به گزارش نما ، جایگاه مهم و اثرگذار مجلس خبرگان در ساختار جمهوری اسلامی ایران، سبب شده است که جریانهای موجود سیاسی کشور براساس وزن اجتماعیسیاسی خود در طی چندین دورهی انتخابات مجلس خبرگان، فعالیت شایان توجهی داشته باشند؛ بنابراین در این یادداشت به بیان کوتاهی از آرایش سیاسی آخرین انتخابات مجلس خبرگان و سپس به بررسی انتخابات آیندهی مجلس خبرگان، راهبرد و برنامهریزی جریان اصلاحطلبان و دولت پرداخته خواهد شد.
1. مجلس خبرگان رهبری
مجلس خبرگان رهبری یکی از نهادهاى ابتکارى در نظام سیاسى جمهوری اسلامی است که در فرآیندی غیرمستقیم مشارکت مردم را در انتخاب رهبر جامعهی اسلامی فراهم میسازد. این مجلس در تیرماه 1362 آغاز به کار کرد و به موجب قانون اساسی، مجلس خبرگان سه مسئولیت مهم و اثرگذار دربارهی رهبری نظام جمهوری اسلامی بر عهده دارد که عبارتاند از: «انتخاب رهبری»، «برکناری رهبری» و «نظارت بر رهبری». حساسیت وظایف و مسئولیت مجلس خبرگان و دامنهی اثرگذاری آن در سرنوشت نظام اسلامی و آیندهی آن به صورتی است که امام خمینی (ره) این جایگاه را در «رأس همهی مسئولیتها» قلمداد کردهاند و بارها نقشهی دشمنان را برای حضور در این مجلس گوشزد کردهاند.
2. انتخابات مجلس خبرگان
الف) دورهی چهارم انتخابات خبرگان رهبری:
چهارمین دورهی مجلس خبرگان در 24 آذرماه سال 1385 برگزار شد و هر کدام از گروهها و جریانهای سیاسی براساس سنت و دیدگاه سیاسی خود به معرفی و حمایت نامزدها پرداختند. انتخابات مجلس خبرگان در این دوره در حالی برگزار میشد که آرایش نیروهای سیاسی با تغییرات وسیع همراه بود که این تغییرات ماحصل پیروزی آقای احمدینژاد در انتخابات رئیسجمهوری 1384 و شکست آقای هاشمی تفسیر میگردید و در این دورهی انتخابات مجلس خبرگان، مرزبندیها و خطکشیهای سیاسی در لیستهای مجلس خبرگان محسوس و مورد توجه تحلیلگران بود.
چهارضلعی آرایش سیاسی در دورهی چهارم انتخابات مجلس خبرگان با حضور فعال لیستهای 1. جامعتین 2. نخبگان حوزه و دانشگاه 3. کارگزاران و احزاب حامی آن 4. حزب اعتماد ملی همراه بود.
1. جامعتین
«جامعهی روحانیت مبارز» و «جامعهی مدرسین حوزهی علمیهی قم» که همواره از مهمترین تشکلهای سیاسی در عرصهی سیاستورزی کشور محسوب میشوند و با توجه به صبغهی روحانیت، این دو تشکل، نقش اساسی در انتخابات خبرگان رهبری ایفا میکنند و جامعتین از دورهی دوم مجلس خبرگان تاکنون اکثریت اعضا را تشکیل داده است. جامعتین در دورهی چهارم نیز با لیست کشوری حضور پیدا کرد تا روند کسب اکثریت اعضای مجلس خبرگان را کماکان تداوم بخشد. در این دوره، انتخابات افرادی که نام آنها در فهرست جامعتین است، قرار نگرفت؛ لیست جداگانهای تحت عنوان «خبرگان و کارآمدی» تشکیل دادند که با دلخوری اعضای جامعتین همراه گردید.
