به گزارش نما گفتوگوی خبرنگاران فارس با آیتالله قرهی از نظرتان میگذرد:
فارس: به نظر حضرتعالی مبنای فکری شعار مرگ بر آمریکا چه بوده و چرا این شعار از سوی برخی افراد زیر سوال میرود و قصد حذف آن را نیز دارند؟
اسلام دین سلم است، دین دوستی و محبت، دین صلح و صفاست و هیچگاه با هیچ احدی دشمنی نداشته و ندارد الا، این الا مهم است، کسانی که بخواهند با انسانیت و مقام انسانیت مبارزه کنند مصداق، همین قضیهای است که به عنوان دعوت به غیرخدا و شرک و کفر قرار بگیرد و طبیعی است که انبیا عظام با کسانی که بخواهند در مقابل انسانیت بایستند مبارزه خواهند کرد. به طور مثال قرآن وقتی قصد معرفی پیامبر رحمت و دوستی ما را دارد، میفرماید:«أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ »، اولین خصلتش اشدا است، این خیلی مهم است. پیامبری که در مکارم اخلاق مبعوث بود و فرمود: اخلاق ظرف دین است، اما این پیامبر أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ است که نکته بسیار مهمی است.
*شعار مرگ بر آمریکا شعار مرگ بر کسانی است که با انسانیت مقابله میکنند
شعار مرگ بر آمریکا، شعار مرگ بر ظلمَه است، شعار مرگ بر کسانی است که با انسانیت مبارزه میکنند، شعار مرگ بر چپاولگر است، شعار مرگ بر استعمارگر است، یک کلمه است به تعبیر بعضی از لغویان که میگویند «کلمه واحدَ تعدل علی معان المختلف»، یک کلمه واحدی است که معنای مختلفی دارد. مرگ بر آمریکا شاید به ظاهر جمله کوتاهی باشد یا حتی یک کلمه باشد به تعبیر برخی لغویان و ادبای عرب کلمه گاهی به معنی یک کلمه محسوب میشود و گاهی نیز یک جمله به عنوان یک کلمه بیان خود را دارد، کلمه بر آمریکا یعنی مرگ بر چپاولگر، مرگ بر زورگو، مرگ بر ضدانسانیت، چون دین یعنی اعتلای مقام انسانیت. مجموعه قوانینی که برای اعتلای مقام انسانیت است، «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِی أَحْسَنِ تَقْوِیم» بنابراین انبیا و حضرات معصوم و بعد از آن هم اولیا خدا همه آمدند تا مردم را به مقام انسانیت خودشان دعوت کنند، در مقابل شیطان هم به عزت انسان قسم خورده که او را به اغوا بکشد، و جالب این است که این آمریکا در اینجا مظهر شیطان میشود؛ امام خمینی (ره) فرمودند: آمریکا شیطان بزرگ است، این فرموده امام از این باب نیست که خواسته باشد آمریکا را خیلی حقیر کند، بلکه امام براساس آیات الهی صحبت کردند که اینها همه شیطان هستند، شیطانهایی که به صورت انسانند.
بحث شعار مرگ بر آمریکا در حقیقت شعار مرگ بر ضدانسان، مرگ بر شیطان است و نه به عنوان مرگ بر یک کشور، نه، چون آنجا جایگاه دولت آمریکا، در حقیقت به عنوان جایگاه انسانهایی قرار گرفته که در مقابل به ظاهر انسان هستند و شیطان هستند و در مقابل انسانییت مبارزه میکنند و این مرگ بر آمریکا گفتن این است.
اما چرا بعضیها با این شعار مخالفت میکنند؟ یکی از خصایص شیاطین عالم این است که طاغوت درست میکنند، یکی دیگر از معانی شعار مرگ بر آمریکا، مرگ بر طاغوت است. چه طاغوتهای کوچک و چه بزرگ، این طاغوتچهها هستند که افراد را با ظواهر دنیا فریب میدهند و آنها فکر میکنند که برای خودشان کسی شدند.
آنها فکر می کنند که چون در دنیا مقداری منابع به دست آوردند برای خودشان کسی شدند بنابراین رفتن انسان به سمت ظواهر دنیا، او را به سمت خوی شیطانی می برد و باعث می شود که وی برنفس دون غلبه پیدا کند، آن نفسی که تعبیر شده به «اعدا عدوک» این چیست؟ نفس است که «نفسک التی بین جنبیک». اینکه کسی فکر کند برای خود کسی شده طغیان میکند و کسی هم که طغیان کند به سمت طواغیت عالم می رود.
*ترس شعار «مرگ یا دشمنی» به آن دلیل است که عدهای خود را در آن میبینند
در عالم دو جبهه بیشتر نداریم، یک جبهه الله و یک جبهه طاغوت است. عدهای چون در جبهه طاغوت قرار میگیرند، به سمت جبهه شیطانی سوق پیدا میکنند البته طبیعی است در این جبهه اینها صددرصد خوی طواغیت را میگیرند. بنابراین مرحله نخست چه بخواهند چه نخواهند از شعار مرگ یا دشمنی با شیاطین عالم احساس خطر میکنند، چون خودشان را هم در آن جبهه میبینند. وقتی خود را در آن جبهه میبینند ناخودآگاه، احساس میکنند شعار مرگ بر آمریکا به خود آنها هم برمیگردد. شعار «مرگ» بر من هم که به دنبال طواغیت عالم هستم و برای خود یک طاغوت کوچک شده درست کردهام این شعار به من هم برمیگردد بنابراین خصلت طواغیت و شیاطین عالم را پیدا میکنم و این دوستی ناخودآگاه در درون انسان به وجود میآید در روایات هم داریم اگر خواستید امتحان کنید که در جبهه مومنین هستید یا نه؟ ببینید اگر خدای نکرده جایی فحشا هم بود، شما نسبت به آن فحشا، ناراحت میشوید یا نه؟ قلبا اگر بدتان میآید، خوشحال باشید در جبهه مومنین هستید.
