به گزارش نما به نقل از فارس، در ادامه جلسه صبح امروز رسیدگی به پرونده اختلاس بیمه ایران یکی از متهمان به نام «ح.ح» در جایگاه قرار گرفت و از سوی قاضی به اتهام معاونت در اختلاس به واسطه وصول 18 فقره چک به مبلغ 3 میلیارد و 787 میلیون ریال و تسهیل مال نامشروع به میزان 760 میلیون ریال متهم شد.
متهم با بیان اینکه اتهامات را قبول ندارم، گفت: از سال 82 به خاطر بیکاری و هزینه بالای زندگی به پیشنهاد برادر همسرم (متهم دوم ردیف پرونده) به عنوان کارگزار مشغول به فعالیت شدم. تا سال 88 این رابطه ادامه داشت و تقریبا هزینه زندگی مرا او تامین میکرد.
متهم ادامه داد: در جریان اختلاس نبودم و فقط بسیاری از چکها را وصول میکردم او به من تنخواه پرداخت می کرد تا حقوق کارگران را پرداخت کنم. متهم درباره چکهایی که وصول کرده است گفت: حدود 18 فقره چک را خودم وصول کردم اما به خاطر اینکه شناسنامهام را گم کردم وصول دو فقره چک را به پسرم سپردم. هر وقت نیاز به پول داشتم از آقای «ف» دریافت میکردم اما به هیچ عنوان بابت اختلاس نبود.
وی با بیان اینکه ماهانه یک میلیون تومان حقوق میگرفتم درباره اتهام انتسابی به خود مبنی بر اینکه 76 میلیون تومان پول نامشروع دریافت کرده گفت: این اتهام را قبول ندارم زیرا غیر از حقوق ماهانه پولی به من ندادند. بعضی از چکها به نام خودم صادر شد اما تعدادشان را یادم نیست.
وی با بیان اینکه به خاطر اینکه متهم ردیف دوم نمایندگی بیمه داشت به او التماس کرده و اصلا مشکوک نشدم گفت:آدرس و شماره تلفنهایی که قرار بود چکها بنویسم را خودشان از قبل به ما میدادند.
نماینده دادستان از متهم پرسید آیا اظهارات خود را در مرحله تحقیقات قبول داری که متهم در جواب تایید کرد و گفت همه آنها را قبول دارم.
ذبیحزاده با نشان دادن 5 فقره سند چک وصولی گفت: همه اینها به نام متهم و بابت خسارت دیه صادر شده آیا او تصادف منجر به دریافت دیه داشته است.
متهم در جواب گفت: خیر و در پاسخ به سوال نماینده دادستان که چرا نپرسیدی که وقتی تصادف نکردهام چه دیهای باید پرداخت شود گفت: من براساس اینکه متهم ردیف دوم در بیمه ایران کار میکرد به او شک نکردم و فقط کارگزار او بودم خودش هم به من گفت مشکلی نیست و نگران نباشم.
متهم بعد از تفهیم اتهام مجدد از سوی قاضی خراسانی در بیان آخرین دفاع گفت: من فقط به عنوان کارگزار فعالیت میکردم و در باره اختلاس چیزی به من نگفته بودند. اگر میدانستم هرگز به او کمک نمیکردم.