2. نخبگان حوزه و دانشگاه
لیست «نخبگان حوزه و دانشگاه» به محوریت آیتالله مصباح یزدی و آیتالله خوشوقت (ره) ارائه شد و بسیاری از اعضای فعال در ستادهای نخبگان حوزه و دانشگاه را اعضای مؤسسهی امام خمینی (ره) قم (مانند سخنگوی آن، قاسم روانبخش) تشکیل میدادند؛ هرچند این لیست اشتراکات فراوانی با لیست جامعتین داشت، ولی تحتالشعاع انتخابات رئیسجمهوری 1384 تشکیل شده بود. پیروزی محمود احمدینژاد در دورهی دوم انتخابات 1384، که صبغهی سیاسی و فکری نزدیکی به جریان آیتالله مصباح یزدی داشت، سبب شده بود که این طیف سیاسی دامنهی فعالیتهای خود را افزایش بدهند (در این مقطع زمانی شکاف میان احمدینژاد و طیف فکری آیتالله مصباح یزدی فقط در مورد حضور زنان در ورزشگاهها وجود داشت) و از فضای مقبولیت جریان خود بهترین استفاده را ببرند و بار دیگر وزن اجتماعی خود را در عرصهی سیاسی کشور نمایان سازد. لیست «نخبگان حوزه و دانشگاه» با هدف اصلی حضور آیتالله مصباح یزدی و آیتالله خوشوقت (ره) و عدم حضور حجتالاسلام والمسلمین هاشمی رفسنجانی و نزدیکان وی، مانند آقای حسن روحانی، در انتخابات مجلس خبرگان فعالیت میکرد.
3. کارگزاران سازندگی و احزاب حامی آن
در انتخابات چهارم مجلس خبرگان، حزب کارگزاران سازندگی همراه با احزاب حامی آقای هاشمی مانند حزب اسلامی کار و خانهی کارگر لیست ائتلافی را ارائه دادند. این طیف سیاسی، که پس از انتخابات ریاستجمهوری 1384 کاهش مقبولیت در نزد مردم را به طور محسوس احساس میکرد، این بار با هدف نفر اول شدن آقای هاشمی در حوزهی انتخابیهی استان تهران وارد گردونهی انتخابات شده بودند و رقیب اصلی خود را در این انتخابات، لیست نزدیک به آیتالله مصباح یزدی میدانستند.
4. حزب اعتماد ملی
جریان اصلاحطلب، طبق سالیان گذشته، با فضاسازی رسانهای قصد تحتالشعاع قرار دادن انتخابات خبرگان را داشتند؛ به نحوی که حزب منحلهی مجاهدین انقلاب اسلامی ایران در بیانیهی تند و ساختارشکن اعتراض خود را در خصوص تغییر آییننامهی انتخابات خبرگان اعلام کرد1 و در راستای حاشیه راندن نظارت شورای نگهبان بر تأیید صلاحیت نامزدهای این مجلس، اصلاحطلبان با رهبری دبیرکل حزب اعتماد ملی، نامهای به حضرت آیتالله مشکینی (ره) نوشتند و خواستار تغییر ملاک تأیید یا رد صلاحیت کاندیداهای خبرگان رهبری شدند و ملاک تأیید افراد را اساتید ارشد حوزهی علمیه بهعنوان پرورشدهندگان اصلی طلاب دانستند و از سوی دیگر سید حسین موسوی تبریزی، دبیرکل مجمع محققین و مدرسین حوزهی علمیهی قم، امتحانات شورای نگهبان برای احراز صلاحیتها را بدون ضوابط لازم خواند و سید هادی خامنهای، دبیرکل مجمع نیروهای خط امام از حضور در امتحان شورای نگهبان خودداری نمود و اظهار داشت: «بنده روش فعلی بررسی صلاحیت علمی کاندیدای مجلس خبرگان را قبول ندارم... بنابراین در اعتراض به روش موجود، در امتحان مجلس خبرگان رهبری شرکت نکردم و فکر میکنم تا زمانی که چنین روندی در پیش گرفته شود، بسیاری از علما، مراجع و یاران امام (ره) از حضور در عرصهی انتخابات خبرگان صرفنظر خواهند کرد؛ چرا که خیلی از آقایان به امتحان دادن نزد فقهای شورای نگهبان معتقد نیستند»2 در کنار هم قرار گرفتن این اظهارات و شکست اصلاحطلبان از حضور افراد کلیدی خود در میان نامزدهای تأیید صلاحیتشده سبب شد که افرادی مانند موسوی لاری خواستار اجماع بیشتر هر دو جریان اصولگرا و اصلاحطلب پیرامون کاندیداهای مشخص شد3 که با عدم اقبال جریان اصولگرا همراه بود؛ به همین جهت اصلاحطلبان روحانی با محوریت «مجمع روحانیون مبارز» و «مجمع مدرسین و محققین حوزهی علمیهی قم» از اعلام لیست مجزا و اختصاصی امتناع کردند و برخی از تحلیلگران سیاسی آن را در راستای «تحریم انتخابات» تفسیر کردند.