*اگر کسی از تقوا دور شود با شعار مرگ بر آمریکا هم مبارزه می کند
اما اگر دیدید در برابر این تحرکات ناراحت نشدید یا گاهی هم نعوذبالله خیلی بدتان نیامد، میفرمایند بترسید، ولو اینکه به ظاهر، ظاهرت به این سمت است ولی قلبتان به آن سمت است، قلب به سمت شیطنت و سمت نفس اماره است و این هم نشات گرفته از این مطلب است که «فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاها» انسان هم در فجور است و هم در تقوا بنابراین اگر از تقوا دور شدیم با شعار مرگ بر آمریکا مخالفت میکنیم و این قاعده است که باید مبارزه کند انسان در مبارزه دائمی است و آنهایی که مخالفت میکنند، رفتند روح طاغوتی پیدا کردند به تجمع مال «الَّذِی جَمَعَ مالاً وَ عَدَّدَه» شما نگاه کنید چه کسانی با شعار بر آمریکا مخالفت میکنند؟ کسانی که خانههای آن چنانی دارند، کسانی که چاههای نفت آن چنانی دارند. اما کسانی که مثل خود حضرت آقا در دو اتاق کوچک زندگی می کنند، ولی وقتی میبینم رهبر بزرگوار انقلاب مثل امام(ره) در مقابل آمریکا میایستد، و هم وقتی می بینیم که حضرت آقا نیز مثل امام روحیه تجملگرایی و طاغوتی ندارند امام فرمود:«آمریکا شیطان بزرگ است» و کسانی که روحیه طاغوتی ندارند با طواغیت که سمبل شیطان هستند فاصله بسیار زیادی دارند.
*آنهایی که با شعار مرگ بر آمریکا مخالفند از کوخنشیینی به کاخ نشینی رفتند
آنهایی که با شعار مرگ بر آمریکا مخالف هستند معلوم است به سمت تجملگرایی رفتند، امام(ره) فرمود من یک موی کوخنشینان را به کاخنشینان نمیدهم اینها معلوم است از کوخنشینی جدا شدند، یواش یواش از جامعه متوسط هم جدا شدند و به سمت کاخنشینی رفتند، بنابراین آنها از مرگ بر آمریکا بدشان نمیآید و نخواهد هم آمد و این حقیقت وجودی آنهاست، این است که به هم علقه پیدا میکنند و واقعا از شعار مرگ بر آمریکا بدشان میآید.
فارس: برخیها معتقد هستند مشکل ما با آمریکا به خاطر اموال بلوکهشدهمان است نه به خاطر خوی استکباری آمریکا و کسانی هم که در تسخیر لانه جاسوسی بودند گفتند ما عذرخواهی میکنیم آن واقعه برای آمریکا یک ضایعه ملی بود.ما شاهد بودیم در هشت سال جنگ تحمیلی آمریکا به شدت از عراق حمایت میکرد، بحث منافقین، فتنه 88، بحث سرنگونی هواپیمای مسافربری، تحریمها، چه خیانتهایی که به کشور و مردم ما نکرده، چطور میشود یکسری که مدتی خود را داعیهدار انقلاب میدانستند امروز چنین اظهاراتی را مطرح میکنند؟
این باز منشأش همین است که یک شخصی تصور کند در هر چیزی که فکر می کند غنی شده، من صاحب فکر و خرد هستم و من خودم میفهمم و مبانی دینی را به تمسخر میگیرد، طبیعی است این شخص روحیهاش را از دست میدهد و طوری میشود که احساس ضرر میکند. در حالی که ما میبینیم اساس جنگ با ایران از ناحیه آمریکا بود و این پر واضح است، مدارک بعد از جنگ عراق با کویت، خود اعراب اعلام کردند. آواکسهای آمریکا مگر نبود، فرانسه مگر نبود، بمبهای شیمیایی آلمان مگر نبود، اینها همه کمک کردند.
بنده در آزادسازی مهران، حضور داشتم خاطرم هست رزمندگان یک شخصی را به اسارت گرفتند که هیکل خیلی بزرگی داشت به عربی از او پرسیدم شما اهل کوفه یا بصره هستید. او در پاسخ به من گفت نه من اهل سودان هستم. چه کسی هست این را نداند که همه دنیا در هشت سال جنگ تحمیلی علیه ایران بودند و همه هم به دستور آمریکا بود، کیست که نداند؟ اصلا این سوال را میکنیم که آمریکاییها در اوکراین چه کاری دارند؟ در عراق و افغانستان چه کار دارند؟ اروپاییها چه کاری دارند که در اوکران بیایند؟ این روح تکبر و برتربینی نسبت به خودشان است کسانی که این موضوعات را نمیبینند، اینها احساس کردند که ضرر دیدند چون به دنبال منابع شخصی خودشان بودند و دیدند که محقق نشد، این حبالدنیا است، عامل بر همه خطاها است، اگر بنده تا ریاست داشته باشم، طرفدار نظام باشم و اگر ریاست نداشتم دیگر طرفدار نظام نباشم، افراد را آنجا باید شناخت.
