گسترش بد حجابي به عنوان ناهنجاري رفتاري اجتماعي يك فرايند فرهنگي داراي دامنه گسترده است. نگاه يك بعدي به موضوع بدحجابي ما را به هدف لازم نميرساند. جنگ نرم با ابزار فرهنگي و اجتماعي همراه با هجوم شبكههاي ماهوارهاي موجب شده است گروهي از زنان به عنوان مانكن زنده د ر خيابانها با آرايش و ظاهر غير متعاررف حركت كنند. منظره امروز خيابانهاي ما حاصل 32 كم كاري و ضعف برنامههاي فرهنگي است.
بدحجابي مشكلي نيست كه يك شبه به وجود آمده باشد تا ما بتوانيم آن را در يك فصل يا يك سال بر طرف كنيم. سازمانهاي فرهنگي و پيشگيريكننده با تعدد سياستگذاريها و برنامهريزيهاي سليقهاي باعث شدهاند فرماندهان جنگ نرم با برنامههاي مختلف خود بتوانند شرايط لازم را براي بروز ناهنجاريهاي رفتاري آماده كنند. نيروي انتظامي فقط يكي از سازمانهايي است كه با اين پديده مقابله ميكند و از نگاه اجتماعي و فرهنگي خاكريز مقابله و پيشگيري است.
متاسفانه امروز تمام نگاهها به طرف نيروي انتظامي است و اين نهاد بايد جبرانكننده و پاسخگوي كم كاري 30 ساله 22 سازمان و نهاد ديگر باشد. برخورد نيروي انتظامي بازدارنده و سلبي است و بايد با موضوع بدحجابي با ابزار فرهنگي برخورد كرد. به نظر اينجانب بعد از 30 سال پژوهش ميداني و نظري در آسيبهاي اجتماعي مشكلات با برخوردهاي پليسي حل نميشود. مقابله با اين مشكل فقط با به كارگيري اهرم پيشگيري اجتماعي مقدور است كه مهمترين و كارآمدترين ابزار آن در اختيار ما است.
امر به معروف به عنوان اصليترين ابزار اجتماعي بايد با روشهاي علمي و فرهنگي به كار گرفته شود تا بتوان با اين سونامي مقابله كرد. كشاندن جوانان به موضع لجاجت مشكل را حل نميكند. از شرايط تحقق امر به معروف برخورد ملايم، زبان آرام و دوستانه و نگاه فرهنگي به موضوع است كه بايد به كار گرفته شود. البته با افرادي كه تعمدي و با لجاجت قصد هنجار شكني و قانون ستيزي دارند بايد برخورد قانوني شود يعني اگر بعد از يك يا دو تذكر آرام و دوستانه و بسترسازي فرهنگي در كل جامعه باز كسي بخواهد به قوانين اجتماعي بياعتنايي كند بايد با ابزار قانوني با وي برخورد شود.
حال با توجه به اينكه نيروي انتظامي قصد دارد در ادامه فعاليتهاي خود در زمنيه گشت امنيت اجتماعي و برخورد با بدحجابان در سطح جامعه از نيروهاي تحصيلكردهتري استفاده كند نشاندهنده آن است كه مسئولان و سياستگذاران اين عرصه سرانجام به اين نتيجه رسيدهاند كه تنها با برخورد پليسي صرف، كار به انجام نميرسد و آنچنان كه بايد و شايد موثر واقع نخواهد شد. چرا كه اگر به جاي برخوردهاي خشن و با زور كشيدن دست دختران و برخوردهاي تند ديگر، آن هم در سطح جامعه، فردي با زباني نرمتر و برخوردي مناسبتر دلايل را به آنها گوشزد كند و عواقب را برشمارد قطعا شاهد نتايج بهتري در اين زمينه خواهيم بود.