مهدی کروبی، که از اعضای برجستهی روحانیون مبارز از هنگام تشکیل آن بهشمار میرفت، پس از کشمکشهای فراوانی دربارهی حضورش در انتخابات 1384 تصمیم به خروج از این مجمع گرفت؛ وی پس از خروج از مجمع به سرعت استعفای خود را از مجمع تشخیص مصلحت نظام و مشاورت رهبری اعلام کرد و بستر لازم برای شکلگیری حزب اعتماد ملی را فراهم ساخت و با حضور در انتخابات 1384 و میزان مناسب رأیآوری در آن انتخابات تعجب مجمع روحانیون مبارز را برانگیخت. رفتار حزب اعتماد ملی در چهارمین دورهی انتخابات مجلس خبرگان ماحصل کنش رفتاری مردم در آن دوره بود؛ آنان برخلاف دیگر احزاب محوری اصلاحطلب، انتخابات را تحریم نکردند و با لیستی مجزا، در انتخابات حضور پیدا کردند؛ هرچند این لیست با عدم اقبال رأیدهندگان همراه بود.
تغییر آرایش سیاسی پس از انتخابات یازدهم ریاستجمهوری، که با موفقیت نزدیکان آقای هاشمی و اصلاحطلبان همراه بود، بار دیگر انتخابات مجلس خبرگان را تحت تأثیر خود قرار داده است.
ب) دورهی پنجم انتخابات مجلس خبرگان
دورهی چهارم انتخابات مجلس خبرگان با پیروز قاطع اصولگرایان همراه بود و پس از فوت حضرت آیتالله مشکینی (ره)، آیتالله مهدوی کنی در انتخابات میاندورهای وارد مجلس خبرگان شدند؛ سیر حوادث و رخدادهای انتخابات ریاستجمهوری دهم و آشوبهای خیابانی و رفتارهای ساختارشکنانهی برخی از مدعیان خط امامی در فتنهی 1388 سبب شد که انتخابات ریاست مجلس خبرگان نیز تحتالشعاع قرار گیرد و مخالفان رفتارهای هنجارشکنانه و آشوبهای خیابانی به تغییر ریاست مجلس خبرگان اهتمام بورزند و آیتالله مهدوی کنی را به ریاست این مجلس انتخاب نمایند. تغییر آرایش سیاسی پس از انتخابات یازدهم ریاستجمهوری، که با موفقیت نزدیکان آقای هاشمی و اصلاحطلبان همراه بود، بار دیگر انتخابات مجلس خبرگان را تحت تأثیر خود قرار داده است؛ هرچند تا انتخابات مجلس خبرگان زمان زیادی باقی مانده است، اما رصد دقیق فعالیت جریانهای سیاسی بستر تحلیل مناسب برای آینده را فراهم میسازد و چون مقولهی انتخابات مجلس خبرگان از سیالیت زیادی همانند انتخابات مجلس شورای اسلامی و شورای شهر برخوردار نیست، میتوان در این مقطع زمانی نیز به فراخور اظهارنظرهای سیاستمداران فضای توصیفیـتحلیلی نزدیک به وقوع و امکانی را پیشبینی نمود.