*آقای حداد در انتخابات از خودگذشتگی نشان داد
چرا در مراسم بزرگداشتی که برای آقای دکتر حدادعادل برگزار شد هم آمدم و هم صحبت کردم، برای اینکه آقای دکتر حدادعادل به موقع، آن لحظه از خودگذشتگی کرد. بعضیها می گویند خودش میدانست که رای ندارد، شاید خیلی از آقایان دیگر میدانستند و تا آخر لجبازی کردند، اما ایشان گفت نه وقتی قول دادیم من میروم کنار. این مهم است حب به دنیا داشتن انسان را بیچاره میکند.برخی آقایان دنبال ریاست هستند، دنبال این هستند که میگویند ما باید باشیم چون نیستیم، میگویند «دیگی که برای من نمیجوشد... » همین است، بنابراین به دنبال این مطلب هستند اینها در ظرف اخلاق رشد نکردند. اینکه قرآن میفرمایند: « إِنَّ أَکرَمَکُم عِندَاللّهِ أَتقَاکُم » یعنی اگر باتقوا شدند رفتند بیرون از مرز، جو نمیگیرد آنها را. مثلا شما بروید اروپا، الان البته ایران خیلی تغییر کرده است. ولی وقتی میروند به ظاهر میگفتند ایران نسبت به اروپا یک روستاست. شما وقتی آمریکا هم بروید، اروپا را نسبت به آمریکا روستا میبینید. اینها چون گاهی یکی دو سفر کردند ظواهر و جلوات دنیا آنها را گرفته است.
بنابراین وقتی میروند ظواهر را میبینند اثر میگذارد. اگر از یک محیط کوچک آمدی به محیط بزرگ که به ظاهر زیباتر است اگر خدای نکرده این روی روحیه شما اثر بگذارد، و شما را ببرد به سمت تجملگرایی، آرام آرام شما هم از خیلی از آرمانهایی که داشتید دست میکشید. خصوصیت دنیا این است. داشتن با حب دو چیز است، انسان بداند که متعلق به دنیا نیستیم. یکی از خصایصی که حضرت صادق(ع) درباره سلمان میفرماید که چرا محمدی شد، میفرماید یکی اینکه باور داشت متعلق به این دنیا نیست.
آقایان احساس میکنند اولا که صاحب انقلاب هستند این یک اشتباه بزرگ است در حالی که یادشان رفت، انقلاب ما را حیات داد، ما صاحب انقلاب نیستیم، ما اگر خدا لطف کند ما بشویم یک سرباز کوچک این انقلاب و خادم این انقلاب، وقتی احساس میکنند صاحب انقلابند، میبینند دیگر در راس نیستند، احساس پشیمانی میکنند، احساس خسارت میکنند، برای همین این حرفها را میزنند که ما پشیمانیم. یکی دیگر هم رفتند آن ظواهر را دیدند و یادشان رفت اینکه بیان میکنند شور باید توام با شعور شود، این است. چون شور گذرا است و شعور دائمی است. ببینید ما بزرگانی را داشتیم و یکی از بزرگان که توفیقی بود، ایشان شب تاسوعا، دور حیاتی چند نفری مثل آیتالله دزفولی هم گاهی میآمدند، مثلا خیلی میشدند 7 نفر، ما هم خدمتشان بودیم. ایشان دور حیات راه میرفت فقط دو تا کلمه میگفت، یکی ابوالفضل، عباس، این را میگفت راه میرفت. اشک میریخت، ابوالفضل، عباس، یک طوری میگفت. طوری که انگار روضهای باز میخواند، گاهی نیم ساعت بیشتر فقط میگشت دور آن حوض حیاط و فقط ابوالفضل و عباس مگر این ابوالفضل و عباس کیست؟ گاهی جلوی ما سر امام حسین را میبرند ما گریه نمیکنیم این چه بود که ایشان را میسوزاند و سوزش ایشان، اطرافیان او را میسوزاند و آنها اشک میریختند. این شب تاسوعاها معروف بود و ایشان تا زنده بودند ما توفیق داشتیم و اینها را درک میکردیم. این شعور دارد که این شور میآید. شور بدون شعور فایده ندارد.
*برخیها لانه جاسوسی را با شور تسخیر کردند نه با شعور
در قضیه تسخیر لانه جاسوسی هم همینطور است برخیها آنجا را با شور تسخیر کردند نه با شعور و حالا هم مدعی هستند که ما بودیم که لانه را تسخیر کردیم، به نظرم در اینجا باید گفت که نه شما نبودید، بلکه این امت بودند و این راهنماییهای امام(ره) بود که مردم را به آنجا کشاند، حالا برای این افراد هم یک توفیقی پیش آمد، اما متاسفانه چون آنها به دنیا علاقهمند شدند اینکونه بیان میکنند که ما خسته شدیم.
روایت داریم اگر کسی چشمش به دست کافران باشد پروردگار عالم او را ذلیل میکند اما اگر بر عکس چشمش به دست کافران نباشد نزد خدا عزیز خواهد شد.
ما در طول این سی و چند سال انقلاب که در تحریم به سر میبردیم، نگفتیم پولهای ما کجاست؟ مگر تا به حال امورات ما نمیگذشت، اتفاقا از آن زمان تا به حالا، ما بشتر توانستیم بر پای خود بایستیم به عنوان مثال تهرانی را که امروز میبینید با تهران زمان طاغوت چقدر تفاوت پیدا کرده است حالا تازه اینجا پایتخت هم بوده است حالا شهرها و استانهای دیگر که وامصیبتا.
