در گذر یک ماه از تهاجم ارتش رژیم صیهونیستی به لبنان، بیروت جنگزده بر گرداگرد خود محاصره اشغالگران را تجربه میکرد. "الیاس سرکیس" رئیس جمهور لبنان در پیامی به همه دولتها و مجامع جهانی درخواست امداد نظامی، غذایی، دارویی و سایر اقلام حیاتی کرد و هیچکس جز امام خمینی(ره) به این فریاد امدادخواهی لبیک نگفت. جمعی از بلندپایه پایهترین مسئولین سیاسی- نظامی جمهوری اسلامی ایران برای بررسی اوضاع و شرایط مظلومین منطقه در حالی وارد کشور سوریه شدند که پایتخت آن بطور مستقیم زیر بارش گلولههای توپخانه صهیونیستها قرار داشت و وضعیت فوقالعاده، تمام شهر را در برگرفته بود. اعضای این هیأت عبارت بودند از: دکتر "علی اکبر ولایتی " وزیر خارجه، سرهنگ "سلیمی" وزیر دفاع، "محسن رضائی" فرمانده سپاه پاسداران، "محسن رفیق دوست" مسئول تدارکات سپاه پاسداران، سرهنگ "علی صیادشیرازی " فرمانده نیروی زمینی ارتش و "احمد متوسلیان" فرمانده تیپ 27 حضرت رسول(ص)؛ هیأتی که بر حسب دستور امام(ره) و ابلاغیه "شورای عالی دفاع" جمهوری اسلامی ایران به ریاست رئیس جمهور وقت آیتالله خامنهای به سوریه اعزام شده بود.
تأمل در آخرین سخنرانی حاج احمد متوسلیان، فرمانده سپاه اسلام در سوریه
رزمندگان سپاه اسلام، صبح روز 28 خردادماه سال 1361 در میدان صبحگاه پادگان زبدانی سوریه منتظر نشسته بودند تا از زبان فرمانده خود کسب تکلیف کنند. متوسلیان پشت میکروفن قرار گرفت و آخرین سخنرانی رسمی خود را برای قوای محمد رسول الله(ص) ایراد کرد. کمتر از 20روز بعد در 14 تیرماه حاج احمد متوسلیان به همراه سه تن دیگر به نامهای سید محسن موسوی، تقی رستگارمقدم و کاظم اخوان توسط فالانژهای لبنانی در حوالی بیروت ربوده شدند. و هم اکنون 32 سال است که از آنها خبری نیست.
در تقارن ایام حضور قوای محمد رسول الله(ص) به فرماندهی متوسلیان در سوریه به دلیل تهدیدات رژیم صهیونیستی، حمله به جنوب لبنان و لبیک امام به امدادخواهی مسلمانان منطقه و تحولاتی که امروز توسط همان عناصر صهیونیستی و تکفیری در سوریه و میان مسلمانان منطقه جریان دارد، بازخوانی سخنرانی فرمانده جاوید الاثر سالهای دفاع مقدس قابل تأمل است. فردا سالگرد این سخنرانی تاریخی حاج احمد در میان رزمندگان اسلام است. متن این سخنرانی در ادامه میآید:
سکوت سران مرتجع منطقه در مقابل تجاوز اسرائیل
بسم الله الرحمن الرحیم
بعد از انجام عملیات فتحالمبین در ایران، روند مسایل سیاسى جهان، تغییرات عمدهاى پیدا کرد و کامل کننده این تغییرات، عملیات پیروزمندانه الى بیتالمقدس بود. در پى این دو عملیات بود که ابر قدرت آمریکا و امپریالیزم بینالمللى به این نتیجه رسیدند که عراق نه تنها قادر نیست در مقابل انقلاب اسلامى ایران بایستد و آن را به زانو در بیاورد، بلکه موجودیت خود او نیز در منطقه به خطر افتاده و هر آن بیم آن میرود که با سقوط جریان صدامى در منطقه امپریالیزم و منافع آن متحمل ضربات سنگینى بشوند. به همین دلایل، امپریالیزم به فکر افتاد که باید این جریان بعثى را به نحوى از نابودى نجات دهد. بنابراین تصمیم گرفتند تا هماهنگى خاصى در بین ایادى خودشان در منطقه ایجاد نمایند. شما عزیزان، خودتان شاهد این هماهنگى هستید و سکوت سران مرتجع منطقه در مقابل تجاوز اسرائیل، دلیل این مدعاست.