1. واکنشهای پیشاانتخاباتی
عیسی سحرخیز از فعالان فتنهی 1388، در دیماه سال گذشته در مصاحبه با روزنامهی آرمان، خبر از تشکیل حلقهی اتصال گروههای سیاسی با محوریت هاشمی رفسنجانی داد که هدف این حلقهی سیاسی ممانعت از شکست دولت روحانی در نیمهی راه است و در راستای این خط تحلیل بیان داشت که «من مجلس خبرگان را از مجلس شورای اسلامی مهمتر میدانم» و با بیان این گزارهی اعلامی کوتاه ولی مهم، از اهداف مشترک اصلاحطلبان و کارگزاران پرده برداشت و سپس در بیان راهکار و استراتژی به اتاق فکر اصلاحطلبان افزود: «اصلاحطلبان فعلاً باید از حرکتهای ساده به سمت حرکتهای پیچیده پیش بروند. درعینحال، نباید جریان مقابل را دستکم بگیرند. همین حرکتهای پیچیده سبب سردرگمی جریان مقابل در انتخابات شد» و پس از چند ماه، سید محمد خاتمی از سران فتنهی 1388 در جمع برخی از اعضای مجمع روحانیون گفت: «ما باید خود را برای انتخابات خبرگان آماده کنیم. من انتخابات خبرگان را مهمتر از انتخابات مجلس میدانم. باید ترکیب خبرگان را عوض کنیم. با مجمع محققین قم صحبت کردهایم که از میان روحانیون جوان و خوشفکر نیروهایی را شناسایی و برای حضور در خبرگان آماده سازیم.»4
در برابر این رفتارهای سران فتنهی 88 و جهتگیری آنان، آیتالله احمد جنتی در همایش مسئولان نظارتی شورای نگهبان، که در دانشگاه شهید بهشتی مشهد برگزار میشد، بیان داشتند که «انتخابات خبرگان رهبری بسیار مهم است چون به رهبری و ستون انقلاب مربوط میشود؛ عدهای از هماکنون در حال برنامهریزی برای تصرف مجلس خبرگان هستند. بنابراین نیازمند یک بیداری و بصیرت هستیم تا مسئولیت سنگین شورای نگهبان را به خوبی اجرایی کنیم.»5 و در همین راستا، حجتالاسلام والمسلمین محمدرضا تویسرکانی، مسئول حوزهی نمایندگی ولی فقیه در سازمان بسیج مستضعفین، بیان داشتند: «کسانی که به دنبال طراحیهای ویژه برای انتخابات مجلس و مجلس خبرگان رهبری هستند، بدانند که ملت هوشیار و بصیر هستند.»6
2. کنش انتخاباتی گروههای سیاسی اصلاحات، کارگزاران و دولت
الف) گروههای فعال
به نظر میرسد، با توجه به شرایط سیاسی کشور و اهمیت جایگاه فقهی افراد در انتخابات مجلس خبرگان، جریان اصلاحات با تابلوداری «مجمع روحانیون مبارز» و «مجمع مدرسین و محققین حوزهی علمیهی قم» و «حزب کارگزاران سازندگی» و حامیان آن در عرصهی انتخابات حاضر شوند.
ب) لیستهای احتمالی
هر یک از جریانها و طیفهای سیاسی اصلاحطلب در شرایط نوین سیاسی کشور، با توجه به بدنهی روحانیت، خود سعی در ایفای نقش دارند؛ این جریانات سیاسی، که از فقر روحانیونی در سطح اجتهاد و مورد تأیید شاخصههای شورای نگهبان رنج میبرند، احتمالاً با اشتراکات و همپوشانیهای فراوانی در لیست نهایی خود همراه خواهند شد.
طیف سیاسی، که خود را از حامیان اولیهی دولت یازدهم میدانند، در تلاش هستند که بار دیگر آقای هاشمی رفسنجانی را به ریاست مجلس خبرگان رهبری برسانند تا روند پیروزیهای متوالی آنان تکمیل شود.