قبل از انقلاب ما حتی سیمخاردار هم میخواستیم از چین وارد می کردیم حتما باید قبلش از شوروی سابق اجازه میگرفتیم. اما الان کجاییم؟ مگر این پولها کاری برای ما کرده بود که الان ادعا کنیم پولهای ما را بازگردانید؟
به نظرم بیان اینگونه برای ایجاد ارتباطاتی که آنها دوست دارند و میخواهند اصل نظام را به هم بزنند حرفها به نوعی بهانه است، آنها در رسانههایشان ما را به تمسخر میگیرند و به ما هجمه میآورند و البته چون از شعار «ما میتوانیم» بدشان میآید به ما هجمه میآورند، ولی از هجمه آنها هراسی نداریم.
*برخیها معتقدند ارتباط با آمریکا برای اعتلای خودشان خوب است
برخی ها معتقدند ارتباط با آمریکا برای اعتلای خودشان است به نظرم بیان این حرفها بهانه است و اگر اینطور است که شما بیان میکنید که با مردم هستید چرا باید آن جشن کزا و چند میلیاردی در سعدآباد برقرار شود، آقایان بیایند کجا زندگی میکنند؟ در دل مردم و توده مردم زندگی میکنند یا نه همه آقایان بالا و خانههای 500 متری و چنین و چنان.
خاطرم هست حضرت آقا بعد از اینکه رهبر شدند خیلی اصرار داشتند منزلشان را به میدان خراسان ببرند که در بین مردم زندگی کنند، اما وقتی به ایشان گفتند به خاطر مسائل امنیتی چنین امکانی وجود ندارد ایشان بازهم مرکز شهر را انتخاب کردند آن هم نه در آن کاخهای مجلل بلکه در دو اتاق خیلی ساده زندگی میکنند، این را باید مردم بدانند.
اگر خاطرتتان باشد در آن سخنرانی تاریخی آقا در همان اوایل فتنه 88 وقتی داشتند با مولای خودشان راز و نیاز میکردند چگونه اشک جوانان ما به خاطر آن گریههایشان میریخت، ببینید ایشان چطور اینطور دل مردم را میلرزاند؟ هنوز اگر آن صحبت را بگذارند مردم گریه میکنند. برای اینکه آقا به تجملات روی نیاورد و زندگیاش ساده است.
امام فرمود، دشمن مثل سگ میماند که اگر شما در مقابل آنها ایستادی آنها مینشینند و اگر ترسیدی و فرار کردی دنبالت میکنند. حالا امروز هم همینطور است اگر هر چه ما به سمتشان برویم، آنها احساس میکنند که ما یک نقطه ضعفی داریم بیشتر آنها میتازند. کما اینکه الان هم میبینیم. این بیحیاهایشان چه کاری دارند، شما غلط میکنید راجع به ما و کشور ما حرف میزنید، به شما چه مربوط است؟ اتفاقا چرا ما نباید بگوییم. من اعتقاد دارم کوچکترین مسالهای که ایام سال نو در فرانسه، گاهی پیش میآید اطراف پاریس شلوغ میکنند اگر من جای دولت بودم سریع سفیر فرانسه را میخواستم چرا آنها این کار میکنند، شما چرا در کشورتان دارید به مردم ظلم میکنید؟ ما بگذاریم فقط آنها به ما بگویند. تا در آلمان و یونان شلوغ شد سفیر یونان و آلمان بخواهیم که چرا آنجا شلوغ است. ما باید دست بالا را بگیریم نه آنها. یهود بر ما سیطره داشته باشیم یا ما باید سیطره بر عالم داشته باشیم، این ضعف ایمانی است و دلبستگی به دنیا بنابراین این گرفتاریها برای آقایان است.
فارس: ما از آمریکا موضعی را به نام حقوق بشر شاهد بودیم، هفتههای گذشته مبلغی را به عنوان پولهای بلوک شده به ما تحویل دادند و بعد حکم به تسخیر یک ساختمان 36 طبقه ما را دادند و گفتند این ساختمان را به نفع کشتهشدگان در حوادث تروریستی که ایران در آن دست داشته میگیریم، یا مثلا موضع دیگرشان که از حضور نماینده ایران در سازمان ملل خودداری کردند، دولت در برابر اینها چه موضعی باید نشان بدهد؟
بنده معتقدم ما باید با دشمن مقابله به مثل کنیم و در عین حال نیز برترهم باشیم، به نظرم اولین مسالهای که می توان آن را برای دشمن جلو کشید بحث زندانهای آمریکا است ما هم باید این موضوع را به عنوان نقض حقوق بشر در مقابل دشمن بگذاریم.
در موضوع دیگر هم که اوایل سال جدید رخ داد، انتشار قطعنامه ضد ایرانی توسط کنگره اروپا صورت گرفت ما باید در مقابل این قطعنامه اروپایی هم یک قطعنامهای صادر کنیم و اعتقاد داریم اینجا ما با کشورهای خلیج فارس اتحاد داشته باشیم، اما متاسفانه این عربها چون همه هم دستنشانده آمریکا هستند با آنها نمیتوانیم اتحاد عملی داشته باشیم، بنابراین عیبی ندارد.
