به گزارش نما، روزنامه البناء نوشت: در حالی که برخی منابع عربی از شدت کشمکش و اختلاف در بین خاندان حاکم قطر خبر داده اند، به نظرمیرسد امیر جوان این کشور برای مقابله با این وضعیت یا مدارا با آن بر سردوراهی است تا جایی که گویی با شمشیری دو لبه روبه رو است.
بنابر اعلام این منبع، قطر اکنون با دغدغه عدم هماهنگی بین دو خطی که درون خاندان حاکم قدرت یافتهاند، دست به گریبان است؛ خط اول مربوط به امیر تمیم و دومی نیز متعلق به خاندان آل مسند یا همان خاندان مادر امیر تمیم یعنی موزه بنت مسند است.
آل مسند نفوذ خود را مدیون در اختیار داشتن بسیاری از نهادهای امنیتی قطر هستند.
در درون خاندان قطر چه میگذرد
تا پیش از این تمیم، موزه و آل مسند یک هدف داشتند که همان از بین بردن نفوذ شیخ حمد بن جاسم بود اما پس از اینکه این هدف تا حدودی تحقق یافت، آل مسند و تمیم دچار اختلاف شدند زیرا تمیم همچنان بر این باور است که استفاده از موضوع اخوان المسلمین مفید است و اکنون باید سیاستی را به طور علنی در پیش گرفت که علاوه بر توجه به حساسیت عربستان در قبال حمایت از اخوانالمسلمین در منطقه، در عین حال عملا از اخوانیها نیز غفلت نشود.
اما آل مسند که در واقع منعکسکننده دیدگاه نهادهای امنیتی قطر هستند، تاکید دارند که ضمن اتخاذ سیاست آشتیطلبانه، رویکرد کلی کشورهای منطقه در قبال اخوانیها را نیز باید در نظر داشت.
آل مسند از این منظر بهتر میبیند که رابطه با اخوانیها قطع شده و بر توجه به داخل کشور متمرکز شد.
بنابر اعلام این منبع، هر چند کشمکش موجود بین آل مسند و ابن تمیم رو به شدت گرفتن است اما هنوز قابل کنترل است زیرا موزه هر بار در حل و فصل اختلاف بین فرزندش و برادران و بستگان خود یا همان آل مسند موفق بوده است اما تاخیر در حل و فصل نهایی اختلاف بین دو مرکز قدرت در حکومت جدید قطر، زنگ خطر انفجار این اختلافات را به صدا در آورده است.
اما کارشناسانی که اوضاع داخلی قطر را زیر نظر دارند، بر این باورند که آنچه خطر این وضعیت را دو چندا میکند، ناتوانی امیر جوان قطر برای ورود همزمان به دو جبهه داخلی است.
این دو جبهه عبارتند از:
اول: تعقیب بازماندگان شیخ حمد بن جاسم که هنوز وضعیت آنان نهایی نشده و پرونده آنان برای همیشه بسته نشده است.
دوم : قد علم کردن در برابر دیدگاههای آل مسند نسبت به اخوانیها، به ویژه اینکه آل مسند نهادهای امنیتی قطر را در اختیار دارند.
این منبع دیپلماتیک عربی در عین حال اطلاعات جدیدی در خصوص کشمکش پنهان بین تمیم پرده برداشته و اظهار داشت تمیم از زمان به قدرت رسیدن خود تاکنون سخت در تلاش برای ریشه کن کردن تمام نفوذ مالی و سیاسی حمد بن جاسم در قطر است.
در درون خاندان قطر چه میگذرد
سفرهای حساب شده حمد بن جاسم به قطر
به عبارت بهتر شیخ حمد بن جاسم از زمانی که از قدرت کنار گذاشته شد و قطر را ترک کرد، در زمانهای کاملا بررسی شده، راهی قطر میشود تا جایی که میتوان از سفرهای او تحت عنوان جنگ گروهکهای سیاسی یاد کرد.