1. لیست اصلاحطلبان
«مجمع روحانیون مبارز» و «مجمع مدرسین و محققین حوزهی علمیهی قم» که دورهی گذشتهی انتخابات مجلس خبرگان را به نحوی تحریم کرده بودند، درصددند که در این دوره با تمام نیرو وارد کوران انتخابات بشوند و از شرایط جدید استفادهی شایان توجهی ببرند؛ گرچه مهمترین مشکل این جریان عدم تسلط اعضای آن بر منابع فقهی در سطح اجتهاد است، به همین دلیل ظاهراً حجتالاسلام موسوی بجنوردی از سوی مجمع روحانیون برای آزمون فقهی کسانی که قرار است از سوی این مجمع جهت نامزدی مجلس خبرگان رهبری معرفی شوند؛ منصوب شده است. به نظر میرسد که اصلاحطلبان تمایل به حضور افرادی مانند دکتر حسن روحانی، آیتالله محقق داماد، آقای محمدعلی دستغیب (نمایندهی فعلی مجلس خبرگان و از روحانیون حامی فتنه، که پس از آشوبهای خیابانی، دفاع تمامعیاری از سران فتنه انجام دادند و در محافل فتنهگران از ایشان بهعنوان مرجع تقلید جنبش سبز یاد میشود)، حجتالاسلام هادی خامنهای، حجتالاسلام سید حسن خمینی، حجتالاسلام موسوی بجنوردی، حجتالاسلام منتجبنیا، حجتالاسلام موسوی لاری، حجتالاسلام محسن موسوی تبریزی و حجتالاسلام مجید انصاری و همچنین از اعضای مجمع مدرسین و محققین حوزهی علمیهی قم افرادی مانند حجتالاسلام سید حسین موسوی تبریزی، حجتالاسلام سید رضا برقعی مدرس، حجتالاسلام محمدعلی کوشا، حجتالاسلام محمدتقی فاضل میبدی، حجتالاسلام محمدعلی ایازی و حجتالاسلام داوود فیرحی را دارند؛ هرچند برخی از آنان شاخصههای اولیه امکان حضور در انتخابات این مجلس را ندارند.
2. لیست حامی آقای هاشمی
شرایط نوین سیاسی بعد از خرداد 1392 در کشور فضای حضور جریان حامی آقای هاشمی را بار دیگر فراهم ساخته است؛ این طیف سیاسی، که خود را از حامیان اولیهی دولت یازدهم میدانند، در تلاش هستند که بار دیگر آقای هاشمی رفسنجانی را به ریاست مجلس خبرگان رهبری برسانند تا روند پیروزیهای متوالی آنان تکمیل شود و این موضوع برای آنان امر هویتی و حیثیتی تلقی میشود. کریمی قدوسی، نمایندهی مردم مشهد در مجلس شورای اسلامی، دربارهی این ساماندهی از لیست پنجاهنفره منسوب به آقای هاشمی سخن گفت. در همین راستا، این جریان فعالیت خود را افزایش داده است؛ به این نحو که کمیتهی سهنفره با حضور آقایان حجتالاسلام سید محمود علوی، حجتالاسلام حسن نمازی و حجتالاسلام محمدحسن احمدی شاهرودی، که هر سه عضو مجلس خبرگان هستند، تشکیل شده است که با بهانهی اینکه آیتالله مهدویکنی مریض هستند و احتمالاً در انتخابات آیندهی خبرگان رهبری شرکت نمیکنند، فضاسازی و رایزنی پیش از انتخابات را برای ریاست آقای هاشمی رفسنجانی بر مجلس خبرگان انجام دهند. این رفتارها در شرایط رخ میدهد که آیتالله مهدوی کنی در جمع دانشجویان دانشگاه امام صادق (ع) اذعان داشتند این شایعه را که ایشان در انتخابات شرکت نخواهند کرد رد کردند و سپس گفتند که بعضیها آرزوهای قلبی خودشان را به صورت خبر و شایعه منتشر میکنند و من حتماً در انتخابات خبرگان شرکت خواهم کرد.7
