به گزارش نما به نقل از فارس، صبح امروز در اولین بخش از دومین جلسه رسیدگی به پرونده فساد بیمه ایران متهم «ع-و» در جایگاه متهمان قرار گرفت.
همزمان با متهم، ذبیحزاده نماینده دادستان نیز در جایگاه قرار گرفت تا از کیفرخواست صادر شده برای متهم دفاع کند.
ذبیحزاده خطاب به ریاست دادگاه قاضی مدیرخراسانی گفت: من نه تنها قصد دفاع از کیفرخواست را دارم بلکه قصد دارم سؤالاتی را نیز از متهم بپرسم و درخواست دارم متهم بدون حاشیه صرفا به سؤالات پاسخ دهد.
نماینده دادستان تهران در رسیدگی به پرونده اختلاس در بیمه ایران با اعلام این مطلب که متهم مدعی شده به هیچ عنوان اتهاماتش را قبول ندارد و عنوان کرده من مثل کسانی که گفتهاند میترسیدم و الان هم میترسم نبودهام، گفت: متهم بارها مدعی شده خودش اختلاس را کشف کرده است و با آقایی به نام «ز » همکاری داشته است.
نماینده دادستان تصریح کرد: در نقش داشتن در اختلاس توسط متهم در حالی رخ میدهد که وکیل وی به نقش کمرنگ موکلش اشاره دارد اما متهم همچنان معتقد است هیچ اقدامی در راستای انجام اختلاس از جانب او رخ نداده است
ذبیحزاده خاطر نشان کرد: متهم در یکی از بخشهای دفاعیاتش مدعی شد جرم اختلاس عقیم مانده است و بدین ترتیب قصد داشت تا خود را بیگناه جلوه دهد و این در حالی است که متهم در اختلاس توأم با جعل به مبلغ 5 میلیارد ریال نقش داشته است.
نماینده دادستان به صفحات 1 و 2 جلد دهم پرونده اختلاس اشاره کرد و گفت: در این صفحات به صراحت متهم به شرکت در اختلاس با همکاری «ح -ن» و «د - ف » اعتراف کرده است و مدعی شده «د -ف » قصد تطمیع او را داشته است.
بار دیگر نماینده دادستان خطاب به رئیس دادگاه گفت: متهم در یکی از بخشهای دفاعیات خود مدعی میشود اگر آقای « ف» پولی را به پسرخاله همسر من داده است خودش باید پاسخگو باشد که نشان از علم متهم نسبت به وقوع این اختلاس دارد.
ذبیحزاده به بخش دیگری از سؤالات خود اشاره کرد و گفت: متهم در جلسه 1 خرداد ماه در دفاع از خودش ادعا میکند که من اختلاس را با همکاری آقای «ر -ز» کشف کردم، سؤال این است آیا شما مستقیم به آقای «ز » معرفی شدید یا اینکه همکاری شما بر اساس رابطه بوده است و اینکه شما بر اساس کدام برگ چک تقلبی به موضوع اختلاس پی بردید.
متهم در پاسخ به این سؤال نماینده دادستان تصریح کرد: وقتی آقای «د - ف» از کرج رفت من دستم باز شد تا بتوانم برای کشف اختلاس حسابها را بررسی کنم. همان زمان هم موضوع وقوع اختلاس را به یکی از همکارانم اطلاع دادم.
وی گفت: وقتی برخی از اسناد و مدارک را چک کردم متوجه شدم که برخی از اسناد همخوانی ندارند.
وی در پاسخ به سؤال نماینده دادستان مبنی بر اینکه چگونه شما به چکهای صادر شده دسترسی پیدا کردید در حالی که تحویل گرفتن چکها نیازمند وجود دستور قضایی بوده است؟ گفت : ما به کمک آقای «ز» که خود را نماینده سازمان بازرسی معرفی میکرد توانستیم به چکها دسترسی پیدا کنیم.
متهم پرده از راز برخی از جزئیات پرونده برداشت و گفت: وقتی به پیش سرهنگ «غ» در مرکز شمارهگذاری ناجا رفتیم ایشان برخی از پلاکهایی که برای آن سند پرداخت خسارت صادر شده بود را بررسی کرد که در آنجا مشخص شد برای مثال بیمه نامه مربوط به خودروی 206 است در حالی که شماره مربوط به خودروی پراید است .
ذبیحزاده سؤال دیگری از متهم پرسید و گفت: شما دقیقا از روی کدام پرونده و بر اساس چک صادر شده برای کدام پرونده متوجه وقوع اختلاس شدید؟
متهم گفت: من دقیقا خاطرم نیست کدام چک را بررسی کردم فقط میدانم یکی از چکهای صوری به دستم رسیده بود. متهم قصد توضیحات بیشتری داشت که قاضی به وی گفت شما حاشیههای زیادی میگویید در حالی که پاسخ اصلی سؤال را نمیگویید، ما از شما یک سؤال مشخص پرسیدیم که یک جواب مشخص بیشتر ندارد.
نماینده دادستان بار دیگر خطاب به متهم گفت: همسر شما از آقای «د - ف» مبلغ 15 میلیون تومان پول نقد گرفته است که به گرفتن این پول اعتراف دارد دلیل گرفتن این پول توسط همسر شما چه بوده است؟
متهم پاسخ داد: همسرم برادری داشته که نیاز به پول پیدا می کند همسرم بدون اینکه من را در جریان بگذارد با «د - ف» تماس میگیرد و از او درخواست دو میلیون تومان پول میکند و متهم نیز برای اینکه به خیال خودش مرا تطمیع کرده باشد به جای 2 میلیون تومان 15 میلیون تومان به همسرم میدهد.