در مقابل، در پشت پرده سیاسی قطر نیز اخباری از خشم تمیم علیه حمد به گوش میرسد و این خشم تا جایی است که وی از زمان به قدرت رسیدن در حال تعقیب و کشف مراکز نفوذ حمد بن جاسم در داخل قطر بوده است.
در این میان، از تابستان گذشته تاکنون حمد بن جاسم فقط چند بار به قطر سفر کرد که نخستین سفر او پس از برکناری از قدرت بسیار دشوار بود. در آن زمان وی با زیرکی توانست در یک مراسم جشن در کنار امیر جدید و پدرش قرار بگیرد.
مناسبتی که وی برای این کار برگزید، جشن عروسی فرزند احمد لهدیفی بود، کسی که برای تمیم و پدرش احترام زیادی قائل است زیرا وی در زمان کودتای امیر جدید علیه پدرش، در موقعیت خود به عنوان مسئول نهاد اطلاعاتی قطر خدماتی به او ارائه کرد که در تقویت پایههای داخلی قدرتش کمک کرد.
حمد بن جاسم چهار ماه پیش نیز عازم قطر شد و با امیر پدر دیدار طولانی داشت
در درون خاندان قطر چه میگذرد
نبرد پیامهای رمزدار
پس از پایان جشن مزبور، بار دیگر تحریم تمیم علیه حمد بن جاسم از سرگرفته شد و همزمان با آن، جنگ پیامهای رمزدار آغاز شد که همگی زنگ خطری مبنی بر این است که حمد از درون حکومت جدید قطر هدف قرار دارد.
اما نخستن پیامی که حمد بن جاسم در این ا رتباط دریافت کرد این بود که جاسم بن حمد، فرزند وی که رئیس شورای اداری یکی از بانکها بود، تابستان گذشته از سوی نهاد قضایی مالی قطر فراخوانده شد تا در مورد قضیه فساد مالی مورد بازجویی قرار گیرد. در آن زمان هر چند تهمت مشخصی به وی وارد نیامده و بازداشتی نیز صورت نگرفت اما حمد بن جاسم که در لندن اقامت داشت و پیش از این هنگامی که قدرت را در دست داشت، یک بار جنگ پیامهای رمزی را آزموده بود، به خوبی دریافت که فراخواندن فرزندش در واقع پیامی به شخص او است نه پسرش.
به گفته نزدیکان حمد بن جاسم، وی همچنان احساس میکند که از پشتوانه حمایت امیر پدر برخوردار است و معتقد است که او دیدگاه تمیم مبنی بر اینکه حمد بن جاسم عامل حملات پیشگیرانه علیه او بوده، نپذیرفته است.
به گفته این منابع، امیر سابق قطر متقاعد شده است که حمد بن جاسم در صدد ضربه زدن به قدرت فرزندش نیست و به خروج همزمان با او از قدرت به منظور حفظ منافع عالی کشور پایبند است.
اما تمیم و نزدیکان او به ویژه آلعطیه معتقدند که حمدبن جاسم چه در قطر باشد چه نباشد، خطری برای حکومت جدید این کشور به شمار میآید. آنان حتی براین باورند که خطر خارجی حمد بن جاسم بیشتر از خطرات داخلی او است زیرا وی روابط خارجی گسترده ای دارد از همین رو باید هر گونه نفوذ سیاسی و اقتصادی که از او در داخل قطر باقی مانده است، از بین برود.
پرونده غانم بن سعد
تمیم از زمانی که به قدرت رسیده است تا کنون ضربات محکمی به حمد بن جاسم وارد آورده و اولین ضربه را همان موقعی زد که خود را برای جانشینی پدرش آماده میکرد.
این ضربه شش ماه پیش از برکناری حمد بن جاسم از قدرت به وی وارد آمد. در آن زمان تحولات سیاسی در قطر حاکی از این بود که این تحولات به ضرر حمد بن جاسم بوده و عامل آن تمیم است، به این معنی که تمیم با استفاده از قدرت پنهانی که در آن زمان در اختیار داشت، علیه حمد بن جاسم دست به کار شده بود.
