حجاب به عنوان یک ارزش انسانی و فریضه ای واجب بر هر زن و مرد مسلمان است که در کنار ارزش و واجب بودن به نوعی اهتمام به آن به فطرت بشری باز می گردد.
ایران به عنوان کشور اسلامی که با مدل حکومت اسلامی در کنار جمهوریت اداره می شود و با در بند کردن زنان چون کشورهای عربی و آزادی پوشش در برخی دیگر از کشورهای اسلامی چون مصر و اندونزی مخالف بوده و به عنوان یک حکومت دینی، حجاب و الزام عملی به آن را در قانون اساسی خود گنجانده است.
اما چند سالی است که پدیده بد حجابی در کشور ما شایع شده و هر سال مصادیق آن رو به افزایش است، پیش تر ها منظور از بد حجابی بیرون گذاشتن موها بود و رفته رفته شامل مانتو و روسری کوتاه، شلوار تنگ و امثالهم شد و هر چه پیش می رود از حجم و پوشیدگی لباس ها نیز کاسته می شود مانتوهای بی دکمه، شال ها کوتاه، ساپورت های نازک و...
با شروع فصل گرما مظاهر بدحجابی نیز نمایان تر می شود و برخی مسولان و نهادها مانند ستاد امر به معروف، گشت و ارشاد و ... را به فکر و برخورد وا می دارد، عموما برخورد های سلبی.
مردم هم وقتی می بیند که مسئولان امر برای فرهنگ سازی حجاب و یا تولید پوشش اسلامی و...یا مقابله با بدحجابی کاری از پیش نمی برند خود وارد میدان شده در قالب تجمع، اعتراض خود را به گوش مسئولان می رسانند.
در این میان نکته ای که بیش از هر چیزی اهمیت دارد فرهنگ سازی حجاب و عفاف است. مسئله ای که بیشتر از هر گونه برخورد سلبی جواب خواهد داد.
توجه و اهمیت دادن به مساله حجاب باید از خانواده و مدرسه شروع شود دو نهادی که هیچ کس بر اثر بخشی آنها کمترین شکی ندارد، اما رسانه نیز یک ابزار قدرتمند و تاثیر گذار است که نباید از آن غافل شد.
رسانه یکی از قدرتمندترین ابزار در ترویج و اشاعه هر مطلب، ارزش و یا ضد ارزش است. کما این که شبکه های ماهواره ای با استفاده از این قدرت در اشاعه اباحه گری، فرهنگ برهنگی گام بردارند و از هیچ کوششی فروگذار نیستند.
امروزه اکثر نشریات عمومی داخلی نیز در طرحهای روی جلد یا صفحات حساس و پرخواننده و نیز در کتابها و از همه مهمتر برخی برنامههای نمایشی تلویزیون، سینما و تئاتر به روال نشریات و فیلمسازان خارجى، برای جذب مخاطبان از تصاویر زنان زیبا با آرایشهای تند و غلیظ بهره میگیرند و آن دسته از نشریاتی که تا حدودی میخواهند حرمت نگه دارند، از تصاویر دختران خردسال و غیربالغ ولی با آرایشهای زنانه استفاده میکنند.
اما رسانه های ما از صدا و سیما به عنوان در دسترس ترین رسانه تا روزنامه ها و رسانه های فضای مجازی یا موازی کاری می کنند و یا آنچنان که باید و شاید کاری از پیش نبرده اند.
متاسفانه در حوزه رسانه ملی گویا مدیران آن در ترویج حجاب تنها به اجبار روسری سر کردن دختران خردسال و بعضا کودک در جنگ های تلویزیونی چون فیتیله و ... بسنده کرده اند، غافل از این که این اجبار خود عامل دلزدگی کودکان خواهد شد.
در حوزه خانواده نیز ناکارآمدی رسانه ملی کم از حوزه کودک ندارد، غالباً در داستانها، تصاویر، فیلمها و سریالها، نقشها و مشاغل سطح پایین جامعه مانند مستخدمه و ... برای زنان چادری اختصاص مییابد، ولی زنانی که حجاب کاملی ندارند، به عنوان زنان تحصیل کرده، موفق، مۆثر و اجتماعى قلمداد میشوند. غالبا در سریالهای تلویزیونی، پوشش چادر، تحقیر یا تضعیف شده است؛ بدین شکل که پوشش چادر اختصاص به زنان فقیر، بیسواد، مستخدمه، سالخورده و زنان درمانده مانند زنان بیوه و همسر مردان معتاد نشان داده شده یا از آن به عنوان پوششی برای حضور در قبرستان، مجالس عزا، زندان و غیره استفاده شده است.
حتی مواردی مانند سریال کلاه پهلوی که به زمان کشف حجاب می پردازد، بدلباسی، آرایش، روابط و... را در یک سریال جمع کرده که چه چیز را به مردم نشان دهد، آیا مجوز این همه بدحجابی و بی اخلاقی، نشان دادن کشف حجاب در زمان رضاشاه است؟!!
تلویزیون با به تصویر کشیدن روابط آزاد و صمیمانه زن و مرد در قالب همکار، دوست، همسایه و ...، طرح عشقهای آتشین به دنبال یک نگاه، آرایشهای غلیظ و محرک به بهانه گریم و... به عنوان رسانه تصویری عمومی و اثرگذار، در برخی موارد به یکی از عوامل ایجاد ناهنجاری در حجاب در سطح جامعه تبدیل شده است. در حالی به قول معروف ما ز یاران چشم یاری داشتیم خود غلط بود آنچه می پنداشتیم.
تاثیر گذاری و جذب مخاطب یک اثر ربط چندانی به عاشقانه بودن آن اثر ندارد، کما این که حتی درس سریال های خانوادگی نیز برخی حد و مرزها رعایت نمی شود در حالی با رعایت همه حدود می توان یک اثر جذاب و ماندگار مانند وضعیت سفید، پایتخت و.... را تولید کرد.
همچنین جداسازی برنامههای دینی و معارفی از سایر برنامههای جذاب و سرگرمکننده،یکی از جدی ترین آسیب های رسانه است به عنوان مثال، رسانه ملی با تأسیس شبکه قرآن یا رادیو معارف، گویا به تعهد دینی خود عمل کرده است.گر چه این امر در جای خود ارزشمند و قابل تقدیر است، ولی باعث شده است که در شبکههای دیگر به مباحث معرفتی کمتر توجه شود.
البته نا گفته نماند که سیمای ملی در یکی از جدید ترین اقدامات خود، تهیه کننده برنامه معارفی سمت خدا را برکنار کرده است.
نگاهی کوتاه به عملکرد رسانه ها نشان می دهد موازی کاری و سلیقه ای کار کردن موجب عدم موفقیت رسانه در حوزه حجاب شده است که باید کارشناسان فرهنگی و پژوهشگران اجتماعی را وارد میدان کرد و در تولید و غنای محتوای برنامه ها از نظرات صاحب نظران بهره برد.
منبع:تبیان