در لیست احتمالی طیف حامی آقای هاشمی، حضور افرادی همچون دکتر حسن روحانی، حجتالاسلام موسوی بجنوردی، حجتالاسلام سید حسن خمینی، آیتالله محقق داماد، حجتالاسلام شهیدی، حجتالاسلام مجید انصاری قطعی شده است8 و احتمال حضور افرادی چون حجتالاسلام سید محمود علوی، حجتالاسلام حسن نمازی و حجتالاسلام محمدحسن احمدی شاهرودی، سید محمود علوی مصطفی درایتی (از فعال این طیف در خراسان رضوی و از نویسندگان فعال روزنامهی آرمان، روزنامهی خانوادگی آقای هاشمی)، آیتالله غرویان (از شاگردان قبلی آیتالله مصباح یزدی و مخالفان جدی ایشان در مقطع کنونی)، حجتالاسلام دعاگو (امام جمعهی شمیرانات)، آیتالله هاشمزاده هریسی و عبدالحسن نواب دور از انتظار نیست و این لیست احتمالاً با شعار «مجتهدان جوان، مصلح و مبتکر» در انتخابات خبرگان حاضر میشود.9
3. لیست نزدیک به دولت
پس از 16 سال، با پیروزی دکتر حسن روحانی در انتخابات یازدهم ریاستجمهوری، عدم حضور یکی از اعضای خبرگان در پاستور به پایان رسید. حسن روحانی، که از نمایندگان حوزهی انتخابی تهران روانهی مجلس خبرگان شده است، در سال 1385 با کسب 844190 رأی نفر هفتم این حوزهی انتخاباتی شد.
از منظر دولت حسن روحانی، بهارستاننشینها در طی این چند ماه در موضوعاتی مانند رأی اعتماد به کابینه، مذاکرات هستهای و وزارت ارشاد در برابر دولت قرار گرفتهاند و کنشهای حامیان اندک دولت در مجلس، که خواهان تشکیل فراکسیون اعتدال هستند، با شکست همراه بوده است و احتمال افزایش تصاعدی این تضادها در آینده وجود دارد. بنابراین آنان هدف اصلی خود را انتخابات مجلس شورای اسلامی میدانند (سخنان آقای یونسی دستیار ارشد رئیسجمهور در سیستان و بلوچستان از مؤیدهای اصلی این گزاره است) و احتمالاً با فعالیت محدود در انتخابات مجلس خبرگان ظاهر شوند و با توجه به قرابتهای گفتمانی نسبت به آقای هاشمی از لیست نزدیک به ایشان حمایت کنند؛ هرچند آنان خواهان سرلیستی آقای حسن روحانی و حضور حجتالاسلام علوی، حجتالاسلام یونسی، حجتالاسلام اکرمی و حجتالاسلام طباطبایی در این لیست هستند.
ج) اهداف
اتاق فکری مشترک اصلاحطلبان و کارگزاران در انتخابات مجلس خبرگان درصدد هستند که اهداف ذیل را محقق کنند:
1. در این دورهی انتخابات باید حضوری اثرگذار داشته باشند و به سیطرهی گفتمان اصولگرایی در مجلس خبرگان ضربه وارد نمایند.
2. این جریان، که از فقر علم حوزوی رنج میبرد، همانند دورهی چهارم انتخابات مجلس خبرگان درصدد است که بر نظارت شورای نگهبان خدشه وارد کند و از حضور در آزمون اجتهاد این شورا روی برگرداند.
3. صبغهی روحانیت این جریان را بار دیگر فعال کند و به بزرگنمایی گروههای چند نفری مانند مجمع مدرسین و محققین حوزهِی علمیهی قم بپردازد.
4. مهمترین حوزهی انتخابیه در مجلس خبرگان، حوزهی انتخابی تهران است؛ این جریان قصد دارد در این حوزه آقای هاشمی در صدر قرار گیرد و همچنین حسن روحانی آرای بیشتری از آیتالله مهدوی کنی و آیتالله مصباح یزدی کسب نماید.
5. ریاست مجلس خبرگان رهبری را به هاشمی رفسنجانی بازگرداند و اگر به این هدف دست نیافتند، امکان حضور یک نماینده از این جریان در میان نوّاب باشد.