در آن زمان موضوع اختلاس مالی که در پشت پرده قطر به پرونده «غانم بن سعد» معروف شده بود، مطرح و منجر به فراخواندن این شخص به کمیته بازجویی دادگاه قضاوت مالی شد که حمد بن جاسم نفوذ خود را به کار گرفته و با حضور سعد در کمیته مزبور مخالفت کرد، اما مخالفت وی بلافاصله پس از خروج او از قدرت بیتاثیر ماند.
واقعیت این است که ارتباط سعد و حمد بن جاسم بر کسی پوشیده نیست زیرا وی یکی از طرفداران سرشناس حمد بن جاسم بود و جاسم او را عاملی برای عملی کردن زیاده خواهیهای ریز و درشت خود میدانست، از همین رو او را به عنوان رئیس شورای اداری شرکت سهامی سرمایه گذاری بروه تعیین کرد.
دولت قطر در این شرکت سهام زیادی داشت و سهامداران قطری نیز هر یک سهم اندکی از آن را در اختیار داشتند.
میزان سرمایه گذاری شرکت مزبور در قطر 95 درصد کل سرمایه گذاریهای آن را تشکیل میداد.
از زمانی که حمد بن جاسم از قدرت کنار رفت، نهادهای قضائی قطر اتهام غانم سعد به اختلاسهای مالی در زمانی که ریاست شورای اداری شرکت بروه را برعهده داشت، پیگیری و در مورد آن تحقیق کردند.
اتهام سعد اختلاس حدود هشت میلیارد دلار بود و گفته میشد که وی این اقدم را به نفع حمد بن جاسم انجام میداد.
در روزهای نخست زمستان گذشته با اعتراف سعد به بیشتر اتهامهای وارده، تحقیقات قضائی در مورد وی به پایان رسید . از جمله اتهاماتی که به وی وارد آمده بود انتقال حساب دو شرکت قطری به یک حساب در خارج از قطر با نام جعلی و نیز خرید سه هتل در آمستردام و فرانسه و مادرید بود.
تحقیقاتی که در این خصوص انجام شد، نشان داد که برخلاف ادعای سعد مبنی بر اینکه هدف او از خرید این هتلها سرمایه گذاری به نفع یک شرکت قطری بود اما این شرکت هیچ سودی از آن نبرده بود.
به هر حال سعد که در ارتباط با این اتهامات دستگیر شده بود، چند ماه پیش و پس از اینکه از تمام اموال خود در خارج از قطر به نفع دولت چشم پوشی کرد، از زندان آزاد شد.
دارائیهای او در خارج از قطر حدود پانصد میلیون یورو برآورد شد که این رقم بخشی از کل اختلاسات مالی او بود و او در حضور بازجویان نهاد قضاوت مالی قطر به همه اتهامات اعتراف کرده بود.
سعد اکنون در حبس خانگی به سر میبرد و گرچه پرونده اختلاسهای مالی او بسته شده است اما پرونده ارتباط این اختلاسهای با حمدبن جاسم همچنان معلق باقی مانده و احتمال پیگیری آن به دستور شیخ تمیم وجود دارد.
اما در مورد شیخ حمد بن جاسم معادله کاملا روشن و به این ترتیب است که آغاز هر گونه فعالیت سیاسی از سوی وی منجر به گشودن پرونده اختلاسهای مالی او خواهد شد، به عبارت دقیقتر هر گونه فعالیت سیاسی حمد بن جاسم موجب می شود که ارتباط روشن پرونده غانم با او برملا شده و این واقعیت که این شیخ حمد بن جاسم بود که در پس تمام این اختلاسات بود، پیگیری شود.
