ابتدا خبر زیر را به نقل از یک رسانه مدعی اصولگرایی بخوانید: "در پی اعتراض به مجوز دادن مسئولین جهت اجرای کنسرت های پاپ, گیتار و ... امت حزب الله و ولایتمدار بوشهر پنجشنبه مورخه 91/2/28 ساعت 17:30در مجتمع فرهنگی هنری 9 دی تجمع کرده و خواستار لغو کنسرت گیتار شدند که بحمدالله این اعتراض موثر واقع گردید و این کنسرت همچون کنسرت پاپ تعطیل شد.در این تجمع امت حزب الله و ولایتمدار بوشهر با صدور بیانیه ای خواستار بیدار شدن مسئولین استان از خواب شدند."
در این بیانیه آمده است:
" و مِن الناس مَن یشتری لهو الحدیث لیضل عن سبیل الله بغیر علم و یتخذها هزواً اولئک لهم عذابٌ مهینٌ
و از برخی از مردمان فاسد فتنه انگیز، کسانی هستند که گفتار و سخنان لهو و باطل را به هر وسیله تهیه می کنند تا خلق را به جهالت از راه خدا گمراه سازند و قرآن را به تمسخر و استهزاء می گیرند و آنها هستند که درای عذاب خوار کننده هستند
پس از گذشت حدود سی سال از انقلاب اسلامی و آرمان های مقدس آن که از آنها پایه ریزی تمدن و فرهنگ اصیل اسلامی و اتصال حکومت به حکومت جهانی حضرت ولی عصر (عج) است، اکنون باید از خود بپرسیم که تا چه حد به این آرمان ها نزدیک شده ایم ؟؟
در پاسخ باید گفت، که جای بسی حسرت است، برای ما و برخی از مسئولین که ادعای فرهنگ و ارشاد دارند، که بنابر فرمایشات امام خامنه ایی (مدظله العالی)، رهبر انقلاب و سکان دار نظام اسلامی، پس از گذشت سالهای متمادی از بهار انقلاب، هنوز به فرهنگ اصیل اسلامی نرسیده ایم .
و این حسرت زمانی فزونی می یابد که مردم ولایتمدار بوشهر باید مرتباً شاهد کم کاری های مسئولین ذیربط در حوزه فرهنگ اسلامی باشند، در حالی که بارها ایشان را مورد تذکر قرار داده اند . جواز برگزاری « کنسرت راک » سال 90 یکی از آن کوتاهی های برخی مسئولین بود که با تذکر و تجمع مردم ولایتمدار بوشهر، به تعطیلی انجامید ."
در ادامه این بیانیه ، برگزاری کنسرت به عنوان «حرکت قبیح گروهی را که گفتار و سخنان باطل را به هر وسیله ای تهیه می کنند تا خلق را به جهالت، از راه خدار گمراه سازند» محکوم شده و آمده است:" از مسئولین ذیربط می خواهیم که سریعاً نسبت به ابطال مجوز برگزاری اینگونه مراسمات که دل امت شهیدپرور و ولایتمدار استان بوشهر را جریحه دار می کند، اقدام عاجلانه نمایند.لازم به ذکر است در صورت تعلل مسئولین مذکور نسبت به این امر، با پاسخ دندان شکن امت حزب الله و ولایتمدار بوشهر مواجهه خواهند شد . مسامحه کاران باید بدانند، زین پس ما، مانع هر گونه حرکتی که خلاف آرمان های مقدس انقلاب باشد، هستیم و در ازبین بردن این موانع بر سر اصول انقلابی خود محکم ایستاده و از کمترین فشار علیه این موانع، دریغ نمی کنیم. "
* * *
این اولین بار نیست که یک برنامه هنری دارای مجوز قانونی ، با تجمع یک عده محدود و انگشت شمار که خود را نماینده دینداران می دانند ، لغو می شود تا جوانانی که "تفریح سالم" برایشان یک آرزوی کمیاب است ، بیش از پیش سرخورده شوند.
متن بیانیه را بخوانید: چنان نوشته اند که گویا جلوی حمله نازی ها را گرفته اند یا یک بی حیایی آشکار که قرار بود ایمان مردمان بر باد دهد را مانع شده اند!
این در حالی است که یک گروه موسیقی ، بر اساس قوانین جمهوری اسلامی ، مراحل کسب سختگیرانه کسب مجوز برای برگزاری یک کنسرت را اخذ کرده و در فرایندی قانونی ، می خواسته نه در زیر زمین و فلان باغ مخفی از انظار ، که در یک سالن عمومی و در حضور ناظرا و مأموران برای مردم کنسرت برگزار کند؛ همین!
