پاسخ رسایی به منتقدان سفر برزیل

با صدایی رسا به این هوچی گرها می گویم كه تمام تیترهایتان برایم پشیزی ارزش ندارد تا رفتن یا نرفتن به مأموریت كاری مجلس را بر اساس آن تنظیم كنم. اگر تكلیف اداری ام باشد حتما به سفر جام جهانی خواهم رفت و علی رغم تصویب این سفر در كمیته سفرهای خارجی هیأت رئیسه اگر تكلیفم این نباشد، در ایران می مانم تا در كنار دوستان دیگر به دعوت های متعدد برای برگزاری همایش های مردمی "ما دلواپسیم" در استان های مختلف پاسخ مثبت بدهم و تلاش كنیم تا تیم مذاكره كننده دیپلماسی كشور در ادامه مسیر مذاكرات، سر بلند بیرون بیاید و مانند توافقنامه ژنو 28 گل نخورد.


در طول چند روز گذشته موضوع سفرم به
جام جهانی از طرف مجلس به عنوان مسئول پرونده فساد در فوتبال، دستمایه
تخریب هماهنگ چند سایت علیه بنده شده است. فعلا بنا ندارم نفیا و اثباتا
درباره اصل سفر سخنی بگویم تا زمانش برسد كه چند روز آينده است. آن روز در
خصوص پشت پرده این همه دست و پا زدن براي تخريب اين طلبه كوچك خواهم نوشت.

هر
چند رئیس کمیسیون اصل 90 در مصاحبه اي به صراحت اعلام کرد که "این سفر با
نظر و اصرار کمیسیون اصل 90 و بعد از تصویب در کمیته سفرهای هیأت رئیسه
مجلس بوده است و رسایی نه تنها اصراری بر انجام این سفر نداشته بلکه از
پذیرش آن اکراه داشته است" (اينجا) و اين اكراه حتي تا همين الان هم ادامه دارد.

با
اين همه، سيل تخريب ها و توهين ها هم چنان ادامه دارد و من بنا بر اصرار
برخي دلسوزان در پاسخ به اين دلواپسان بيت المال فقط به يك مورد مي پردازم
تا جماعتي كه از سفرم دلنگرانند را از دلواپسي بيرون بياورم. تأكيد مي كنم
كه اصل توضيحات را طي چند روز آينده بعد از قطعي شدن سفر اعلام خواهم كرد.

در
طول اين چند روز محور تخريب يك سايت بدنام سياسي و ديگر رسانه هاي همسو با
آن، اين است كه رسايي با چه توجيهي مي خواهد به سفر برود. ارتباط رسايي با
اين سفر چيست؟ چرا بايد از پول بيت المال براي اين سفر خرج شود؟ آيا براي
رسيدگي به فساد در فوتبال حتما بايد به جام جهاني رفت؟ 

همانطور
كه رئيس كميسيون اصل 90 در مصاحبه خود گفته، اين سفر نه به اصرار بنده و
نه حتي به درخواست بنده بلكه اصل سفر با توجه به موضوعات مطرح در پرونده و
سوابق و لواحق آن به تصميم كميسيون و اصرار رئيس آن بوده. علاوه بر اين،
كميته هيأت رئيسه براي بررسي سفرهاي خارجي نمايندگان، استدلال هاي كميسيون
را پذيرفته و با آن موافقت كرده است و بنا بر نظر آنها مناسبترين فرد براي
اين سفر، مسئول پرونده اي است كه چندماه است بابت آن، بيش از 40 تن از
فعالان اين ورزش را در جلسات متعدد به كميسيون اصل 90 دعوت كرده و با حضور
كارشناسان پرونده، به بررسي موضوع پرداخته است.

حال
سئوال اين است كه اگر اين سفر از نظر اين رسانه هاي هوچي گر غير ضروري است
طبعا پيكان تهاجم آنها - اگر تهاجم به حقي باشد كه نيست - بايد در درجه
اول متوجه رئیس کمیسیون اصل ۹۰ که آن را درخواست کرده و سپس كميته بررسي
سفرهاي خارجي نمايندگان در هیأت رئیسه مجلس باشد که آن را تصویب کرده، نه
نماینده ای که از حدود پنج ماه قبل، مسئول رسيدگي به يكي از پرونده هاي
پرحاشيه شده و امروز به دليل اشرافش به اين پرونده به عنوان وظیفه اداری و
سازمانی از طرف این آقایان مأمور به انجام آن شده و البته هنوز هم از انجام
آن اکراه دارد!