*ایران باید برای احیای بلوک شرق جلو بیفتد
ایران باید برای احیای بلوک شرق جلو بیفتد، اگر چه متاسفانه در تمامی دولتهای ما چنین اتفاقی نیفتاده است و البته بعید هم هست که بیفتد ولی باید این کار انجام شود از جمله اینکه ما باید با کشورهای روسیه، چین، کرهشمالی و دیگر کسانی که با آمریکا زاویه دارند یک اتحادیه بلوک شرق را در مقابل بلوک غرب تشکیل دهیم.
اتفاقا بنده از همین جا به آقای پوتین هم پیام میدهم که شما مقاومت کنید و بدانید جدا آمریکاییها و اروپاییها هیچ غلطی نمیتوانند انجام دهند.
*قصد نگارش نامهای به پوتین را داشتم
بنده قصد نگارش نامهای به آقای پوتین را داشتم اما از همین جا به ایشان پیام میدهم که شما در مقابل دشمن مقاوم باشید و بدانید اگر مقاومت کنید غربیها در اوکراین صددرصد عقبنشینی میکنند.
خانم اشتون رفت اوکراین و در راهپیماییها شرکت کرد. همینطور باید از ایشان پرسید با چه جراتی شما بدون اجازه با برخی از افرادی که در جریان فتنه نقش داشتند دیدار کردید و با آنها همراهی میکنید؟
*اروپا و آمریکا دیگر قدرت هیچ کاری جز رجزخوانی را ندارند
امروز اروپاییها و آمریکاییها قدرت هیچ کاری را به جز رجزخوانی ندارند، آنها اگر میتوانستند در سوریه موفق میشدند، دیگر تمام عالم میدانند که همه دول غربی در سوریه هستند اما نتوانستهاند کاری را انجام دهند بنابراین باید موضعگیری ما عملی باشد.
بنده اعتقاد دارم در جریان مذاکرات باید توپ را در زمین غربیها بیندازیم، زیرا اگر بازی را در زمین ما قرارگیرد ما باختیم. باید توپ را به زمین آنها بیندازیم و بازی را در زمین آنها شروع کنیم، ما باید روحیه تهاجمی داشته باشیم نه روحیه تجاوز به کشورها.
تاریخ ایران نشان داده ما هیچ گاه مهاجم نبودیم ولی در مقابل تهاجم روحیه تهاجمی داشتیم همچنین دولت باید در مقابل هجمههای دشمن واکنش نشان دهد.
فارس: آقای خاتمی چندی پیش گفتند «ما جزء کسانی هستیم که به این انقلاب دلبسته و وابستهایم و با همه وجود از جمهوریت نظام دفاع میکنیم انقلابی که ما میخواهیم و میگوییم منجر به نظام جمهوری اسلامی شد»به نظر شما چرا ایشان در جریان فتنه سال 88 ، چنین اظهاراتی را مطرح نکردند؟ چرا امروز در تلاش است تا چهره جدید از خود نشان دهد؟
یکی از خصایص نفاق این است که گفته میشود «ایمان بیاورید»، میگویند «ما ایمان آوردیم»، مثل کسانی که بیخرد هستند، این را نمیپذیرنند و خودشان را صاحب خرد میدانند و هنگامی که بیان میشود «قالو امنا»، اینها بیان میکنند که «ایمانمان ایمان بیخردان نیست» پروردگار میفرمایند: «اینها خودشان بیخرد هستند و وقتی با مومنین ملاقات میکنند میگویند «آمنا، ما ایمان آوردیم»، الان اینها احساس کردند بهترین مطلب با توجه به حماسه 9 دی و باتوجه به اینکه اختلاف آرا 300 هزار تا بود، وقتی فهمیدند به خاطر اختلاف درون جریان اصولگرایی و متاسفانه تعدد کاندیداها، توانستند رای را بیاورند، همین است، ضمن اینکه بسیاری از آنهایی که به آقای روحانی رای دادند به خاطر روحانی بودن آقای روحانی به ایشان رای دادند. کما اینکه در دورهای که آقای خاتمی با آقای ناطق برای ریاست جمهوری رقابت میکردند سند داریم که وقتی در شهرستانها برای آقای خاتمی تبلیغ میشد میگفتند وقتی دو روحانی برای نماز جماعت باشند آن کسی که سید است اولی است، یعنی یک عده به خاطر اینکه روحانیای که سید بود در مقابل روحانیای که شیخ بود به آن سید رای دادند، اکنون هم یک عده گفتند آقای روحانی، یک روحانی و طرفدار اعتدال است و چون آقای احمدی نژاد هم در دوره دوم ریاست جمهوریاش خراب کرد مردم نیز به سمت شعار ایشان که اعتدال بود روی آوردند، با این نیت که مشکلاتشان برطرف شود ولی مردم شاهد بودند که تاکنون به این موضوع عمل نشد.
*عدهای که دم از حمایت از انقلاب میزنند از باب فریب و نفاق است
افرادی که در فتنه 88 نقش داشتند تازه متوجه شدند که باید همراهی خودشان را با نظام اعلام کنند. 9 دی نشان داد که مردم همیشه و همه جا با رهبرشان هستند اما آنها این باور را نداشتند که مردم با رهبری هستند و در حال حاضر هم عدهای از باب فریب و نفاق است که به صحنه بازگشتند و اظهار پشیمانی میکنند.
من یک توصیه هم برای رسانههای اصولگرا دارم آنها نباید در بیان شعارهای حق از چیزی بترسند که بخواهند آنها را به تندروی متهم کنند. اولا تندروتر از کسانی که از حقایق دوری می کنند کسی نسیت و رسانه ها اگر از بازگو کردن حقایق عقبنشینی کنند باختهاند و خدای نکرده همان میشود که امام(ره) فرمودند که این انقلاب را نگذارید به دست نامحرمان و نااهلان بیفتد.
