به گزارش نما به نقل از کیهان، صدای آمریکا ضمن انتشار این تحلیل نوشت: آنچنان که میگویند، شبحی هولناک یا سرداری مخفوف نیست؛ شبکههای اینترنتی، پر است از تصاویر و ویدئوهایی از او؛ از نوجوانی تا به امروز. نام قاسم سلیمانی، فرمانده ۵۷ ساله نیروی قدس سپاهپاسداران ایران، امروز در بیشتر اخبار مربوط به خاورمیانه به چشم میخورد. یک هفته پیش داعش در اعلامیهای، سلیمانی و سپاهقدس را مانع تداوم پیروزیهایش خواند؛ پیش از آن، مخالفان بشار اسد در سوریه، او و نیروهایش را عامل موفقیت دمشق دانسته بودند. به نظر بسیاری از ناظران تحولات خاورمیانه، او تصمیمگیرنده اصلی درباره کشورهایی نظیر سوریه، عراق، لبنان و افغانستان است.
سرلشگر پاسدار اهل کرمان، فرماندهی سپاهی با حدود ۱۵ هزار نیرو را به عهده دارد. سپاهقدس، که نیروی برون مرزی سپاه پاسداران ایران محسوب میشود، با فعالیتهایی نظیر کمک به چریکهای کرد برای جنگ با صدام و کمک به جنگجویان افغانستان برای مقابله با نیروهای شوروی کار خودش را آغاز کرد، اما به مرور دامنه فعالیتش به تمام منطقه خاورمیانه کشیده شد. این سپاه از سال ۱۹۹۷ میلادی (۱۳۷۶ خورشیدی) توسط رهبر ایران به قاسم سلیمانی سپرده شد.
صدای آمریکا ادامه میدهد: سلیمانی یک نظامی عالیرتبه و با سابقه در ایران است؛ وقتی مجلسی برای درگذشت مادرش برگزار میکند، چهرههایی مانند پسر رهبر ایران، اعضای کابینه دولت حاضر و دولتهای گذشته، نمایندگان مجلس و روحانیون برجسته، فرماندهان حاضر و پیشین سپاه پاسداران و نیروهای نظامی دیگر، مقامات دستگاه قضایی و حتی بعضی از دیپلماتهای خارجی در ایران، برای تسلیت گفتن به او صف میکشند، آن هم در حالی که پسر عماد مغنیه، فرمانده کشته شده حزبالله لبنان پشت سرش ایستاده است. از این رو میتوان حدس زد که دامنه نفوذ او از ایران گرفته تا لبنان و سوریه تا چه حد وسیع است. اما در واقع فعالیتهای او در عراق بود که نام قاسم سلیمانی را برای نخستینبار بر سر زبانها انداخت.
در ادامه این گزارش آمده است: اگر چه قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس ایران سال ۱۹۹۷ به فرماندهی این نیرو رسید، اما نام او برای نخستینبار پس از حمله آمریکا به عراق در رسانههای غربی به میان آمد. مخالفان شیعه صدام حسین و چریکهای کرد عراق، که از زمان جنگ ایران و عراق مورد حمایت سپاه پاسداران ایران بودند، با سرنگونی صدام به عراق بازگشتند تا در سرنوشت آینده آن کشور نقش داشته باشند. در این بین سلیمانی یک وجه مشترک با این گروهها داشت؛ او هم ۸ سال در جنگ ایران با عراق، با نظامیان صدام جنگیده بود. چند سال پس از سرنگونی صدام بود که به تدریج مقامهای میانی کردستان عراق و برخی مقامهای حکومت مرکزی در بغداد، از قاسم سلیمانی به عنوان تصمیمگیرنده شماره دو ایران درباره عراق پس از آیتالله علی خامنهای یاد کردند. به نوشته روزنامه «کریستین ساینس مانیتور»، سال ۲۰۰۸ که نیروهای عراقی از سرکوب شورش شبه نظامیان شیعه طرفدار مقتدی صدر در بصره ناتوان بودند، میانجیگری سلیمانی بود که به مقامهای عراقی کمک کرد تا آرامش را به این شهر برگردانند.
صدای آمریکا تأکید کرد: سلیمانی بار دیگر در ناآرامیهای خونین و طولانی شهرک صدر، منطقه شیعهنشین تحت نفوذ مقتدی صدر در بغداد وارد صحنه شد. سفر هیاتی از عراق به تهران منجر به برقراری یک آتشبس در شهرک صدر شد که نشان از نفود ایران در میان گروههای عراقی داشت. اکتبر ۲۰۱۲، در حالیکه سلیمانی به همراه چند تن از مقامهای اطلاعاتی و امنیتی ایران به دلیل دست داشتن در سرکوب مردم سوریه و طراحی ترور سفیر عربستان در آمریکا، از سوی اتحادیه اروپا و آمریکا تحریم شده بود، سوژه گزارش نیویورکتایمز شد. بنابراین گزارش، ژنرال دیوید پترائوس در نامهای به رابرت گیتس وزیر دفاع وقت ایالات متحده در سال ۲۰۰۸ به میزان نفوذ سلیمانی در عراق اشاره کرد و نوشت: آنچه این هفته پیش از همهچیز ما را غافلگیر کرد، نفوذ ایران در عراق بود. رسانههای کرد به او لقب ژنرال بیسایه دادهاند. او با طیفی از سیاستمداران عراقی نظیر طالبانی، عادل عبدالمهدی، حکیم، ابراهیم جعفری و... در ارتباط است.
همزمان با این تحلیل علیرضا نوریزاده به رادیو فردا گفت: آمریکا میداند ایران در عراق حرف اول را میزند و تأثیر خیلی زیادی به اعتبار نفوذش دارد.
همچنین مایکل سینک پژوهشگر اندیشکده موسسه واشنگتن با بیان اینکه ایران متحد آمریکا نیست، گفت: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دشمن سرسخت آمریکا در طول حمله و اشغال عراق بوده است.