به گزارش نما به نقل از فارس در بیست و هفتمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، کتاب «عباس دست طلا» چندی پیش از سوی انتشارات فاتحان منتشر و به نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران رسید که اکنون همه 3 هزار نسخه آن توسط بازدیدکنندگان نمایشگاه کتاب تهران خریداری شده است.
در بخشی از کتاب «عباس دست طلا» میخوانیم: طاق آمبولانس را چند بار دید میزنم. مجتبی لجش گرفته: - بس نیست؟! چقدر طاق را دید میزنی؟ همهی صافکارها یک بار روبهروی ماشین میایستند و نگاه میکنند، بعد هم درستش میکنند و دیگر کاری ندارند که چه میشود. تو هم از بالا میبینی، هم از پایین، هم از چپ، هم از راست، بغل، روبهرو، زیر و رو ... بابا! چه خبرت است؟! حس میکنم کمی خسته شده. لبخندی حوالهاش میکنم: - طاق آمبولانس باید محکم باشد و سفت بشود تا وقتی که میرود توی دستانداز و بالا و پایین میافتد، صدا ندهد. آمبولانس همهاش میرود خط مقدم، اگر طاقش صدا بدهد، راننده فکر میکند با گلوله دارند او را میزنند. میترسد و یک وقت برمیگردد عقب. (صفحهی 204)
*** اگر میخواهید یک داستان در مورد اقتصاد مردمی و مقاومتی بخوانید و منظور اشارات و تصریحات چندباره رهبر انقلاب در این زمینه را بیابید، این کتاب یک پیشنهاد ویژه است.