کسی که ولایت فقیه را قبول دارد واقعا باید دقت کند، امام راحل چه فرمودند. مگر اینها «امام، امام» نمیکنند. خاطرم هست در سال 67 از رادیو یک مصاحبهای پخش شد که فردی در سالروز تولد حضرت فاطمه زهرا طی برنامهای زنده از مخاطبینش سوال میکند الگوی شما به عنوان زن ایرانی کیست؟ و علی رغم نام بردن اکثر پاسخ دهندگان از حضرت فاطمه به عنوان الگو، یکی از مخاطبین از اوشین به عنوان الگویش نام میبرد. که امام نیز در نامهای به رئیس وقت صدا و سیما دستور اخزاج فرد پخش کننده آن مصاحبه را داد و تاکید کرده بودند که اگر ثابت شود قصد توهین درکار بوده است، بلاشک فرد توهینکننده محکوم به اعدام است امام این را فرمودند که جلوگیری کند.برخی ها با آرمانهای امام مخالف هستند ولی به دروغ میگویند با امام هستند.
فارس: در دیدار اعضای مجلس خبرگان با مقام معظم رهبری ابراز نگرانیهایی از وضعیت فرهنگی توسط رهبری شد، با توجه به نامگذاری امسال، که سال فرهنگ و اقتصاد با مدیریت جهادی و عزم ملی است، چه پیشنهاداتی به متولیان این امر دارید تا دغدغههای رهبری نه به صورت شعاری بلکه به صورت عملی رفع شود؟
به نظرم در عرصه فرهنگ مهترین جایگاه در جامعه را رسانه ملی دارد، اصلا من به دولت کاری ندارم، اگرچه نفوذ دولت دررسانه ملی زیاد است. امام در مورد صدا و سیما یک جملهای فرمودند و آن این بود که صدا و سیما باید دانشگاهی عمومی برای هدایت و تربیت مردم باشد؛ یعنی دانشگاهی که در سطح کشور گسترده است و باید به اندازهای که میشود، از آن استفاده کرد. ... رادیو و تلویزیون، بنگاهی است که از تمام رسانههای گروهی مهمتر است و تقریبا در تمام دهات و شهرستانها عمومی شده است. رادیو و تلویزیون باید اصلاح و متحول شود، متاسفانه شما در تبلیغات نگاه کنید، به صرف اینکه طرف دارد تبلیغ میکند و پول تبلیغش را نیز میدهد، آیا جایز است هر تبلیغی را بپذیریم چون او هزینه آن را بر حسب دقیقه میپردازد آیا ما مجاز هستیم مردم را به تجملگرایی سوق دهیم؟
*فرهنگ تجملگرایی باید از جامعه حذف شود
اولین مساله که باید در جامعه از بین برود همین فرهنگ تجملگرایی است، اتفاقا اقتصاد مقاومتی همین است که اقتصاد آزاد را در مقابلش مطرح میکند.
مساله دیگر ما در خودمان در فیلمها میبینیم، یک جایی که خیلی راحت نشان میدهد، الان چندین فیلم را به من گفتند، ما دیدیم این فیلمها نشان میدهد در محیط خانه، عکس عروس و داماد، را زده است. این فرهنگ دارد میشود که اشکال ندارد پس میتوانیم! بعضی چیزها ناخودآگاه است و به تعبیری زیرپوستی است و به نوعی دارند فرهنگ را القا میکنید که میتوانید شما عکس شخصی خودتان را آن هم عکس عروسی را بزرگ قاب کنید و در ساختمان ورودی خودتان بزنید هیچ اشکالی ندارد و این را تلویزیون نشان میدهد. مساله دوم وقتی شما از بیرون میآیی این است که خانم یک عدد مانتو دارد، چادر که خدا رحمت کند، وقتی میآید خانه خودش آن مانتو را در میآورد وقتی یک نفر وارد میشود این خانم دیگر با مانتو یا با چادر نیست جلوی نامحرم، همان لباس خانه پوشیده و این را دارند ترویج میکنند.
این الگوسازی و طبیعی است که با دامن چنین یا مثلا پیراهن چنان، این نشان میدهد، به طور کلی با لباس خانه میتوانید جلوی میهمان باشید و نامحرم. و از آن طرف بحث اینکه بعضی از چیزها را که ناگفته نماند یکی دو مورد بیان شده و بعضیها با عنوان طنز، تمسخر کردند، اما ما خیلی بگوییم که چیزی نیست، ولی درست است، کثرت نسل را که خطر دارد، باید اینجا تذکر دهیم، من به شما بگویم واقعا خطر دارد، بنابراین یک زمانی میآیند مسخره میکنند و یک زمانی هم جدی بیان میکنند، بچه باید زیاد شود. از آن طرف یک زمانی فیلمهایی درست میکردند آن خانوادهای را موفق میدانستند که یک یا دو فرزند بیشتر نداشته باشد. فرهنگ بحث حجاب نیست، یا بعضی مواقع، ما درست است که میگوییم همه با این نظام هستند، اما این را خیلیها به من گفتند، میگویند چطور هنگام مصاحبه میشود ما نشان میدهیم خانمی را که 7 قلم آرایش کرده و موهایش مشخص است، میگوییم شما در راهپیمایی شرکت میکنید، رای میدهید؟ میگوید بله. اینها را پخش میکنند اما موقعی که مباحث دیگر پیش میآید میگوییم چرا از طرح عفاف. حمایت نمیکنیم معلوم است سیاست یک بام و دو هواست، ما باید صاف باشیم اگر خدایی نکرده تصورمان باشد، ما باید در مصاحبه بگوییم روسریات را بکش جلو، اینقدر ما متاسفانه عقبنشینی کردیم که امروز من به شما بگویم برادر یا مثلا بگوییم خواهر، میگوید مگر اول انقلاب است؟ یعنی چه؟ این بحث اخوت که آیتالله العظمی شاهآبادی در کتابش، حضرات المعارف، مفصل صحبت میکند، این مباحث اخوت است که میتواند به جامعه اتحاد بدهد ما از بین بردیم و تصور میکنیم اینها الفاظ زشتی است و کارایی ندارد و به درد الان نمیخورد. از آن طرف نشان میدهیم که طرف چنان وضعیت بد، آرایش آن چنانی و موهای مشخص، بعد از آن طرف ما میخواهیم بگوییم شما رای میدهید یا نه و از آن طرف میخواهیم مبارزه کنیم با بدحجابی؛ پس صدا و سیما خیلی موثر است.