قاضی از متهم پرسید: خانم شما با «د-ف» چه ارتباطی داشته است که بدون گفتن به شما «د-ف» به او 15 میلیون تومان پول میدهد؟
متهم گفت: آقای قاضی ما با «د -ف» روابط خانوادگی داشتیم، زمانی که فرزند او به دنیا آمده بود برای دیدار او با همسرم به خانهاش رفته بودیم.
قاضی به متهم گفت: خیلی از خانوادهها اینگونه با هم رفت و آمد دارند اما هیچ کدامشان 15 میلیون تومان پول را بدون حساب و کتاب به یکدیگر نمیدهند خانم چرا چه رابطهای با «د -ف» داشته است؟
متهم بار دیگر سخنانش را درباره رابطه خانوادگی مطرح کرد و اصرار داشت که دلیل پرداخت این پول همان رابطه خانوادگی و نیاز برادر همسرش بوده است.
قاضی به وی گفت: آقای «د-ف» مدعی است 80 تا 100 میلیون تومان را به شما داده که 15 میلیونی را هم که به همسر شما داده به همراه آن محاسبه کرده است.
متهم ابتدا دریافت این پول را نپذیرفت اما به یکباره گفت به فرض هم که این پول را به من داده باشند اصلا ربطی به اختلاس نداشته است این پولها را همسر من در خرداد ماه گرفته در حالی که اختلاس در شهریور ماه کشف شده است.
قاضی به متهم گفت: شما رئیس حسابداری بودهاید، بر اساس رسم معمول چکها باید در حسابداری صادر شده و به خسارتدیدگان داده شود در حالی که شما مدعی هستید هیچ کدام از چکها را شما صادر نکردهاید؟
متهم گفت: در بیمه ایران شعبه کرج اختلافات و اشتباهات زیادی رخ میدهد که یکی از آنها تفاوت چارت اداری است.
وی گفت: در کرج چکها دست حسابدار نیست و به دلیل کمبود نیرو و متفاوت بودن محل استقرار حسابرسی و واحد خسارت چکها توسط واحد خسارت صادر میشود.
نماینده دادستان سؤال دیگری از متهم پرسید و گفت: شما مدعی هستید قبل از ورود آقای «ز » اقدام به کشف اختلاس کردهاید در حالی که تاریخ ابلاغ حکم این فرد زمانی است که شما چندی بعد از آن قولنامهای را مشترکا با یکی از متهمان پرونده امضا میکنید، با توجه به تاریخ کشف و همچنین تاریخ حکم برای آقای «ز» باید از شما پرسید چرا وقتی از موضوع اختلاس باخبر شده بودید باز هم حاضر به شراکت با متهم پرونده شدید؟
«ع -و» تصریح کرد: من تمام قصدم از امضای قولنامه این بود که اعتماد متهم را جلب کنم تا بتوانم از آن طریق اطلاعات بیشتری از جزئیات اختلاس به دست بیاورم.
وی افزود: افراد و متهمان مرا هر روز و هر شب تهدید میکردند و من برای آنکه بتوانم از حجم تهدیدات آنها بکاهم مجبور شدم قولنامهای امضا کنم تا بدین ترتیب نظر مساعد آنها را جلب کنم
نماینده دادستان بار دیگر از او پرسید: موضوع نامه تهدیدآمیزی که در خانه «ع-ف» کشف شده و به دست خط همسر شما نوشته شده و متن آن تهدیدآمیز بوده و حکایت از مطرح شده اختلاس را دارد توضیح بدهید؟ گویا این نامه به دستور شما و به دست خط همسرتان خطاب به متهم است که بر اساس آن قصد داشتهاید موضوع 15 میلیون تومان را کتمان کنید.
متهم گفت: آقای قاضی کدام مرد باغیرتی حاضر میشود که همسرش چنین نامهای بنویسد آن هم به دستور خودش ، من اصلا در جریان نامه نبودم.
قاضی از او پرسید: چگونه میشود که متهم «د -ف» نامه را به شما نشان میدهد و به گفته خودتان شما از آن کپی تهیه میکنید اما به جای معدوم کردن نامه آن را مجددا به «د -ف » تحویل میدهید.
متهم بار دیگر موضوع غیرت را به میان آورد و گفت: من به دلیل اینکه مطمئن بودم این نامه توسط همسرم نوشته نشده است و یک دروغ و کذب بیشتر نیست به جای آنکه با پاره کردن نامه صحت آن را تأیید کنم آن را به متهم دادم تا بداند که این نامه قلابی است و من مطمئنم که این موضوع صحت ندارد.
نماینده دادستان گفت: همسر شما در جلد 10 پرونده صفحه 112 میگوید شما برادری داشتهاید که مبتلا به اعتیاد بوده و آقای «د -ف» آشنایی داشته که میتوانسته مشکل شما را حل کند، همچنین همسرتان مدعی است که 15 میلیون را از «د-ف» گرفته و آن را صرف خرید لوازم خانه کرده است.
متهم در این باره پاسخی نداد و مدعی شد: مشکل ما این بود که آقای «ز» یک هفته زودتر برایش حکم زده شد.
قاضی گفت: یعنی شما یک هفته بیشتر میخواستید یا آثار اختلاس را حذف کنید یا بیشتر اختلاس کنید.
متهم گفت: نه آقای قاضی اگر یک هفته آقای «ز» دیرتر آمده بودند من و همکارانم توانسته بودیم اطلاعات بیشتری را از جزئیات این اختلاس به دست بیاوریم. من یک شم پلیسی داشتم و دوست داشتم خودم این اختلاس را کشف کنم.