حال افرادی که یک روز در کرمانشاه ، مانع از برگزاری کنسرت سیدحسام الدین سراج می شوند و روز دیگر ،به سینمایی در رشت هجوم می برند تا فیلم در حال اکران را پایین بیاورند ، این بار در بوشهر جلوی سالن محل اجرای این برنامه قانونی ، تجمعی غیرقانونی می کنند و چون زورشان زیاد است ، موفق می شوند تمام فرایندهای قانونی را زیر پا بگذارند و کنسرت مجوز دار را لغو کنند و سپس این فتح الفتوح را در بوق و کرنا کنند که ایها الناس ببینید که چه شاهکاری کردیم!
جالب این که این افراد ، در همه بیانیه ها و اقداماتشان ، فوراً و به صورت "پیش فرض" ، پشت سر رهبری پنهان می شوند و از این جایگاه رفیع مایه می گذارند: امت ولایتمدار ، مردم ولایی و ...!
کجا رهبر انقلاب نسبت به هنر چنین دیدگاه تنگ نظرانه ای دارند؟ ای کاش مدعیان ، نظرات ایشان در خصوص موسیقی و حتی موسیقی غربی را لااقل بک بار می خواندند و سپس برای مقاصدشان از نام ایشان بهره برداری می کردند.(اینجا را ببینید: هنر از ديدگاه مقام معظم رهبري، چاپ و نشر: دفتر نشر و فرهنگ اسلامي، چاپ ششم، 1377 )
مگر نه این است که رهبر انقلاب ، تنها موسیقی "لهوی" را حرام دانسته و تشخيص مصاديق را هم موکول به نظر خود "مکلّف" و "عُرف" دانسته اند و تصریح داشته اند" نهى ديگران از باب نهى از منکر منوط به اين است که احراز نماييد که آنان هم آهنگ هاى مزبور را از نوع موسيقى حرام می دانند." (لینک منبع)
آیا عرف جامعه فقط همین افراد اندک شمارند (تصویر منتشره را ببینید) که مرجع تشخیص باشند یا در باب نهی از منکر ، طبق فتوای فوق الذکر ، احراز نموده اند کسانی که می خواسته اند در آن کنسرت شرکت کنند ، آن را موسیقی حرام می دانسته اند؟!
این سخن رهبری را بخوانید: "در هر قضيهاى، در هر حادثهاى ممكن است يك عدهاى قبول نداشته باشند، معترض باشند. چگونه بايد اعتراض را نشان داد؟ قانون، راه معين كرده است. چرا قانونشكنى كنند؟ چرا براى مردم هزينه درست كنند؟ چرا كشور را دشمنشاد كنند؟ چرا برنامههائى را كه عفونت تصميمگيرىها و ترفندهاى دشمن از آن بلند و آشكار است، اجرا كنند؟ قانون، راه معين كرده است." (لینک منبع)
این سخنی کاملاً منطقی است و همان گونه که درباره انتخابات صادق است - که در همین باره هم بیان شده - درباره "هر قضیه و هر حادثه ای" بنا به همین سخنان صدق می کند.
آیا راهی که قانون برای ابراز مخالفت با یک کنسرت مشخص کرده این است که یک عده سرخود بروند و جلوی در تالار را بگیرند و در آنجا شعار دهند و نماز جماعت بگزارند و برنامه قانونی را به هم بریزند؟!
مدعیان ولاتمداری این را هم به نقل از رهبر معظم انقلاب بخوانند: " هيچ چيزى از قانون بالاتر و عزيزتر نيست. در دنيا معروف است، ميگويند قانون بد هم از بىقانونى بهتر است. بعيد نيست آدم اين را قبول داشته باشد؛ چون بىقانونى، هرج و مرج است؛ قانون بد لااقل يك ضابطهاى است؛ خب، انسان اصلاحش ميكند. خوشبختانه قوانين انتخاباتى ما قوانين خوبى است؛ ممكن است بعدها كاملتر و بهتر هم بشود." (لینک منبع)
کسانی که مدام خود را ارزشی می خوانند و قانون را به هیچ می انگارند ، این کلمات رهبر انقلاب را بخوانند: " بىقانونى ارزش نيست، بر طبق مقررات عمل كردن ارزش است" (لینک منبع) و صدها جمله و توصیه دیگر را مرور کنند تا لااقل در نزد خود کلاهشان را قاضی کرده باشند که چقدر عمل و ادعایشان یا هم می خواند؟ (رجوع شود به این لینک در سایت رهبری)
البته این افراد حق دارند نسبت به آنچه اعتراض دارند ، آزادی بیان داشته باشند و تجمع قانونی برگزار کنند و از این باب ، حرجی بر آنان نیست. انتقاد اصلی به مسوولان است که با کوچکترین اخم اینان ، پشت شان به لرزه می افتد و به بهای قانون شکنی و نادیده گرفتن حق مردم هم که شده ، عاجزانه و ذلیلانه عقب می نشینند.