هر نقطه از جهان که گوینده "لااله الا الله" هست، همان جا نیز مرز اسلامى ماست
ژنرال الکساندر هیگ - وزیر خارجه آمریکا - گفته است: ما باید سه مسأله جنگ ایران و عراق، بیثباتى کشورهاى خلیج فارس و بحران در جنوب لبنان را هر چه سریعتر حل کنیم! البته ما نیز بر این اعتقاد هستیم؛ ولى بر طبق آن خط مشی که اسلام به ما ارائه مىدهد. آمریکا آرام نمىنشیند و هر روز توطئهاى جدیدتر و خدعهآمیزتر از قبل را بر ملتهاى مسلمان تحمیل مینماید؛ غافل از آنکه تا در اقصى نقاط جهان گوینده "لااله الا الله" هست، همان جا نیز مرز اسلامى ماست. ما این هنرنمایىهاى فرسوده و نقاشىهاى از بین رفته در طول تاریخ بر روى صفحات لجن مالى شدهاى را که به نام مرزهاى جغرافیایى در بین ممالک اسلامى علم کردهاند، هرگز قبول نداریم. آقاى هیگ - وزیر خارجه آمریکا - یک هفته قبل از حمله اسراییل به جنوب لبنان در روز سىام می 1982 مىگوید: ما تا هفته آینده، این سه مسأله را حل خواهیم کرد. اسحاق شامیر - وزیر خارجه اسراییل - نیز براى آنکه اعتراضى به وزیر خارجه آمریکا کرده باشد، بر آشفته مىگوید: شما آمریکایىها، چرا طرحها و برنامههاى نظامى محرمانه ما را افشا مىکنید؟! مجموعه این بیانات، نشاندهنده توطئهاى است که از قبل طرحریزى شده است و ابرقدرت آمریکا و فرزند نامشروع و خلفش اسرائیل، هر دو از این تجاوز جنایتکارانه به لبنان، با خبر و همدست یکدیگر بودهاند. آنها از این تجاوز، چنین تحلیلى نیز داشتهاند که اولین نتیجه این حمله، ایجاد فشارهایى بر ایران است؛ به این معنا که پیام این فشارها به ایران، این خواهد بود که جنگ با عراق را حل و فصل نمایید تا ایران و عراق دوش به دوش همدیگر علیه اسرائیل بجنگند.
آمریکا و اسرائیل در نهایت ناباورى مشاهده مىکنند که ایران، با آنکه در حال جنگ با عراق است، در جبهه دیگرى نیز وارد عمل مىشود
از سوى دیگر، اگر ایران فریب این توطئه خدعهآمیز را نخورد و ما به جنگ ادامه دادیم، اذناب مرتجع و دست نشانده آمریکا در کشورهاى منطقه، ما را به عنوان کشورى ضداسلام محکوم کنند؛ با این تحلیل مکارانه که دشمن صهیونیستى به ممالک اسلامى لبنان و سوریه تجاوز کرده و عراق مایل است علیه اسرائیل بجنگد؛ ولى ایران نمیخواهد. طبیعتا همین مسأله، ما را وامىداشت که به آتش بسى ننگین تن بدهیم. کما اینکه به احتمال 80 درصد قصد داشتند در عراق کودتایى انجام بدهند، صدام را برکنار نمایند و آتش بس یکجانبهاى را در جنگ اعلام کنند و طى مقطعى پانزده روزه از سرزمینهاى اشغالى ایران خارج شده، آنگاه بحث شناسایى آغازگر جنگ و شناختن مجرم که از اهم خواستههاى ایران بوده و هست را به حکمیت دو ارگان گرگ صفت محول کنند؛ یکى، شوراى امنیت سازمان ملل متحد و آن دیگرى، دیوان عالى عدالت بینالمللى یا همان "دادگاه لاهه". ما هم خوب مىدانیم که سگ زرد برادر شغال است و هر دو با هم یکى هستند. آمریکا و اسراییل در نهایت ناباورى مشاهده مىکنند که ایران، با آنکه در حال جنگ با عراق است، در جبهه دیگرى نیز وارد عمل مىشود و نیرویى تقویت شده و قدرتمند به لبنان اعزام مىنماید و با این اعزام نیرو، دشمنان انقلاب اسلامى در منطقه با حالتى بهتزده، همه نقشههاى خود را نقش بر آب و تمامى معیارها و محاسباتشان را برعکس و وارونه شده مىبینند. وقتى که در شب بیست و یک خرداد ماه، ما وارد فرودگاه بینالمللى دمشق شدیم، افرادى که براى استقبال آمده بودند، فکر مىکردند که ما براى بازدیدى تشریفاتى و حضور در ضیافتى دو ساعته به سوریه آمدهایم.
