طوفانی با سرعت 120 کیلومتر درساعت عصر روز دوشنبه کلان شهر تهران را در نوردید و متاسفانه تلفات و خسارات انسانی و مالی تقریبا زیادی بوجود اورد.
در این حادثه بسیار عجیب و غریب و مهم انچه ذهن خیلی ها را درگیر خود کرد، باران، گرد وخاک و هوای ابری نبود بلکه حادثه ای منحصر بفرد بنام گرد و خاک غلیط بود که حتی چند دقیقه شهر را درتاریکی و سیاهی فرو برد و جالب تر اینکه در باره این پدیده طبیعی هیچ کسی نه پیش بینی داست و نه انهایی که این پدیده را مشاهده کردند ، می انستند چه کاری باید انجام دهند تا حداقل بتواند خودشان را حفط نمایند.
با این مقدمه سوال اساسی اینجاست که اگر از همه اما واگرهای مربوط به این اتفاق نادر بگذریم و چنین خیال کنیم که اگرچه می توان باران ، گرگ و باد و هوای بد و جو ناارام را پیش بینی ولی درباره این حادثه کم نظیر اگر نتوان به هر دلیلی پیش بینی داشت ولی می توان نسبت به دلایل و عوامل بروز این حادثه پیش فرضهایی را از ذهن گذارنید.
اما برای یافتن سرنخی برای مقصران احتمالی این حادثه فاجعه بار کافی است تا سری به اخبار سالهای اخیر در منابع مختلف خبری بزنیم که در بسیاری از آنها خبرها حکایت از سربریدن صدها و بلکه هزاران درخت در باغات اطراف شهر داشته و یا متونی که خبر از ازبین رفتن فضای سبز و تغییر کاربری برخی باغات و زمین ها با اهداف جدید و حتی سود جویانه خبر می دادند.
در عین حال بسیاری از این تغییرکابریها در زمین و باغ و بوستانهای مختلف را افراد سودجو بر عهده داشتند تا در قبال ارائه قیمت بالاتر کالایی بنام مسکن با مدلهای جدید ارائه دهند که می تواند دنیای سوداگری آنها را به رخ جامعه بکشاند و در مقابل هم عده ای بنان تفکرات نوسازی اجتماعی سرو گردن در اهتزار کنند که این همه از عطایای دولت آنهاست که قطار تحولات و توسعه شهری و مدرنسیم را به جان افراد وامانده و جامانده داده است.
اما نکته حیاتی اینکه تصاویر خاک و خاکستر غلیظ عصر دیروز تهران را کمتر کسی در دهه های اخیر بیاد دارد و باور می کند که چنین حادثه ای احتمال وقوعش برای تهران هم قابل تصور است چرا که اکثر پایتخت نشینان تاکنون براین باور بودند که توفان شن خاک خاستگاه خارجی دارد و مثل همیشه از صحرای عراق و عربستان به کشور ما به مهمانی دعوت می شود ولی این دفعه کاملا اوضاع فرق داشت چرا که تهران میزبان گرد و خاک پرحجم نه سوغاتی همسایگان که سوغاتی اطرف شهر تهران را پذیرا بوده است.
انچه مسلم است اینکه اینک در دادگاه قضاوت افکار عمومی کسانی که باغات و اراضی سرسبز را به ثمن بخس فروختند یا گروه گروه درختان بی زبان حافظ فضای تنفسی شهر را سربریرند و کسانی که زمین های کشاورزی را به دیگر کاربری ترجیح دادند و از همه مهمتر انهایی که با اهداف سودجویان همنوایی کرده و تلاش نمودند همه چیز را به نفع و حساب خود مصادره به مطلوب کنند، در صدر لیست مقصران حادثه دیروز قرار دارند.
اما درعین حال دسته دیگری از مقصران هستند که جرمشان در ظاهر به عاملان بالا نمی رسد ولی در واقع اینان مجرمان اصلی حادثه و تلفات دیروز به اموال و انفاس هستند و انها کسانی نیستند جز چهره هایی که بر صندلی مدیریت تکیه دادند و دربرابر قانون شکنی عده ای سودجو یا تدبیر لازم را انجام ندادند و یا با سکوت و حتی همراهی خود زمینه ساز ان شدند این فاجعه رخ دهد ویا اینکه به خاطر موقعیت خود با دم فروبستن و نگفتن سخن درست و بحق سبب شدن تا جایگاه شان حفظ شود ولی شهری به پهنای کلان شهرتهران بی دفاع بماند و بلایی برسرش بیاید که 5 نفر کشته شوند و صدها درخت تنومند در پهنه خیابانها به زانو درآیند و درکنار آن میلیونها تومان خسارت به مردم و شهر و اموال و بیت المال وارد آید.