اما چرا این
سایت های به ظاهر دلسوز بیت المال حاضر به پیگیری این سئوال از كميته بررسي
سفرهاي خارجي نمايندگان در هيأت رئيسه نيستند؟ واقعا اگر این سفر تا این
اندازه بی ربط و بی فایده است و هیچ استدلالی پشت آن نبوده و این رسانه ها
از روی دلسوزی پیگیر موضوعند، چرا اين هیأت با آن موافقت كرده است؟

همين
الان كه شما اين يادداشت را مي خوانيد، بيش از 40 تن از نمايندگان مجلس از
كميسيون هاي مختلف در سفر خارجي بسر مي برند. برخي از اين سفرها در قالب
گروه هاي دوستي پارلماني، برخي در قالب هيأت هاي ديپلماتيك و برخي براي
شركت در سمينارهاي بين المللي و منطقه اي است. اين نوع سفرها اختصاص به
مجلس ندارد بلكه وزراي دولت، معاونين وزرا و حتي كارشناسان وزارتخانه هاي
مختلف نيز چنين سفرهايي را انجام مي دهند، اما نه تنها سفر متعدد يك
نماينده يا ديگر سفرها به اين اندازه برجسته نمي شود ولي سفر رسمي و قانوني
بنده تا اين اندازه بزرگ نمايي مي شود.

وقتي
به شكل غير طبيعي به اين موضوع پرداخته مي شود، مردم در اصل نيت اين افراد
و رسانه ها شك مي كنند و سئوال مي كنند كه چرا در موارد ديگر اين حساسيت
به خرج داده نمي شود. پاسخ اين هتاكان در برابر اين سئوالات چيست؟

اصلا
قصد قضاوت در باره اين سفرها را ندارم چون از دلايل آنها آگاه نيستم اما
قطعا سفر يك نماينده با عنوان نظارتي به جام جهاني با اين حجم فعل و انفعال
و حضور ايرانيان و ... اگر فوائدش از اين سفرها بيشتر نباشد، كمتر نيست تا
چه برسد به همراهي چند نماينده با رئيس جمهور و رئيس مجلس به كشورهاي ديگر
كه امري متداول است.

حضور
نمايندگان در قالب چنين هيأت هايي علاوه بر بعد ديپلماتيك آن، كاركرد
نظارتي هم دارد كه در تمام دوره ها از ابتدا تا امروز و در آينده خواهد
بود. حتي حضور برخي از نمايندگان مجلس و دولت در بازي هاي جام جهاني دوره
هاي قبلي هم مسبوق به سابقه بوده اما چرا در خصوص اين سفر و همراهي بنده تا
اين اندازه جوسازي رسانه اي آن هم توسط چند روزنامه و سايت خبري مي شود،
نكته اي است كه طي چند روز آينده به آن اشاره خواهم كرد.

 

و اما مصاحبه خواهر زاده آقای خاتمي!

يكي
از سايت هاي بدنام سياسي كه به تعبير مدير كل تشريفات مجلس، نامه اين
اداره كل را دزديده و با انتشار آن جوسازي كرده، در مصاحبه با خواهرزاده
سيد محمد خاتمي و نماينده اردكان به نقل از تابش مطالبي را نقل كرده كه
تصوير آن در ذيل می آید:

 

اين سايت از دفتر چه كسي خط مي گيرد و چه نسبتي با دولت يازدهم دارد؟

 

هر
چند چنين ادبيات سخيفي شايسته كسي كه خود را نماينده مردم مؤدب و فهيم
اردكان مي داند نيست اما از سايت هايي كه با ظاهري دلسوزانه دلواپس هزينه
بيت المال شده اند، چند سئوال مي پرسم كه براي قضاوت افكار عمومي به آن
پاسخ دهند.

آقاي تابش در
مصاحبه با این سایت بدنام با تمسخر می گوید که "حتما رسایی می خواهد به
عنوان خبرنگار هفته نامه ۹دی به این سفر برود ولی اگر از طرف مجلس برود،
حتما حق مأموریت هم خواهد گرفت."

