روزنامه جمهوری اسلامی نوشت:
دولت صدمين سفر استاني خود را در مكاني جشن گرفته است كه نخستين آن را آغاز كرده بود؛ استان خراسان رضوي و شهر مقدس مشهد. رسيدن تعداد سفرهاي استاني دولت طي دو دوره تقريبا چهار ساله و در آستانه ورود به آخرين سال فعاليت دولت دهم به عدد 100، اين امكان را فراهم ميآورد تا با مقايسهاي بين آنچه طي اين سالها و در اين سفرهاي بعضا پرحاشيه وعده انجامش داده شده و در نهايت انجام شده، عملكرد دولت را در سفرهاي استاني ارزيابي كنيم.
موضوع مورد توجه اين نوشتار اما در وهله نخست ارزيابي كارنامه دولت نيست بلكه حاشيههايي است كه اين سفرها خصوصا صدمين سفر دولت به استان خراسان رضوي به دنبال داشته و دارد؛ همانگونه كه از مدتها پيش از آغاز سفر در صدا و سيما و تمامي رسانههاي نزديك به دولت تبليغ ميشد، همزمان با صدمين سفر استاني دولت به مشهد مقدس، در اين شهر و همزمان در بسياري از شهرها و مراكز استان در اقصي نقاط كشور، نمايشگاههايي به عنوان ارائه دستاوردهاي سفرهاي استاني دولتهاي نهم و دهم برپا شده است كه قاعدتا قرار بوده، دستگاهها و نهادهاي مسئول دولتي، اقدامات انجام گرفته پيرو مصوبات سفر استاني دولت به مناطق مختلف را به نمايش بگذارند.
واقعيت اين است كه اصل برپايي چنين نمايشگاههايي نه بيسابقه بلكه مرسوم بوده و از نظر عقلايي نيز نميتوان چندان خردهاي به آن گرفت چرا كه طبيعتا اطلاع يافتن افكار عمومي از اقدامات و تلاشهاي دولتها ميتواند كمك شاياني به افزايش اعتماد عمومي به دولتمردان و در مجموع حاكميت نمايد اما موضوع انتقاد در نمايشگاههاي برپا شده، بلايي است كه بروكراسي منحرف حاكم بر بدنه دستگاههاي دولتي بر سر اهداف كلان دولت از برپايي اين قبيل نمايشگاهها ميآورد و با كمال تأسف اين بار هم آورده است.
كافي است نگاهي گذرا بر آنچه در همين نمايشگاه ميگذرد، داشته باشيم؛ غرفههايي با هزينههاي نه چندان كم، حضور پر تعداد مسئولان پاسخگويي كه كمترين اطلاعي از آنچه بايد در اين قبيل نمايشگاهها عرضه شود، ندارند و ريخت و پاشهاي كلاني كه در قالب چاپ بروشورهاي تبليغاتي، بنرها و كاتالوگها صورت ميگيرد، عمدهترين تصاويري است كه ميتوان مشاهده كرد.
گذشته و مهمتر از همه اين موارد، بررسي بازديد كنندگان از اين نمايشگاه هاست، تقريبا معدود موردي را ميتوان سراغ گرفت كه مردم عادي و بدنه جامعه در نمايشگاه حضور يابند آن هم با هدف اطلاع و آگاهي از آنچه دولتشان در سفر به استانشان برايشان انجام داده است. عمده بازديد كنندگان را مديران لايههاي مياني تشكيل ميدهند براي اطمينان از اينكه همه چيز سرجاي خودش قرار گرفته باشد تا زماني كه مديران ارشد سري به غرفه سازمان و اداره متبوعشان زدند، توبيخي در كار نباشد.
در اين ميان هم بگذريم از هزينههاي هنگفتي كه بسياري از دستگاهها از بيت المال پرداخت ميكنند براي سفر، بخوانيد مأموريت كاري معاونان و مديران و... به مركز استاني كه نمايشگاه در آن برپاست و هزينههاي گزافي كه براي اسكان همين معاونان و مديران و.... در هتلهاي نه چندان ارزان قيمت از جيب بيت المال پرداخت ميشود.
اين همه در حالي است كه اگر نيك و دقيق به ماجرا نگاه ميشد، به جاي برپايي اين قبيل نمايشگاهها، بهترين و گوياترين عرصه براي ارائه و معرفي دستاوردهاي سفرهاي استاني، اجرا و تكميل طرحهايي بود كه وعده انجامش در سفرهاي پيشين داده شده بود و متاسفانه بخش عمدهاي از آنها يا اساسا آغاز نشده يا نيمه كاره به حال خود رها شده است.
