و سیما/مدت مدیریت دو سال). با اندکی دقت مشاهده میکنیم شش مدیر از 10 مدیر خارج از حوزه فرهنگ به این سمت منصوب شدهاند و همگی دارای سوابق اندکی در پست مدیریت کلان فرهنگی استان هستند.
ذکر چند نکته و بررسیهای بیشتر که در پی خواهد آمد. اگر از مدیریت آقای کاظمینی به بعد دقت کنیم بسیاری از چالشها و حوادث در جابهجایی مدیران بیتأثیر نبوده است؛ برای مثال آقای کاظمینی بر سر حواشی جشنواره فیلم حقیقت که برای همیشه از یزد رفت مجبور به ترک پست مدیر کلی شد، آقای غیاثی بر سر اکران یکی دو فیلم سینمایی، و شاید دلایل شخصی به تهران نقل مکان کرد، آقای عجمین مدیرکل همیشه غایب که نبودنش او را از هرگونه چالش بینیاز کرده بود، آقای عالیشوندی به دلیل ویژگیهای شخصیتی که به نوعی او را در برابر مدیران کلان استان نشان میداد و آقای عبدالحسینی شاید به دلیل چالشهای صدا و سیما با دولت و عدم تمدیدِ مدت مأموریت و شاید به دلایلی حزبی و گروهی اما آن چه بیش از همه نمود پیدا میکند، کَند و کاو در ادامه مسیر مدیرانی است که از ارشاد رفتهاند که از حوصله این بحث خارج است. این که بعد از مدیر کلی چه کردهاند و کدام مسیر را برگزیدهاند!
تا اینجا میتوان نتیجه گرفت مدیریت کلان فرهنگ و ارشاد اسلامی استان یزد همه گونه مدیریتی را تجربه کرده است؛ مدیریت بومی و مرتبط، مدیریت غیربومی و مرتبط، مدیریت غیربومی و غیرمرتبط، مدیریت طولانیمدت، مدیریت کوتاهمدت، جابهجایی به دلیل انگیزههای سیاسی، جابهجایی به دلیل چالش با مدیریت کلان استان و دست آخر جابهجایی به دلیلی که میشود آن را باری به هر جهت نام نهاد! و نکته مهم تر اینکه خیلی به نیروهای باتجربه و باسابقه در بدنه اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان یزد توجهی مبذول داشته نشده است!!!
این موارد را میتوان به نگرش خاص برخی از آدمها با جایگاههای خاص، نقش مدیریت کلان در بهکارگیری مدیران ستادی، رفع مسئولیت و عدم وجود دغدغه جدی در این حوزه دانست تا جایی که برای مثال یکی از مدیران ارشاد به صرف داشتن رابطه فامیلی به این سمت گمارده میشود و خیلی زود حواشیِ غیرقابل اغماضی برایش درست میشود مجبور میشود برود. او رفت، معرف و کسی که آن مدیر کل را سفارش کرده بود اما همچنان به رفع و رجوع موارد حوزه خود که هیچ ارتباطی به حوزه فرهنگ ندارد مشغول است.
آقای جنتی: در یادداشت 25 شهریور هفت سکانس کوتاه و بلند بر سر وزارتخانه شما را صادقانه، آسیبشناسانه و با تحقیق و بررسی برشمردیم و اینک به این دلیل که 70 روز است این استان مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی ندارد و سرپرست فعلی فاقدِ جسارت لازم برای حضور در عرصههایی است که تنها یکی از شاخههایش فرهنگی است مواردی را برخواهیم شمرد:
قطع به یقین و از زمان معرفی استاندار جدید افرادی برای این پست یا از یزد معرفی شده، برای بررسیهایی قانونی و مرسوم به وزارتخانه مراجعه کردهاند و یا این که به نحوی از انحاء یکی از نیروهای نزدیک به وزارتخانه و جامعه فرهنگی یزد دست به معرفی گزینههایی زده است. در این که چرا تا پایان سال 92 مدیرکلی انتخاب نشد جای چندان تعجب ندارد اما این که بعد از نامگذاری سال 93 با عنوان «اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی» هم تصمیمی در این حوزه اتخاذ نشده است جای تأمل فراوان دارد.
سال 93 با شتاب به پیش میتازد، قطع به یقین وزارتخانه متبوع شما هر دو هفته یک بار برنامهای در سطح ملی، کشوری، بینالمللی و غیره دارد که توان و انرژی بسیاری را به خود مصروف خواهد داشت اما غفلت از انتخاب مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان به هر دلیل ممکن از این جا به بعد چندان خوشایند نخواهد بود.
این که بیواسطه روی سخن با شما داریم دلیلی ندارد جز آن که با دقت در برخی انتصابات استان شاهد نوعی بدسلیقگی و سطحینگریها، افتادن در چنبره حزبی و عدم اعتماد به نیروهای جدید و روی آوردن به بازنشستهها حتی در ردههای مشورتی هستیم که احتمال میدهیم با گمانهزنیهایی که شنیده میشود یا یک بازنشسته بیشتر سیاسی و کمتر فرهنگی سکاندار شود، یا یکی که معرفیشده حزبی و گروهی است و نهایتاً کسی که در استان بر سر او به تفاهم رسیده باشند فارغ از این که او چنین توانی دارد یا خیر!
وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی، در این که یزد شهری است با فرهنگ و اصالتهای ناب ایرانی، تفکر دینی و آرامشی مثالزدنی شکی نیست اما نگرانیم این انتخاب که کمی هم به درازا کشیده است در سایه همان تفاهمها و رفاقتها و به یک نتیجه واحد رسیدنها نادیده انگاشته شود؛ سکان به دست مدیری سپرده شود که نتواند تمامی پتانسیلها را به باور شدن برساند و مدتهایی که بر مسند مدیریت کلان فرهنگی نشسته است بیشتر مراقبِ معرفها باشد تا بایدها و شایدها!
یزد را خوب میشناسید، مردمانش را قطع به یقین خوبتر؛ قطعا روحیات و خلقیات مردمان این دیار را به خوبی درک کردهاید، نگرانی ما همان نگرانیای است که مدیران ارشد استان دارند با این تفاوت که چندان به نزدیک و دوری آن شخص با خوشایندها و ناخوشایندهای حزبی و گروهی کاری نداریم بلکه بیشتر نگران توان و لیاقت اوییم و نه پسند و ناپسند بودنِ او از دیدِ دوستانی که همه چیز را از پشت عینک حزب و گروه مینگرند و نه چیزهای دیگر.
آقای جنتی، وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی، استان یزد را دارالعباده میدانند، دارالعلم، دارالعمل، سرزمین قنات و قنوت و قناعت، سرزمین کار و کاهگل و کاریز، شهر سختکوشیها، دینباوریها، آرامشها و بی حاشیه بودنها. پس در انتخاب مدیریت ارشد فرهنگ و ارشاد اسلامی به خیلی چیزها توجه داشته باشید، مدیری که نتواند سلایق و نظرات برخی آدمهای خاص را برآورده کند مهم نیست اما اگر توانست از پس امور فرهنگ و هنر این شهر و دیار برآید کفایت میکند. اگر آن مدیر نتواند بر برخی نظرات خیلی خاص مدیریت کند چندان نمیتواند مقرون به موفقیت باشد. با خودتان به گفتوگو نشستیم چون امیدی به نحوه انتصابهای استانی نداریم. تا اینجا که در برخی انتصابها همه چیز رعایت شده است الا نفع استان!»