*وزارت ارشاد در اکران برخی فیلمها تجدیدنظر کند!
مساله بعدی وزارت ارشاد است که نباید اجازه اکران خیلی از فیلمها را که با عرف و فرهنگ جامعه مغایر است را بدهند، مساله دیگر رسانههاست؛ فرهنگسازی را رسانهها میکنند. اگر ما بیاییم در تبلیغاتمان از کسانی که مثلا خانمهایی که میخواهند برای خانمها تبلیغ کنند، خانمهایی که محجبه و بسیار عالی، همانطور که در ترکیه این کار صورت گرفت. و این کار جواب داد، را انجام بدهیم اگر این کارها اثرگذار خواهد بود و مهم این است، حضرت آقا میبیند در این فرهنگسازی غربی نهایت قضیه این است کسی که گرایش به یک فرهنگ غریبه دارد، آرام آرام از اصل آن فرهنگ خوشش میآید و از اصل این فرهنگ که نظام ما براساس فرهنگ دینی تشکیل شده، بدش میآید و طبیعی است نظام در خطر میافتد و به خودی خود باید فاتحه آن نظام خوانده شود، بنابراین به فرمایش آقا، که یک زمانی فرمودند تهاجم فرهنگی، بعد دیدند مسئولین ما متوجه نیستند فرمود امروز یک غارت فرهنگی است، اصلا تهاجم گذشت، شبیخون فرهنگی، قتلعام فرهنگی، آقا تعابیر عجیبی فرمود. چرا روی این تعابیر آقایان کار نمیکنند؟ چرا آقا این زمان این تعابیر را بیان میکنند؟ وقتی اینطور شد شما نظام ندارید، یعنی میتوانید کاملا ببرید به آن سمت و راحت بکنید.
قبل از هرچیزی اولین مسالهای که در عراق و افغانستان، آمریکاییها روی آن کار کردند، برق آنها بود و بحث مخابرات، برای چه؟ برای اینکه اینها بتوانند ماهواره را به راحتی بگیرند و جالب است که عدهای در داخل میگفتند سرعت اینترنت در افغانستان عقبافتاده آنقدر است و چرا سرعت ما اینقدر است؟ بله معلوم است، آنها زیرساختهای ارتباطی را بالا بردند برای اینکه بتوانند فرهنگ را عوض کنند، شما شهر کابل قدیم را با قسمتهایی از کابل جدید مقایسه کنید این فرهنگ روی آنها اثر گذاشته است. و این کار کرده و وقتی اینطوری شده است، طبیعتا اینها خودشان میگویند ما میخواهیم آمریکایی باشیم و فردا بدون اینکه بخواهند آمریکا به آنها حمله نظامی کند، اینها میآیند و به عنوان کاندیدا و خرج هم میکنند و جاذبه ایجاد میکنند و رای میآورند و حالا تمام کشور را به نوعی استعمار نوین آمریکا میکنند.
*فرهنگ باید در همه مسائل تاثیر گذار باشد
پس مهم این است که فرهنگ در همه مسائل من جمله روی اقتصاد تاثیر میگذارد، شما وقتی فرهنگ آمریکایی پیدا کردید اقتصاد مقاومتی معنا ندارد اما وقتی فرهنگ دینی بر جامعه حاکم شد معلوم است که اقتصاد مقاومتی هم پیدا میشود شما قبل از تبیین، اگر فرهنگی دینی داشته باشید اقتصاد مقاومتی عملیاتی میشود آن موقع است که تازه عدهای باید بگویند میدانید این اقتصادی که شما دارید چیست؟ این همان اقتصاد مقاومتیای است که آقا بیان میکنند تازه تبیین شده و عملیاتی شده هم است، معتقدم هر زمان که فرهنگ درست شود آن موقع اقتصاد مقاومتی در یک جامعه دینی معنا پیدا میکند بنابراین اگر هم شما بیایید فرهنگ غربی داشته باشید، هزار بار اگر تبیین کنید اقتصاد مقاومتی چیست، نمیتوانید موفق شوید چون فرهنگ غربی انسان را به تجمل گرایی سوق میدهد، برای اینکه آن کالاها فروش برود و یک عده منافعشان در فروش کالاهاست. کما اینکه یک عده منافعشان در جنگ است. چرا در آمریکا بعضیها با داشتن سلاح مبارزه میکنند؟ میگویند نباید سلاح داشته باشیم، بچهها را میکشند؟ ولی دولت آمریکا نمیپذیرد، برای اینکه منافع یکسری از شرکتها در همین سلاح است. بودجه آنها در همین سلاح است، مالیات از همین سلاح است. دنیای استکباری و شیطانی اعتقادش بر این است که انسانها کشته شوند، و می گویند اشکالی ندارد مهم این است که ما به سرمایه برسیم. همین چیزی که ما امروز در اروپا به نام 99درصد در مقابل 1درصد داریم. 1 درصد باشد همه را چپاول کنند.
