مولفه‌‌های‌ دیپلماسی‌ انقلابی‌ در وصیت‌ نامه‌ امام‌(ره)

حفظ استقلال و مبارزه با زیاده خواهی، بزرگترین درس در حوزه سیاست خارجی، از وصیت نامه حضرت امام خمینی (ره) است.

به گزارش نما به نقل از رصد، وصیتنامه رهبر کبیر انقلاب اسلامی، مانیفستی جامع برای ادامه حرکت نهضت اسلامی و به انجام رسانیدن مسیری است که از 15خرداد 1342 آغاز شد و اوج آن در 22 بهمن 1357 تجلی یافت. امام خمینی(ره) در این وصیتنامه، آخرین توصیه های لازم برای جلوگیری از رشد جریانات انقلابی در متن انقلاب اسلامی را ارائه کرده و آن را مورد تاکید قرار داده اند.

هرچند تحلیل دقیق این وصیتنامه سیاسی – الهی، نیازمند رجوع به سایر آثار به جا مانده از حضرت امام(ره) است، اما به نظر می رسد که می توان به پشتوانه همین متن نیز درس هایی را برای زیست سیاسی امروز استخراج کرد. همان طور که این متن به درستی «صحیفه انقلاب» نامگذاری شده، می توان با رجوع به آن، بر برخی چالش های امروز سیاسی غلبه کرد.

امام راحل در وصیتنامه خود به موضوعات متنوعی پرداخته اند. از توصیه به احزاب و گروه ها گرفته تا تبیین خط مشی نظام در پیشبرد سیاست خارجی. ایشان به علما و دانشگاهیان، مجلس و شورای نگهبان و نظامیان نیز توصیه های مهمی کرده اند که مرور فرازهایی از آن برای همه اقشار ضروری است.

با این همه 25سال پس از ارتحال رهبر فقید انقلاب و همزمان با اوج گرفتن نقش دیپلماسی در مختصات سیاست ورزی ایرانی و نیز در جریان بودن گفتگوهای هسته ای ایران و 1+5، باید دید که در وصیتنامه بنیانگذار کبیر انقلاب، چه مولفه هایی برای دیپلماسی برشمرده شده و امروز می تواند برای دیپلمات های کشورمان چراغ راهی محسوب شود.

هرچند این وصیتنامه در شرایطی به رشته تحریر درآمده که نظام بین المللی تحت تاثیر جنگ سرد و دوقطبی شرق و غرب بوده و این صورت بندی در حال حاضر تغییر کرده است، با این وجود چارچوب کلی دیپلماسی انقلابی که در کلام امام خمینی(ره) دیده می شود، می تواند یکی از بهترین الگوها برای ادامه مسیر امروز انقلاب اسلامی باشد.

در فرازی از این وصیتنامه، امام راحل صورت بندی جالب توجهی از نسبت گفتمان انقلابی با گفتمان «دشمن» اعم از شرق و غرب ارائه داده و نشان می دهند که تعارضات گفتمانی انقلاب در محیط بین الملل، نه تنها باعث نگرانی نیست، بلکه به دلیل سابقه منفی دشمنان در طول تاریخ، باید به آن افتخار کرد:

«…و ملت ما بلکه ملت های اسلامی و مستضعفان جهان مفتخرند به اینکه دشمنان آنان که دشمنان خدای بزرگ و قرآن کریم و اسلام عزیزند، درندگانی هستند که از هیچ جنایت و خیانتی برای مقاصد شوم جنایتکارانه خود دست نمی‌کشند و برای رسیدن به‌ ریاست و مطامع پست خود دوست و دشمن را نمی‌شناسند.

و در رأس آنان آمریکا این تروریست بالذات دولتی است که سرتاسر جهان را به آتش کشیده و هم پیمان او صهیونیست جهانی است که برای رسیدن به مطامع خود جنایاتی مرتکب می‌شود که قلم ها از نوشتن و زبان ها از گفتن آن شرم دارند؛ و خیال ابلهانه «اسرائیل بزرگ»! آنان را به هر جنایتی می‌کشاند.

و ملت های اسلامی و مستضعفان جهان مفتخرند که دشمنان آن ها حسین اردنی این جنایت پیشه دوره گرد، وحسن و حسنی مبارک هم‌آخور با اسرائیل جنایتکارند و در راه خدمت به آمریکا و اسرائیل از هیچ خیانتی به ملت های خود رویگردان نیستند.

