نتایج انتخابات پارلمان اروپا حاکی از زلزله سیاسی در این اتحادیه است.شبکه بیبیسی در گزارشی نوشت: «طبق نتایج انتخابات پارلمان اروپا، احزاب عموما پوپولیست، ملیگرا و اکثرا راستگرا در این انتخابات جانی تازه گرفتهاند و نتایج کمسابقهای به دست آوردهاند. احزاب پوپولیست مدتهاست که توانستهاند در انتخابات محلی کشورهایشان به عنوان یک نیروی جدی در میدان سیاست جولان دهند. اما این اولینبار است که پیام سیاسی آنها به این وضوح و با یک پیروزی چشمگیر بویژه از کشورهای اروپای شمالی و غربی به بروکسل میرود، طوری که ناظرین آنرا یک «زلزله سیاسی» خواندهاند که ممکن است آینده اتحادیه اروپا را تحت تاثیر قرار دهد.»
این گزارش میافزاید: این پیام سیاسی در این انتخابات از بریتانیا، جزیرهای که نه تنها از نظر جغرافیایی از بقیه اروپا جدا است، بلکه از نظر اقتصادی و سیاسی هم فاصله خود را تا حدودی حفظ کرده و مثلا پول واحد یورو را نپذیرفته، با صدای بلندی به گوش رسید. در انتخابات پارلمان اروپا حزب بریتانیای مستقل پیشتاز است. این حزب که مبارزات انتخاباتی خود را بر خروج از اتحادیه اروپا بنا گذاشته بود با بیش از 27 درصد آرا و 24 نماینده پیام خود را به بروکسل میفرستد. دو حزب کارگر و محافظهکار که در دهههای گذشته همواره قدرتمندترین احزاب بریتانیا بودهاند، هر کدام با 20 و 19 نماینده در پشت سر این حزب قرار دارند.از سال 1910 این اولینبار است که حزبی جز دو حزب اصلی کارگر و محافظهکار بیشترین آرای بریتانیاییها را از آن خود میکند، آن هم حزبی که خواهان خروج فوری از اتحادیه اروپاست.
بیبیسی خاطر نشان کرد: در فرانسه هم وضع مشابه بریتانیا است. حزب «جبهه ملی» مارین لوپن که منتقد اتحادیه اروپاست تابحال با حدود 20 درصد رشد، 26 درصد کل آرا را به دست آورده است. احزاب راستگرا و پوپولیست منتقد اتحادیه اروپا در دانمارک هم با 23درصد در صدر جدول و در اتریش و فنلاند با 20 و 12/9 درصد در رده سوم قرار گرفتهاند.در بین کشورهای اروپایشرقی، که هنوز پایشان درست و حسابی به اتحادیه اروپا باز نشده حداقل از لهستان و مجارستان صدای پشیمانی به گوش میرسد.بیبیسی تائید کرد: با پیدایش بحرانهای اقتصادی در دهه گذشته و بالا رفتن نرخ بیکاری، انتقاد به سیاستهای اروپا محور از دو سو شروع شد. از یک سو برخی سیاستمداران راستگرا در کشورهای اروپای شمالی و غربی نارضایتی روزافزون شهروندان را ابزاری برای پیشبرد اهداف خود و گسترش احزاب خود قرار دادند. از سوی دیگر در کشورهای با اقتصاد ضعیفتر و کشورهای اروپای شرقی که برای مبارزه با بحران نیازمند کمک کشورهای صنعتیتر و سرسپردن به شرایط آنها بودند، مخالفت با سیاستهای اتحادیه اروپا شروع شد. به نظر میرسد امروز شهروندان اروپایی، حداقل در بسیاری از کشورهایی که از بیماریهای اقتصادی رنج میبرند، چه در شمال، چه در جنوب و چه در غرب یا شرق اروپا از سیاستمداران میخواهند به مشکلات فرد فرد شهروندان خود بیشتر از بلندپروازیهای قارهگستر خود توجه کنند.
همزمان فرانسوا اولاند که حزب متبوعش با ناکامی در انتخابات پارلمان اروپا مواجه شده، در اظهارنظری گفت: اتحادیه اروپا بیش از حد پیچیده و از دسترس خارج شده است.اولاند با اشاره به تاثیر سیاست ریاضت اقتصادی در سالهای اخیر بر مردم «معمولی» جامعه گفت: «اروپا در دو سال گذشته بر بحران یورو فائق آمده است، اما به چه قیمتی؟ به قیمت ریاضت اقتصادی که مردم را دلسرد کرده است.»