*هر زمان فرهنگ درست شود آن موقع اقتصاد مقاومتی معنا پیدا می کند
بنابراین اگر روحیه تجملگرایی و فرهنگ بیبندو باری که در جامعه آمریکا وجود دارد در جامعه به وجود آید طبیعی است به خودی خود کشور دست آمریکا خواهد افتاد و این بدان معناست که روحیهها به آن سمت میرود و هر زمان که فرهنگ درست شود، آن موقع اقتصاد مقاومتی معنا پیدا خواهد کرد.
فارس: به عنوان سوال پایانی ، ما در آینده نزدیک دو انتخابات مجلس شورای اسلامی و انتخابات خبرگان را پیش رو داریم طبیعی است طیفهای مختلف فعالیتشان را شروع کنند و لیستهایشان را ببندند اما یک عده خاصی فعالیتهایشان را شروع کردند و آنها اصلاحطلبان حامی فتنه هستند، حتی یکی از این آقایان لیست مجتهدان مصلح و مبتکر را آماده کرده، دلیل اهمیت این انتخابات برای اینها چیست؟
*حامیان فتنه امروز به این باور رسیدند که در نظام هیچ تقلبی صورت نگرفته
یک دلیلش این است که اینها میدانستند و باور داشتند و با این کار نیز نشان دادند که در نظام مقدس جمهوری اسلامی هیچ تقلبی وجود ندارد و این را متوجه شدند که جداً نظام، نظامی است که آرای مردم را حفظ میکند و تقلب در نظام وجود ندارد آنها اگر اینگونه فکر میکردند که تقلب در نظام وجود دارد هیچ موقع از الان برای انتخابات برنامهریزی نمیکردند آنها یقین دارند در نظام جمهوری اسلامی رقابت حرف اول را میزند و تقلب معنا ندارد، مساله دیگر این است که آنها قصد محک زدن خود را دارند، مساله دیگر میخواهند برنامهریزی کنند و از الان بگویند اینها در مقام اجتهاد هستند و یکی دیگر از اهدافشان این است که بگویند این افراد همه مجتهدند و شورای نگهبان طرفدار یک گروه خاص است و آن جنجالسالاری که همیشه اینها انجام میدهند را انجام بدهند و قضیه را برگرداند. هدف آقایان از مطرح کردن مسائل این است و از همه این است که آنها می خواهند موجودیت خودشان را اعلام کنند که ما هستیم و آرام آرام قضایای فتنه در جامعه فراموش شود و عادی شود و در تطهیر خودشان بگویند ما هستیم و اینجا باید از انها پرسید آن موقعی که فتنه بود شما کجا بودید؟
شما نگاه کنید الان دولت مصر که دولت غاصبی است، اشتباهات اخوان و خون شهانه، آن شهید بزرگوار اینها را گرفتار کرده و شیعهکشی که راه انداخته بودند، الان آقایان قانون تصویب کردند که از این به بعد اخوانالمسلمین نمیتواند در هیچ انتخاباتی شرکت کند.
من در هیچ کدام از حزبها و دستهها نیستم و نبودم من فقط در جناح ولایت هستم من هرکسی که با ولایت باشد را دوست دارم، اینکه بیان میکردند ساکتین فتنه، ما اگر روی این کار کرده بودیم، ما اگر اینجا مقاومت میکردیم آنها جرات نمیکردند، میگفتند اینهایی که در خودشان هم بودند سکوت کردند با آنها برخورد درستی کردند، معلوم است دیگر به ما اجازه نمیدهند. دیگر جرات تبیین هم نمیکردند. ما اگر میگفتیم ساکتین فکر هر کسی هم میخواهد باشد ما قبول نداریم. ما باید رصد میکردیم. یکی از آقایان خاطرهای را از همان اواسط روزهای فتنه تعریف می کرد و میگفت: در همان دوره فتنه 88 ما به دفتر امام جمعه یکی از استانهای کشور زنگ میزدیم آنها میگفتند این هفته تشریف ندارند هفته دیگر زنگ میزدیم باز هم میگفتند تشریف ندارند این آدم فکر کرده بود که نظام عوض میشود و ترسیده بود، من معتقدم که این آقا دنیاطلب است و حب دنیا دارد به این آقا میگوییم ساکنین فتنه حالا جالب است این آقا در سخنرانیهایش از حماسه 9 دی صحبت میکند اگر همین ساکنین فتنه افشا میشدند دیگر اینطور نمیشد امیدوارم همه کسانی که با نظام هستند همیشه مستدام باشند و افرادی که از نظام رو گرفتند سرشان به سنگ بخورد و به آغوش نظام باز گردند.
امیدواریم که همه کسانی که با نظام هستند همیشه مستدام باشند و افرادی هم که از نظام رو گرفتند سرشان به سنگ بخورد و به آغوش نظام برگردند.