اگر دو بار با این افراد برخورد شود که شما در کجای قانون جمهوری اسلامی هستید که چنین امر و نهی می کنید و "شما غلط می کنید که قانون را قبول ندارید" (وام گرفته از تعابیر امام راحل"ره") بار سوم شاهد چنین حرکت های فراقانونی در کشور نخواهیم بود.
واقعاً فهمیدن این نکته که "همین کارها ، جوانان را از دین و انقلاب دور می کند" این قدر سخت است که آقایان بعد از این همه آزمون و خطا ، هنوز بر پیمودن هزار باره "خطاراهه" ها اصرار می کنند؟
با این همه "فقر امکانات" به ویژه در شهرستان ها ، وقتی که بعد از مدت ها ، یک کنسرت نصفه و نیمه برگزار می شود و آقایان اجازه نمی دهند جوانان ساعتی در آن کنسرت شرکت کنند ، انتظار دارند چگونه نیازهای جوانان برطرف شود؟
همین کارها را می کنند که وقتی اعلام می شود فلان خواننده دست چندم در فلان کشور همسایه کنسرت دارد ، تمام تورهای منتهی به آن کشور فوراً پر می شود و کرور کرور جمعیت و ارز از کشور خارج می شود و آن وقت همین آقایان ، باز معترض می شوند که مسوولان اگر کار فرهنگی می کردند کارمان به اینجا نمی رسید!
آیا آقایان اندیشیده اند با این کارها ، چقدر از هنرمندانی که می توانستند منشأ خیر و هنر در داخل باشند را به آغوش "آن ور آبی ها" رانده اند و یا "زیرزمینی" کرده اند؟
باور کنید که ما نیز دغدغه دین و فرهنگ مان را داریم ولی راهش این نیست که بر چهار جوان هنرمند ، به جرم (!) این که می خواسته اند دور هم جمع شوند در حضور مأموران قانون ، گیتاری بزنند و بشنوند و بعد به خانه هایشان برگردند ، صدا کلفت کنیم و مفسد بخوانیمشان و اگر قسمت بود ، مشت و لگدی هم نثارشان کنیم!
بیانیه را ببینید، کلی بد و بیراه به خلق الله گفته اند و اتهام زده اند: "از فاسد و فتنه انگیز و تمسخر کننده قرآن تا گویندگان باطل و گمراه کنندگان خلق!" به راستی ، آیا این اتهاماتی که علیه برادران دینی خود - که ای بسا ممکن بعضی شان است نزد خدا مقرب تر هم باشند - مطرح کرده اند ، می تواننددر محکمه عدل الهی - که "مایلفظ من قول الا لدیه رقیب عتید"(سوره مبارکه "ق"آیه18) و "ان بعض الظن اثم"(سوره مبارکه حجرات،آیه 12) از قواعدش است- ثابت کنند؟ و بعد از اثبات ، بی سوختن در آتش عذاب الهی راهی "جنه المأوی" شوند؟
آقایان! همان خدایی که شما دم از آن می زنید ، خدای همان کسانی هم هست که این گونه علیه شان می تازید و آن بیچارگان هم در موضع ضعف ، حتی توان دفاع از خود را هم ندارند. "اتقوالله" تا حالا شنیده اید؟ شنیده اید!
مسوولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و نیروی انتظامی(غایب بزرگ این صحنه ها) هم اگر می خواهند همچنان در برابر گروه های کوچک فشار کوتاه بیایند ، لااقل تفویض بخشی از وظایف خود به این افراد را رسماً و علناً و صراحتاً اعلام کنند تا از این به بعد ، تکلیف مردم مشخص شود و الا نمی شود که فیلمسازی از مرحله فیلمنامه تا اکران ، واو به واو با قوانین جمهوری اسلامی حرکت کند و نهایتاً به پست گروه های فراقانونی بخورد و همه سرمایه های مادی و معنوی اش دود شود و به هوا رود و همین طور هنرمندان دیگر.