از افتخارات جمهوریاسلامی این است که قبل از انقلاب 150هزار دانشجو در دانشگاهها تحصیل میکردند اما امروز سه، چهارمیلیوننفر دانشجو در دانشگاههای مختلف داریم. دانشگاههای دولتی ما هم با محدودیتهای مختلفی مانند ظرفیت و بودجه روبهرو هستند. ظرفیتهای محدود دانشگاههای دولتی سبب شد پشتکنکوری زیاد شود. عوارض ماندن بچهها پشتکنکور را از نظر اخلاقی، سلامتی، اجتماعی و... ببینید.
بچهها وقتی به کنکور میرسیدند، تمام زندگیشان در آن یکی، دو سال فلج بود و بعد هم با سختی باید کنکور میدادند و قبول نمیشدند. چقدر اعصابها بهم میریخت و خودکشیها رخ میداد و چه اندازه دید منفی علیه نظام بهوجود میآمد. در آن شرایط یک عده افراد دوراندیش، آیندهنگر و عاقل مثل آقای هاشمیرفسنجانی آمدند و طرحی نو در انداختند.
این آیندهنگری در حکومت خیلی لازم است. روزمرگی که امتیاز نیست. ایشان بسیار آیندهنگر است. مثلا مساله مترو تهران. اگر آیندهنگری آقای رفسنجانی نبود، این مترو درست نمیشد. ببینید امروز در تهران چه تعداد مسافر جابهجا میشود؟ و بعد استفاده از مترو به یک فرهنگ تبدیل شد و در کلانشهرهایی مثل مشهد و اصفهان هم جا افتاد.
بنده در ابتدای دهه60 در دولت بودم. دوتا ماشین حفاری (متعلق به دوران قبل از انقلاب) در یکی از غرفههای نمایشگاه به نمایش درآمده بود، یکی دوتا از وزرا به این فکر افتادند که خوب است این ماشینها را به ذوبآهن بدهیم. مترو آن موقع ادارهای زیرنظر بنده بود (وزارت کشور). من این خبر را به آقای هاشمی دادم و گفتم این دوتا ماشین را میخواهند بدهند ذوب کنند که خیلی متاثر شد. شرایط جنگ هم بود. ایشان فرمود به رییسدولت (آقای مهندس موسوی) بگویید من میآیم آنجا. آمد و صحبت کرد و همه مخالف صحبت کردند اما آقای هاشمی با یکربع صحبت همه را متقاعد کرد، رای گرفت و رای هم آورد و بالاخره راه افتاد.
یکی از جملههای آنروز ایشان این بود که؛ «در این کشور جنگ است، مترو هیچ فایدهای هم که نداشته باشد، پناهگاه که میتواند باشد. تونلهای مترو، شهر لندن را در جنگجهانی دوم نجات داد.»
این آیندهنگری است. راجع به دانشگاه آزاد هم همین آیندهنگری را داشتند. بنابراین خدمت امام رسید و همین صورت مساله را با امام مطرح کرد که دانشگاههای دولتی ظرفیت محدودی دارند، مردم پشت در دانشگاه و کنکور میمانند و اجازه بدهید که یک دانشگاه غیردولتی درست کنیم که خود مردم آن را اداره کنند و از بودجه دولتی استفاده نکنیم. امام موافقت کرد و اولین پول برای تاسیس دانشگاه را داد؛ یکمیلیونتومان. آن پول برکت داشت و یک عده هم بهعنوان هیاتموسس تشکیل شدند مانند مقاممعظمرهبری، آقای هاشمی، آقای موسوی اردبیلی، مهندس موسوی و دانشگاه آزاد با یک ساختمان کوچک تاسیس شد.