باید
از آقای تابش پرسید آیا ایشان نیز سفرهای پنهانی مکرر خود با دولت مردان
که بدون نظر كميته سفرهاي خارجي نمايندگان و تنها با نظر مساعد دولت صورت
می گیرد را با همین انگیزه انجام می دهد؟ بد نیست آقای تابش درباره سفر
حدود ۱۰ روزه خود که دو ماه قبل به همراه یکی از وزرای دولت یازدهم به
آمریکا صورت گرفته، توضیح دهد؟ چرا هیچ اثری از این سفر در اداره تشریفات
مجلس به ثبت نرسیده و برای مسئولان تشریفات مجلس علامت سئوال شده؟

راستی
آقای تابش! در زمان برگشت از آمریکا ، توقف چند روزه شما و وزیر محترم، در
آلمان آن هم فقط با نیت گشت و گذار، به منظور اضافه شدن حق مأموریت های
دولتی بوده است؟ حتما آقای تابش خود را به تجاهل می زند که کدام سفر؟ شاید
با دیدن این تصاویر گشت و گذار در 60 کلیومتری فرانکفورت و در کنار رود
"راین" به حافظه آقاي تابش و رسانه هاي هوچي گري كه اين چند روز براي تخريب
اين طلبه كوچك خود را به آب و اتش زدند، كمك كند:

چرا
رسانه هاي هوچي گري كه دو روز است سفر تيم ملي را تحت الشعاع سفر يك عضو
كميسيون اصل نود قرار داده اند، بررسي نمي كنند كه حضور برخي از نمايندگان
در آمريكا و آلمان بر چه اساسي و با بودجه چه نهادي و به چه دليل بوده است؟

 

تصاویر مربوط به آمریکا و ملاقات های صورت گرفته در آن قبله آمال را حضورا تقدیم می کنم.

در
بخشي از اين مصاحبه كه براي مزمت سفر رسمي بنده كه با تاييد كميته قانوني
مجلس صورت گرفته، آقاي تابش به عنوان نايب رئيس فراكسيون ورزش (!) از لابي
اين فراكسيون با وزارت ورزش و فدارسيون فوتبال سخن مي گويد و خبر مي دهد كه
قرار است چند تن از نمايندگان با بودجه وزارت ورزش و فدارسيون فوتبال به
اين سفر بروند. وي تأكيد مي كند كه نام رسايي از جمله اين نمايندگان نيست!

آقاي
تابش! روز اولي كه موضوع اعزام بنده به جام جهاني بر اساس وظيفه نظارتي
مجلس مطرح شد، شرط كردم كه اين سفر در صورتي فايده دارد كه با هزينه مجلس
باشد تا وظيفه نظارتي نمايندگي تحت تأثير رانت سفر قرار نگيرد. حال شما
پاسخ دهيد كه بر چه اساسي به اين سفرها مي رويد؟ تعداد سفرهايي كه در قالب
همراهي با وزرا يا به اسم فراكسيون ورزش يا در قالب رئيس فدارسيون سواركاري
رفته ايد چه تعداد بوده است؟

همه
می دانند که فراکسیون ها هیچ رسمیتی در درون ساختار مجلس ندارند. به جرأت
می توان گفت که 8۰ درصد فراکسیون ها با تلاش وزارت خانه ها و سازمان های
دولتی شکل می گیرند تا در بزنگاه ها مانند بررسی بودجه و طرح ها و لوایح
مرتبط از ظرفیت نمایندگان به نفع خود استفاده کنند و در مواردي نيز يك
فراكسيون راه اندازي مي شود تا در بزنگاه بتواند در قالب تعامل با يك نهاد
از آن امتياز بگيرد.

به جز چند
فراكسيون سياسي كه بر اساس مباني فكري و سياسي شكل مي گيرند به جرأت مي
توان گفت كه 80 درصد فراكسيون ها در حد يك هيأت رئيسه باقي مي مانند. هيأت
رئيسه اين فراكسيون هاي به ظاهر موجه و مملو از نماينده نيز با استفاده از
ظرفيتي كه ادعا مي كنند در اختيار دارند، در طرح ها و لوايح وارد لابي با
وزارت خانه ها مي شوند و محصول تشكيل فراكسيون را كه گرفتن امتياز است به
دست مي آورند.

يكي از مهمترين
منافع اين فراكسيون ها بويژه برخي از اين فراكسيون ها حضور هيأت رئيسه آنها
در سفرهاي خارجي با هزينه دولت است که آقای تابش به خوبي به آن اشاره کرده
است.

