در شرايطى كه شوراى نگهبان از كانديداهاى معترض براى شركت در جلسه عمومى اين شورا و رسيدگى به شكايات آنان دعوت كرده بود و نمايندگان كانديداها در جلسهاى با شوراى نگهبان موارد مورد نظر خود را به بحث و گفت وگو پرداخته بودند. همچنين نمايندگان كانديداها در 26 خرداد 1388 با رهبر انقلاب ديدار داشته و در حالى كه اصرار بر ابطال انتخابات داشتند اين پاسخ قاطع را از رهبر معظّم انقلاب شنيده بودند :
«يك مطلبى هم راجع به ابطال انتخابات بگويم كه ديگر هيچ وقت چنين مطلبى را تكرار نكنيد. اگر امروز تمام دنيا نيز روبهرويم جمع شوند و بايستند و بگويند انتخابات بايد ابطال شود، بنده هرگز زير بار نخواهم رفت. ابطال تودهنى به مردم است و بنده به هيچ عنوان از حقوق مردم كوتاه نخواهم آمد».676
امّا علىاكبر محتشمىپور و عبدالواحد موسوى لارى (اعضاى مجمع روحانيون مبارز) كه اتفاقآ هردو آنها زمانى وزير كشور بوده و انتخابات گوناگونى را برگزار كرده و از عدم امكان تقلب سازماندهى شده در انتخابات مطلع بودند، در نامهاى خطاب به آيتالله جنتى، خواسته غيرقانونى خود را اينگونه مطرح كردند: «با توجه به اين كه ته برگ تعرفههاى مصرف شده در شعب اخذ رأى موجود مىباشد، ترتيبى اتخاذ نماييد تا تمامى اين تعرفهها در اختيار كميتهاى مورد اعتماد دستاندركاران انتخابات و نامزدها قرار گيرد، سپس به نحو مقتضى فهرست اسامى رأىدهندگان استخراج و با استفاده از پايگاه اطلاعات جمعيتى سازمان ثبت احوال كشور ـ كه دسترسى به آن ميسر است ـ تطبيق گردد. بديهى است در اين صورت تعداد دقيق رأىدهندگانى كه واجد شرايط قانونى بودهاند، مشخص خواهد شد و تنها پس از انجام اين مرحله است كه بررسى و بازشمارى آراى موجود در صندوقهاى مورد ترديد و مقايسه نتايج حاصله با مفاد فرمهاى 22 و 28 داراى معنا و روشنكننده حقيقت خواهد بود».677
آتشى كه مجمع برافروخت!
ادعاهاى بىاساس و بدون منطق ميرحسين موسوى و حاميان او درباره وقوع تقلب در انتخابات، كشور و به ويژه مناطقى از شهر تهران را در طول يك هفته پس از انتخابات دچار ناآرامى و اغتشاش كرد. او كه استدلالهاى وزير كشور، رئيس ستاد انتخابات كشور و سخنگوى شوراى نگهبان را مبنى بر عدم امكان تقلب ناديده گرفته بود، با صدور بيانيههاى پىدرپى در صدد تحريك هواداران غافل از حقيقت برآمد و آنان را به اردوكشى خيابانى فراخواند.
در همين اوضاع و احوال زهرا رهنورد (همسر ميرحسين موسوى) در مصاحبهاى تاريخى با شبكه تلويزيونى دولتى انگليسى بىبىسى، استدلالهاى غيرعقلانى در خصوص دلايل وقوع تقلب ارائه داد : «آذربايجان و تركزبانها هيچ وقت فرزند خودشان را نمىگذارند كه به كس ديگرى رأى بدهند. خود من لُر هستم و موسوى هم بارها گفته من داماد لرستان هستم. بنابراين اهالى لرستان موسوى را نمىگذارند به آقاى احمدىنژاد رأى بدهند. اين دو تا ملاك است و باقى موارد هم شبيه همين است».678
اصرار يك هفتهاى كانديداى ناكام مجمع روحانيون مبارز بر عدم پايبندى به قانون و عدم تمكين در برابر قانون و دعوت او به اردوكشى خيابانى! سبب شد تا مقام معظّم رهبرى خطبههاى نماز جمعه 29 خرداد را ايراد نمايند. در حالى كه خبر حضور معظّمله در نماز جمعه 29 خرداد پيشاپيش انتشار يافت و همه مىدانستند كه ايشان در اينباره سخنان مهمى را بيان خواهند كرد، مجمع روحانيون مبارز پيش از آن، در روز 28 خرداد بيانيهاى براى دعوت مردم به راهپيمايى روز 30 خرداد صادر كرد!
مقام معظّم رهبرى كه همواره در زمانهاى حساس با سخنان فصلالخطاب خود، كشتى انقلاب را در امواج متلاطم نجات بخشيدهاند، اين بار با اشاره به حضور حماسى و 85 درصدى ملت ايران در انتخابات بىنظير رياستجمهورى دهم، آن را از زواياى گوناگونى مورد تحليل قرار دادند. حضرت آيتاللهخامنهاى ضمن تقسيمبندى سخنانشان خطاب به عموم مردم و نخبگان سياسى و سران استكبار، توصيههاى مهمى را بيان نمودند. ايشان در بخشى از سخنانشان فرمودند :
«مردم اطمينان دارند، امّا برخى طرفداران هم اطمينان داشته باشند كه نظام جمهورى اسلامى اهل خيانت در آراء مردم نيست. ساز و كارهاى قانونى انتخابات كشور ما اجازه تقلب نمىدهد. اين را هر كسى كه دستاندركار مسايل انتخابات هست و از مسايل انتخابات آگاه است، تصديق مىكند. آن هم در حد يازده ميليون تفاوت! يك وقت اختلاف بين دو رأى، صد هزار است، پانصد هزار است، يك ميليون است، حالا ممكن است آدم بگويد يك جورى تقلب كردند، جابهجا كردند، امّا يازده ميليون را چه جورى مىشود تقلب كرد!»679
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
676- بيانات مقام معظّم رهبرى در ديدار نمايندگان نامزدهاى انتخاباتى دهمين دورهرياستجمهورى، به تاريخ 26/3/1388.
677- روزنامه صداى عدالت، به تاريخ 3/4/1388.
678- سايت الف، به تاريخ 28/3/1388.
679- تاريخ وقايع انتخابات هشتاد و هشت، جلد اوّل، ص 952.