پیگیری جز به جزء حسابهای مالی حمد بن جاسم
علاوه بر پرونده سعد، دولت قطر در سال جاری میلادی به شرکتهای جهانی متخصص حسابرسی دستور داد به تمام حسابهای موسسات مالی و شرکتهایی که در هر نقطه از جهان به طور مستقیم یا غیر مستقیم با دولت قطر در ارتباط هستند، رسیدگی کند، که این اقدام نیز به نوبه خود به معنی پیگیری آشکار و جزء به جزء فعالیت مالی حمدبن جاسم در زمان در دست داشتن قدرت است زیرا او بود که سرمایه گذاریهای جهانی قطر را مدیریت میکرد.
به طور خلاصه میتوان گفت که شیخ تمیم در صدد فراهم کردن یک پرونده کامل از اتهامات مالی حمد بن جاسم است که در صورتی که وی در صدد هرگونه فعالیت سیاسی مخالفت جویانه برآید، در گشودن این پرونده و ارجاع آن به دادگاه تردید نخواهد کرد.
در این میان باوجود اینکه حمدبن جاسم در مسافتی بسیار دور از دوحه به سر میبرد، اما همچنان در قطر و به عبارت بهتر در نهادهای مختلف این کشور نفوذ دارد.
در همین ارتباط در دیوان پادشاهی قطر یک دفتر ویژه وجود دارد که یکی از اختیارات آن عقد قرارداد با شرکتهای مختلف بر اساس در نظر گرفتن بهترین قیمت است و اکنون این سوال مطرح است که چه کسی در عقد قراردادهای چند میلیارد دلاری این دفتر با تاجران آل الخیاط که تابیعت سوری دارند، دست داشت؟
همچنین گفته میشود حمد به این تاجران تابعیت قطری بخشید. این واقعیت نارضایتی و خشم فراوان شرکتهای قطری را که از این قراردادها محروم مانده بودند، به دنبال داشت.
برگ برنده اقتصادی حمد بن جاسم هنوز نسوخته است
همچنین خبرهای پشت پرده منابع مالی و سیاسی قطر حاکی از این است که هر چند حمد بن جاسم از صحنه سیاسی قطر کنار رفته اما همچنان در زمینه اقتصادی قدرت را در دست دارد.
در تایید این مطلب میتوان گفت که 60 درصد اقتصاد قطر از سوی شرکتها و بانکهای خصوصی که به نوعی با حمدبن جاسم در ارتباط هستند، اداره میشود.
اما آنچه بیشتر جای نگرانی دارد اینکه حمد بن جاسم قادر است هر زمان که اراده کند، کشور را در برابر بحران اقتصادی بزرگی قرار دهد، زیرا هنوز برگ برنده نفوذ مالی و اقتصادی او در داخل قطر نسوخته است.
به هر حال این شواهد به خوبی نشان میدهد که با وجود تلاشی که از زمان قدرت گرفتن تمیم جوان در قطر برای از بین بردن نفوذ حمد بن جاسم صورت گرفته، وی هنوز با قدرت در صحنه اقتصادی قطر حضور دارد و به این ترتیب حمد بن جاسم راه هرگونه پیگیری علیه خود از سوی امیر جدید را سد کرده است.
بنابر اطلاعات موجود حمد بن جاسم در یکی از سفرهای خود به قطر با امیر پدر ملاقاتی طولانی داشت که در جریان آن موضوع اصلی که مطرح کرد این بود که عزم خود برای احراز پست دبیر کلی سازمان ملل جزم کرده است، از همین رو از وی خواست دولت قطر را تحت فشار قرار دهد که در صحنه سیاسی عربی و بینالمللی از تصدی وی بر این پست که تا دو سال دیگر پر خواهد شد، حمایت کند.
اما هیچ تضمینی وجود ندارد که تمیم به توصیه پدر برای کمک به حمد بن جاسم برای تکیه زدن به کرسی سازمان ملل توجه خواهد داشت یا خیر زیرا امیر پدر بر این باور است که قدرت گرفتن حمد بن جاسم در هر نقطه از جهان موجب افزایش امکانات مستقیم و غیر مستقیم او و استفاده از آن در حمایت از کشورش خواهد شد.
