محمدحسین رنجبران طی یادداشتی در هفتهنامه همشهری جوان آورده است: وقتی مقابل یک استاد اخلاق مینشینی تا گفتگویی تلویزیونی داشته باشی قطعا کار سختی در پیش داری چون هر لحظه خود را از جایگاه ایشان در حال ارزیابی میبینی، در حاشیه اجلاس خبرگان به سراغ برخی از علمای بزگوار رفتم ایشان نخستین کسی است که به دعوت ما جواب مثبت میدهد با اینکه از قبل محورهای گفتگو را خدمتشان ارائه کردهام اما بازهم با دقت از من سوالاتی میپرسد و پیش از نشستن برصندلی گفتگو درخواستی را مطرح می کند:می شود این محورها را حذف بفرمایید ؟ دیدم دقیقا محورهای داغ سیاسی را میگوید برای همین مجبور شدم واکنش نشان دهم :" حاج اقا جسارتا اگر این محورها حذف شود به نوعی از جذابیت گفتگو کاسته خواهد شد بالاخره شما به عنوان یک چهره اخلاقی موضع گیری تان در این موارد مطمئنا تاثیرگذارخواهد بود و ..."
آیت الله امامی کاشانی مهمان ماست، آرام با همان متانت و بزرگواری همیشگی میپذیرد و البته تاکید می کند :" شما در جواب های من دقت کنید و ..." .
یکی از مواردی که جوابشان بسیار به دل می نشیند استدلال ایشان درخصوص علت کمتر شدن استقبال از نمازجمعه های تهران است که دلیل آن را بیشتر اخلاقی و سیاسی می داند:"نمازجمعه اتفاق بسیار مهمی است و خطیب جمعه هم باید خیمه ولایت را در فضای مصلا و نمازجمعه بیاورد تا همه زیر این خیمه جمع شوند. اگر خطیب مردم را تجزیه کند و یک نفر را بکوبد و از یک نفر تعریف کند، به کلیت نماز جمعه لطمه می خورد. "
اما ناگفته آیت الله امامی کاشانی از انتخاب آیت الله خامنه ای به رهبری انقلاب اسلامی در14 خرداد 68 است که از مخالفت یک نفر آنهم با قصد و غرض می گوید :" همه موافق حضرت اقا رای دادند اما یک سیدی بلند شد و گفت این خلاف آیین نامه است چون خبرگان اول باید برای عزل قائم مقام رهبری که آیت الله منتظری بود رای بگیرد بعد برای رهبری جدید اقدام به رای گیری کند ، البته تنها کسی هم که به رهبری اقا رای نداد او بود."
هرچه اصرارکردم که این سید چه کسی بود نگفت ، فقط گفت .."ادم خوبی است اما این را می توان به شجوزاخلاقی تفسیرکرد انشاءالله، نه چیزدیگری."
آخر گفتگو بنده خدا آنقدرخسته شده بود که وقتی من از ایشان تشکر کردم و آمدم از مردم خداحافظی کنم ، دیگر منتظر نماند و بلند شد و همه تصاویر ما بهم ریخت و البته خنده مان گرفت ، عذرخواهی کردیم که خیلی خسته شده است و خواهش کردیم ثانیه ای بنشیند تا خداحافظی کنیم و بزرگوارانه نشست.