مديران و مسئولان دولتي اما به جاي اينكه هم و غم خود را بر تكميل و پيگيري اين طرحها متمركز كنند، به رقابتي بياساس و پر هزينه در غرفه آرايي دستگاه متبوع خود در نمايشگاه دستاوردهاي سفرهاي استاني اختصاص دادهاند تا نهايتا همان وعدهها را به جاي نمود عيني، بر روي كاتالوگها و بروشورها و تيزرهاي تبليغاتي چند ده ميليوني به مردم و بازديد كنندگان تحويل دهند.
اين در حالي است كه از ابتداي انجام اين سفرها توسط دولت نهم همگان اعم از مخالف و منتقد، ضمن تأييد اصل اين كار كه ميتوانست به نزديكي هر چه بيشتر مردم و مسئولان بينجامد، نسبت به پيامدهاي آن نيز هشدار ميدادند. پيامدهايي كه امروز همزمان با يكصدمين سفر استاني دولت، بسياري از آنها را ميتوان به وضوح ديد.
انبوهي از طرحهاي آغاز شده كه به علت نبود كار كارشناسي، بررسي توجيه اقتصادي و ارزيابي علمي، پس از مدتي رها شده اند، از جمله اين پيامدها است. در حوزه صنعتي تنها كافي است نگاهي به 8 طرح فولادي معروف وزارت صنايع و معادن سابق بيندازيم؛ طرحهايي كه بدون جانمايي درست و تنها با شعار اشتغالزايي و رشد متوازن در جريان همين سفرها، مصوب شدند و امروز پس از گذشت چند سال و چندين بار پاسكاري ميان دولت و بخش خصوصي به علت عدم توجيه اقتصادي تنها به تلي از سرمايههاي عمومي يا همان درآمدهاي نفتي تبديل گرديده كه بيخاصيت رها شدهاند.
امروز وزارت صنعت، معدن و تجارت با افتخار از اختصاص 14 هزار ميليارد تومان اعتبار به 300 طرح نيمه تمام صنعتي سخن ميگويد و وعده ميدهد كه تمام اين طرحها را نهايتا تا اوائل سال آينده تكميل خواهد كرد اما از اين سخن نميگويد كه چند درصد از اين طرحهاي نيمه تمام از جمله طرحهايي است كه دولت در گرماگرم سفرهاي استاني و بدون اندك مطالعهاي وعده انجامش را داده بود و حال نيمه كاره رها شده است؟
امروز ممكن است مسئولان دولتي به انبوه نامههاي مردمي به رئيسجمهور اشاره و اين نامهها را نشان موفقيت دولت در برقراري ارتباط با بدنه جامعه آن هم در اقصي نقاط كشور ارزيابي كنند اما بايد نيم نگاهي هم به محتواي اين نامهها انداخت كه به شهادت خود اين مسئولان عمدتا حامي درخواست وام و تسهيلات بانكي يا حتي كمكهاي بلا عوض است. دولت اما در برابر اين حجم انبوه چه كرده يا چه ميتوانست بكند؟ به جز اينكه در دور نخست سفرها به شهادت نمايندگان مجلس، پول نقد ميان مردم توزيع ميكرد يا تسهيلات 500 هزار توماني اختصاص ميداد؟ آيا بهتر نبود به جاي توزيع اينگونه نقدينگي كه بيشتر به پرداخت اعانه شبيه بود و در دور بعدي سفرها هم متوقف شد، به بازتعريف ساز و كار ارائه خدمات درماني و تحصيلي و اشتغالزايي همت ميگمارد تا كرامت مردم عزيز كشورمان هم حفظ شود؟
آيا بهتر نبود به جاي تعريف طرحهاي نسنجيده اقتصادي كه از كمترين مطالعات كارشناسي نيز محروم بودند، اعتبارات، به تكميل آنچه در قالب برنامههاي چهارم و پنجم پيشبيني شده بود اختصاص داده ميشد؟
پاسخ اين پرسشها و دهها پرسش ديگر هر چه باشد، در قالب برپايي نمايشگاههاي در شكل و اندازه نمايشگاه دستاوردهاي سفرهاي استاني دولت، داده نخواهد شد.