كمتر از ده روز به مذاكرات بغداد باقي است. اينكه اتفاقات جديدي در رويكرد غربيها به مذاكرات بر حسب نيازهاي آنها افتاده است ترديدي نيست اما اگر انتظار داشته باشيم بر حسب آن نيازها و سوابق بيمهري 1+5 به مواضع شفاف جمهوري اسلامي هم اتفاق جديدي بيفتد خيلي واقعبينانه نيست. مذاكرات جمهوري اسلامي با 1+5 يك فرايند طولاني است و فراز و فرودهاي زيادي دارد. اگر در فرازها خوشحال شويم و در فرودها غمگين، نگاه درستي نيست. بايد اجازه دهيم اين فرايند سير طبيعي و كارشناسي خود را طي كند.
از سال 2003 تاكنون ما شاهد يك موضع زورگويانه و متصلب از سوي غربيها بودهايم. آنها همه گامهاي شفافسازي و اعتمادسازي جمهوري اسلامي را بيپاسخ گذاشتهاند اما در مذاكرات استانبول 2 ظاهرا توافقاتي به عمل آمد كه نتايج مذاكرات بغداد را مثبت نشان ميدهد.
1+5 در استانبول توافق كرد كه مبناي گفتگوها در چارچوب ان پيتي باشد آنها پذيرفتند هرگونه آيندهنگري به مذاكرات براساس يك فرايند گام به گام باشد.
آنها حقوق ما را در چارچوب ان پي تي به رسميت شناختند و ميگويند در برابر هر گام متقابلا يك گام برداشته شود.
از همه مهمتر توافق شد دو طرف يك دستور كار براي مذاكرات بغداد بنويسند كه براساس يك جدول كاري معلوم شود طرفين چه گامهايي بايد بردارند.
اينها خبرهاي خوب و مسرتبخشي است اما هيچ اطميناني به طرف مقابل ما نيست. آنها بارها زير توافقات خود زدهاند و همه گامهاي عيني و عملي را كه ايران از باب حسن نيت برداشته است بيپاسخ گذاشتهاند. هنوز نميدانيم كه دو طرف به چه توافقاتي براي رسيدن به دستور كار مشترك رسيدهاند اما ميدانيم كه موضع جمهوري اسلامي به لحاظ گامهايي كه بايد برداشته شود يك موضع معصومانه و مظلومانه است. فتواي رهبر معظم انقلاب اسلامي تمام مطالبات طرف مقابل را بلاموضوع كرده است. ايران با اين فتوا نه تنها از تبليغات فريبكارانه و دروغ پردازانه 1+5 عبور كرده ، بلكه به عنوان پرچمدار خلع سلاح جهاني در سپهر سياست بينالمللي ظهور كرده است. پس گام بزرگ و اساسي را ايران بيآنكه وارد چانهزني با غرب شود برداشته است.
ايران اسلامي حتي در بحرانيترين روزهاي جنگ سخت با عراق كه به نمايندگي از 1+5 با ايران ميجنگيد حاضر نشد وقتي زير بمباران شيميايي و بمبهاي اهدايي غرب به صدام قرار داشت اقدام به مقابله به مثل كند. در حالي كه همه امكانات تهيه و توليد و كاربرد سلاح شيميايي را داشت. ما هم به لحاظ حقوقي و انساني و هم به لحاظ فقهي اساسا نميتوانيم به چنين سمتي حركت كنيم. اين واقعيت را هم مردم جهان ميدانند و هم طراحان بازي گفتگوهاي 1+5 با ايران از آن اطلاع دارند. پس خيلي روشن است كه اگر قرار است در بغداد يك گام عملي براي اعتمادسازي برداشته شود نوبت اعضاي 1+5 است كه به اين گام بلند ايران كه بدون هيچ هزينهاي براي آنها تحصيل حاصل است پاسخ مثبت دهند و از تهديد و تحريم دست بردارند. اما اگر بخواهند با بهانهجوييهاي دروغين همچنان در موضع خود بايستند معلوم ميشود آنها ميخواهند از مذاكرات براي رفع نيازهاي خود در داخل و منطقه بهره ببرند. اعضاي 1+5 برخلاف ظاهري كه نشان ميدهند اكنون دچار تشتت و اختلاف بوده و هر يك از آنها در داخل با مشكلات عديدهاي روبهرو هستند. از طرفي قدرت ژئوپليتيك ايران را در منطقه و جهان ميدانند لذا براي دولت و ملت ايران هيچ اهميتي ندارد كه مذاكرات چه سرنوشتي پيدا خواهد كرد. اگر مذاكرات موفق نباشد همان روندي را كه از سال 2003 تاكنون آمدهايم و همواره بينتيجه بوده است و به نتايج آن هم عادت كردهايم طي خواهيم كرد. اگر هم مذاكرات موفق باشد و كشورهاي 1+5 از خر شيطان پياده شوند و در مسير عقلانيت حركت كنند يك گام به صلح جهاني و ادبيات انساني گفتگوها كمك خواهند كرد. از نظر افكار عمومي، مردم ايران ذرهاي نگران شكست مذاكرات نيستند چون به بد عهدي غربيها عادت دارند.
مردم ميدانند اكنون سلاح تهديد و تحريم زنگ زده است و بازگشت آنها به نقطه صفر هم امكان ندارد. پس ناچار هستند كه گام اول براي رهايي از بن بست مذاكرات را آنها بردارند، چون مواضع غير مسئولانه آنها هميشه مذاكرات را بينتيجه گذاشته است. اظهارات برخي مقامات 1+5 برخلاف توافقات استانبول 2 نشان ميدهد كه به قول و قرار آنها هم نميشود اعتماد كرد.