سئوال این است که آیا
سفر رسمی یک نماینده که با تصویب و نظر مجلس صورت می گیرد، شایسته فحاشی
های سیاسی این جماعت است یا سفری که آقای تابش در قالب لابي با وزارت ورزش و
فدارسيون فوتبال به دنبال آن است و به آن اشاره مي كند؟

 

كدام تصوير براي تابش تا اين اندازه اهميت دارد كه "دلواپس" آن شده است

 

آیا
کمیسیون هاي تخصصي مجلس كه در آيين نامه داخلي براي آنها ساز و كار خاصي
پيش بيني شده و بايد پاسخگوي رفتارها و تصميمات خود باشند، اصالت دارد يا
فراكسيون هايي كه غالبا در روزهاي اول شروع به كار مجلس تشكيل مي شوند و
بعد از انتخاب هيأت رئيسه آن معمولا افول مي كنند؟

راستي
چرا هيچ يك از رسانه هاي دلواپس از آقاي تابش و چند نماينده ديگر همراه وي
نمي پرسند كه با بودجه چه نهادي و بر اساس چه ضرورتي و با موافقت كدام
نهاد تصميم گير درون هيأت رئيسه قرار است در بازي هاي جام جهاني حضور
يابند؟

چند روز قبل در خصوص
موضوعات مطرح در پرونده فساد در فوتبال و برخي حواشي غير فوتبالي مطرح در
جام جهاني با يكي از مسئولان عالي وزارت ورزش - عمدا ننوشتم كدام مسئول -
جلسه اي داشتم. در خلال بحث از فشارهايي كه برخي از اعضاي فراكسيون ورزش
براي حضور در جام جهاني مي آورند خبر داد و گفت كه يكي از اين آقايان
فراكسيون خبر داده كه برخي از نمايندگان عضو فراكسيون تهديد كرده اند كه
اگر برخي از اعضاي فراكسيون ورزش را براي جام جهاني اعزام نكنند، از طريق
سئوال و حتي استيضاح وزير ورزش و جوانان را در فشار خواهند گذاشت! اين كه
چه عضوي از فراكسيون ورزش مسئوليت انتقال اين پيغام را به وزارت ورزش داشته
مهم نيست، مهم اين است كه اين موضوع حتي در كميسيون فرهنگي مجلس هم طرح
شده و البته كميسون فرهنگي به حق تأكيد كرده است كه وزارت ورزش نبايد تحت
تأثير اين فشارها قرار بگيرد.

آيا
تهديد يك وزارت خانه براي قرار گرفتن در ليست سفر، موضوع قابل پيگيري براي
رسانه ها نيست؟ پس چرا ساكتند؟ شايد گفته شود كه اين چند نفر قرار است با
هزينه اسپانسر و حامي مالي اي كه قرار است هنرپيشه ها را ببرد،‌اعزام مي
شوند. اين ديگر عذر بدتر از گناه است و حتما هيأت نظارت بر رفتار نمايندگان
بايد آن را بررسي كند. راستي چرا اين رسانه هاي هوچي گر در همان مصاحبه اي
كه فحاشي به بنده را منتشر كردند، اين سئوالات را از تابش نكردند؟ آيا جيب
آقايان باز است كه دهانشان بسته و قلمشان شكسته شده؟

اما
در این که تخریب هایی از این دست، محصول روشنگری های هفته نامه ۹ دی و
فریاد های درون مجلس و اصرار بر محاکمه شاه کلید فتنه و کودتای ۸۸ يعني
مهدي هاشمي و بررسي دقيق پرونده فساد در فوتبال و كوتاه كردن دم آنهايي است
كه به اسم اين ورزش كاسبي مي كردند، نه تنها تردید ندارم بلكه شواهد و
نشانه هايي هم دارم و ضمن شنيدن دغدغه هاي دلسوزانه با صدايي رسا به اين
هوچي گرها مي گويم كه تمام تيترهايتان برايم پشيزي ارزش ندارد تا رفتن يا
نرفتن به مأموريت مجلس را بر اساس آن تنظيم كنم.

اگر
تكليف اداري ام باشد حتما به سفر جام جهاني خواهم رفت و اگر تكليفم اين
نباشد، در ايران مي مانم تا در كنار دوستان ديگر به دعوت هاي متعدد براي
برگزاري همايش هاي مردمي "ما دلواپسيم" در استان هاي مختلف پاسخ مثبت بدهم و
تلاش كنيم تا تيم مذاكره كننده ديپلماسي كشور در ادامه مسير مذاكرات، سر
بلند بيرون بيايد و مانند توافقنامه ژنو 28 گل نخورد.

به پايان آمد اين دفتر      حكايت همچنان باقي است

۱۳۹۳/۳/۱۳

اخبار مرتبط