با افراد و کشورها تا آن زمانى که علیه کفر یعنى اسراییل بجنگند، ما نیز همراه و همکار خواهیم بود
برادرها! تمامى مردم لبنان، شما را مرجع و ملجأ خود مىدانند و معتقدند که فقط شما مىتوانید آنها را نجات دهید. الان در لبنان مردم مدام مىپرسند: کى مىآیید؟ کى عمل مىکنید؟! هر لبنانى را که مىبینیم، اولین حرفش این است که آیا شما پاسداران انقلاب اسلامى ایران هستید؟ وقتى پاسخ مثبت مىدهیم، بلافاصله مىپرسند: پس کى به اینجا مىآیید؟! عزیزان، انشاءالله با به کار بردن تمام تاکتیکهایى که تاکنون آموختهایم و به کار بردن تمامى امکاناتى که در اختیار داریم، با ایمان به الله و اعتقاد به خدا، تن به این آتشبسها نخواهیم داد. با افراد و کشورها تا آن زمانى که علیه کفر "یعنى اسراییل" بجنگند، ما نیز همراه و همکار خواهیم بود و اکنون برادران سوریمان در این جهت هستند و ما هم در کنارشان هستیم و با این برادران همکارى مىکنیم و مىجنگیم و اعتقاد داریم که انقلاب اسلامى را باید به جهان صادر کنیم.
با اسرائیل وارد جنگ خواهیم شد/اسرائیل را به سقوط میکشانیم
انشاءالله خداوند به همه شما برادرها توفیق بدهد و به همه ما نیز این توفیق را بدهد که بتوانیم قوانین انفرادى و اجتماعى اسلام را هم درون خودمان و هم در اجتماعمان پیاده کنیم... این حرکت جدید ما نیز در منطقه نه صرفا به عنوان یک حضور سمبلیک و صورى است، بلکه حضور ما در این منطقه، عمل نیز در پى دارد. با اسراییل وارد جنگ خواهیم شد و عملیاتمان را علیه آنها شروع خواهیم کرد. هرکس با ماست؛ بسمالله! هرکس با ما نیست، خداحافظ! ما با ایمانمان مىجنگیم؛ جندالله با ایمانش مىجنگد. بگذار بوقهاى تبلیغاتى رسانههاى صهیونیستى و سران اسرائیل به ما بگویند شما براى خودکشى آمدهاید. ما ثابت مىکنیم که خون ما باعث خواهد شد که سرزمینهاى مقدس اسلامى از دست امپریالیزم آمریکا و این رژیم غاصب و فاسد صهیونیستى آزاد بشود.
سختترین مقابلههاو مبارزهها توسط شیعیان محروم صورت گرفته
اینها - اسرائیلىها - وقتى باورشان شد که نیروهاى ما به عزم جنگ با آنها دارند به سوریه مىآیند، فورا اعلام آتش بس کردند. آتش بس؟! الان تمام فشارها دارد وارد مىشود که کشورهاى دیگر هم تن به آتش بس بدهند؛ آن هم در شرایطى که ارتش اسرائیل با تجاوز به لبنان، در منطقهاى به طول هشتاد کیلومتر و به عرض چهل کیلومتر پیش مىآید و سرزمین مقدس اسلامى را اشغال مىکند. تا به امروز مؤمنین سختترین مقاومتها را در مقابل اسرائیل از خودشان نشان دادهاند و هنوز ارتش صهیونیستى نتوانسته وارد شهر "صور" شود. چرا؟ چون در صور شیعیان سکونت دارند و آنها معتقدند که نیروهاى ایرانى، امروز یا فردا از راه مىرسند و به همین دلیل است که این چنین در مقابل ارتش سفاک اسرائیل مقاومت کردهاند. تا این لحظه نگذاشتهاند که آنها وارد صور بشوند. با آن که برادران و خواهران ما در محاصره دشمن قرار گرفتهاند، ولى بحمدالله هنوز دشمن نتوانسته است به مناطق شیعهنشین وارد بشود.
روزى اسرائیل چنان بترسد که مبادا از لوله سلاحمان، به جاى گلوله، پاسدار بیرون بیاید
سختترین مقابلههاو مبارزهها توسط همین شیعیان محروم صورت گرفته؛ آن هم در موقعیتى که سایر جریانات، حتى آن کسانى که معتقدات ناسیونالیستى و ملىگرایى داشتند، در مقابل دشمن پا به فرار گذاشتند. این مسلمانان واقعى هستند که اکنون دارند در مقابل تجاوز صهیونیستها ایستادگى مىکنند و ما نیز به یارى خدا هر شهرى را که توسط اسرائیلىها محاصره شده، با در محاصره انداختن نیروهاى دشمن آزاد خواهیم کرد و اسرائیل را به سقوط مىکشانیم. روزى را نزدیک خواهیم کرد که اسرائیل چنان بترسد و در فکر این باشد که مبادا از لوله سلاحمان، به جاى گلوله، پاسدار بیرون بیاید. باشد که ما شبانگاهان بر سرشان بریزیم؛ همچون عقابان تیزپروازى که شب و روز برایشان معنا ندارد و باشد آنجایى به هم برسیم که با گرفتن هزاران اسیر از صهیونیستها به جهانیان ثابت کنیم که ما به اتکا به سلاح ایمانمان مىجنگیم؛ نه به اتکاى هواپیما، نه با موشکهاى سام، نه با تانک، نه با توپ، نه با آتش جنگافزارهاى مادىمان، ان شاءالله.
منبع: تسنیم