ماجراجویی ممنوع
در این مرحله از حکومت، تمیم جایی برای ماجراجویی و یا اقدامات حساب نشده ندارد، زیرا حمد بن جاسم به تنهایی به مثابه بمب ساعتی است که اگر در خنثی کردن آن کوتاهی شود، هر لحظه احتمال انفجار آن وجود دارد.
در درون خاندان حاکم نیز اوضاع چندان بر وفق مراد نیست، به عبارت دیگر میتوان گفت که اوضاع جاری نیازمند بازنگری و ساماندهی است تا تمیم بتواند در خصوص آینده حکومت خود آسوده خاطر شود.
در این خصوص میتوان به ماجرای تمیم با برادر خود شیخ جاسم بن حمد آل ثانی اشاره کرد، وی پیش از اینکه امیر پدر او را به نفع تمیم کنار بگذارد، ولیعهد بود.
این درحالی است که خاندان آل ثانی در پرونده خود نمونههایی از کودتا را ثبت کرده که تمیم باید با توجه به آن، از برادرش غافل نشده و با حفظ هوشیاری جانب احتیاط را رها نکند.
در تایید این موضوع میتوان به اخباری که در مورد دو منطقه قتاره و اسبایر شایعه شده است، اشاره کرد.
قتاره منطقهای است که به فعالیتهای فرهنگی اختصاص داده شده و دو کتابخانه و سالنهای فرهنگی متعددی دارد.
اسبایر نیز به فعالیت های ورزشی و مسائل مربوط به فدراسیونها و باشگاهها اختصاص پیدا کرده است.
نکته قابل ملاحظه این است که اکنون ریاست شورای اداری هر دو منطقه مزبور را شیخ جاسم بن حمد آل ثانی یعنی برادر تمیم بر عهده دارد و شایعاتی در مورد اینکه تمیم او را به نفع یکی از اعضای خاندان ال عطیه کنار خواهد گذاشت، شنیده میشود.
علاوه بر این، در درون خاندان حاکم مشکلات مسکوت مانده و البته حساسی وجود دارد که نمونه آن این است که تمیم ولیعهد ندارد، زیرا فرزندش هنوز شش یا هفت ساله است در حالی که چه بسا برادرش یا همان ولیعهد سابق که از این سمت کنار گذاشته شد، بار دیگر به فکر پرکردن این پست برآید و همین موضوع برای تمیم نگران کننده شده است.
در درون خاندان قطر چه میگذرد
رقابت بر سر لقب بانوی اول قطر
از سوی دیگر، مشکل دیگر شدت گرفتن رقابت بین دو زن بر سر لقب بانوی اول قطراست، به این معنی که موزه مادر تمیم و همسر امیر سابق که از خاندان بانفوذ آل مسند است، هنوز خود را بانوی اول قطر میبیند و در مقابل شیخه جواهر آل ثانی یا همان همسر تمیم و دختر عموی او، از تلاش برای حفظ جایگاه خود به عنوان بانوی اول خاندان حاکم، غافل نیست از همین رو به دنبال این است که جایگاهی در خور همسر امیر جدید قطر، برای خود دست و پا کند.
واقعیت این است که کشمکش بین مادر و همسر در حالی رو به شدت گرفتن است که فاصله تمیم و برادران موزه یا همان آل مسند نیز رو به افزایش است، آن هم در شرایطی که تمیم در برابر این گزینه قرار دارد که باید از ورود همزمان به دو جنگ داخلی پرهیز کند.
در این شرایط این سوال سخت مطرح است که تمیم اکنون باید کدام یک از دو اختلاف را مهار کند، اختلاف با آل مسند یا حمد بن جاسم را؟
منبع: تسنیم