و ما مفتخریم که دشمن ما صدام عفلقی است که دوست و دشمن او را به جنایتکاری ونقض حقوق بین المللی و حقوق بشر می‌شناسند و همه می‌دانند که خیانتکاری او به ملت مظلوم عراق و شیخ نشینان خلیج،‌ کمتر از خیانت به ملت ایران نباشد.»

هرچند چند سالی است که موضوع جنگ نرم و نقش آن در حوزه دیپلماسی برجسته شده و مورد توجه اندیشمندان قرار گرفته است، اما حضرت امام خمینی(ره) با درک دقیق مقتضیات نظام بین الملل، در وصیتنامه خود بسیار پیش از طرح سرفصل های جنگ روانی، نسبت انقلاب و تبلیغات رسانه ای دشمنان را روشن می سازند:

«…و ما و ملت های مظلوم دنیا مفتخریم که رسانه‌های گروهی و دستگاه های تبلیغات جهانی، ‌ما و همه مظلومان جهان را به هر جنایت و خیانتی که ابرقدرت های جنایتکار دستور می‌دهند متهم می کنند.

کدام افتخار بالاتر و والاتر از اینکه آمریکا با همه ادعاهایش و همه ساز و برگهای جنگی‌اش و آن همه دولت های سرسپرده‌اش و به دست داشتن ثروت های بی پایانِ ملت های مظلوم عقب افتاده و در دست داشتن تمام رسانه‌های گروهی، در مقابل ملت غیور ایران و کشور حضرت بقیه الله ـ ارواحنا لمقدمه الفداء ـ آنچنان وامانده و رسوا شده است که نمی‌داند به که متوسل شود! و رو به هرکس می‌کند جواب رد می‌شنود!

و این نیست جز به مددهای غیبی حضرت باری تعالی ـ جلَّت عظمتُه ـ که ملت ها را به ویژه ملت ایران اسلامی را بیدار نموده واز ظلمات ستمشاهی به نور اسلام هدایت نموده…»

بنابراین پیداست که امام راحل نه فقط از تهدیدات دشمن به دلیل سابقه تاریخی کشورهای متخاصم بیمی ندارند بلکه تبلیغات رسانه ای دشمن علیه ملت های مظلوم را نیز بی فایده دانسته و این البته تنها یک شیوه تبلیغاتی برای مبارزه نیست بلکه حقانیت آن چه در ایران و چه در جریان بیداری اسلامی در سطح منطقه به اثبات رسیده است.

اما جدای از این، جنبه ایجابی دیپلماسی انقلابی امام خمینی بر «استقلال» به عنوان دال مرکزی گفتمان انقلابی متمرکز است. این همان نقطه کانونی اندیشه بنیانگذار انقلاب اسلامی است که همچنان مورد توجه تیم دیپلماسی کشورمان قرار دارد:

«…من اکنون به ملت های شریف ستمدیده و به ملت عزیز ایران توصیه می‌کنم که از این راه مستقیم الهی که نه به شرق ملحد و نه به غربِ ستمگرِ کافر وابسته است، بلکه به صراطی که خداوند به آن ها نصیب فرموده است محکم و استوار و متعهد و پایداراً پایبند بوده، و لحظه‌‌ای‌ از شکر این نعمت غفلت نکرده و دست های ناپاک عمال ابرقدرت ها، چه عمال خارجی و چه عمال داخلی بدتر از خارجی، تزلزلی در نیت پاک و اراده آهنین آنان رخنه نکند؛ و بدانند که هرچه رسانه‌های گروهی عالم و قدرت های شیطانی غرب و شرق اشتلم می‌زنند دلیل برقدرت الهی آنان است و خداوند بزرگ سزای آنان را هم در این عالم و هم درعوالم دیگر خواهد داد…»

بنابراین امروز دیپلمات های کشورمان درحالی سر میز مذاکره حاضر می شوند که می دانند در دیپلماسی انقلابی، هرچند تعامل، رفع خطر و همزیستی ملت ها و دولت ها مورد توجه قرار دارد، اما این نباید در تضاد با اصل مبارزه با زیاده خواهی ها و در معرض آسیب قرار گرفتن استقلال کشور باشد. این بزرگترین درس در حوزه سیاست خارجی از وصیتنامه امام خمینی(ره) است که هرگز نباید به دست فراموشی سپرده شود.

محمود هرندی

۱۳۹۳/۳/۱۴

اخبار مرتبط