امیر زینلی - به گزارش نما ،چند قسمتی از سریال هفت سنگ گذشته و حالا دیگر می توان حدس زد که نویسنده و کارگردان چه مسیری را در پیش گرفته اند. ضمن آن که علی رضا بذر افشان کار گردان این سریال در مصاحبه ای به گلایه از منتقدانش گفته:« اینکه سریال هفت سنگ بر اساس سریالی به نام خانواده مدرن ساخته شده، موضوعی نیست که پنهان کنیم اما برخی مخاطبان و البته برخی از اهالی مطبوعات و رسانهها وقتی به نکتهای پی میبرند، آن را مانند یک کشف بسیار بزرگ مطرح و گمان میکنند راز مهمی را کشف کردهاند که باید حتما آن را افشا کنند. در حالی که مصاحبه من و همکارانم در گروه نویسندگان سریال هفت سنگ با نشریات معتبر موجود است که گفته بودیم سریال هفت سنگ را بر اساس ساختار سریال خانواده مدرن طراحی کردهایم.» جملات ابتدایی این نوشته برای رد اتهام احتمالی به نگارنده بود مینی بر این که «حالا بگذار سریال جلو برود، تا ببینیم چه پیش می آید؟» فارغ از همه شباهت هایی که این سریال به مشابه خارجی خود دارد- که البته حقیر هرگز آن نمونه خارجی را ندیده ام- چند نکته را دراین راستا اشاره میکنم. چه آن که همه این حرف ها از همان قسمت اول هفت سنگ و قبل از آن که همکاران بنده متهم به «کشف بزرگ» شوند در ذهنم نقش بسته بود. بذر افشان را که تا قبل از «نابرده رنج» فقط در مقام نویسنده دیده بودیم، پس از کارگردانی اولین کارش به عنوان کارگردانی شناختیم که دغدغه هایی دارد، ارزشمند! بگذریم که بعد از «نابرده رنج» اورا به جرگه کارگردانان ارزشی هم وارد کردیم. اما «هفت سنگ» همه معادلات را برهم زد. نمایش سبک زندگی غربی و حتی تبلیغ شاید ناخواسته برای آن، چیزی نیست که از دید تماشاگران سریال مخفی بماند. در زندگی سه خانواده حاضر در متن سریال هیچ نکته ای نیست که حتی کمی دلبستگی به سبک زندگی ایرانی را نشان بدهد؛ چه برسد به نمایش سبک زندگی ایرانی اسلامی! انتظار از رسانه ملی آن است که به کارگردانان نه به عنوان کسی که اثر اولش مطلوب رسانه ملی بوده، بلکه به عنوان کسی که می خواهد کار جدیدی بسازد نگاه کند. شاید اگر این توجه و این نگاه به فیلمنامه سریال «هفت سنگ» می شد، هرگز مجوز ساخت آن حداقل برای ماه مبارک رمضان صادر نمی شد. مقام معظم رهبری بارها بر تبلیغ سبک زندگی ایرانی اسلامی تأکید کرده اند و در مورد سریال ها هم این نکته را گوشزد کرده اند که مروج غرب نباشد. البته این را کافی ندانسته اند و خواستار نمایش ارزشهای خانواده ایرانی در سریال ها شده اند.
اما آن چه «هفت سنگ» د ر پایان هر قسمتش برای شما به یادگار می گذارد چیست؟ شاید عوامل سریال مدعی آن باشند که راجع به تربیت فرزند و روابط پدر و مادر با فرزندان دغدغه ها داشته اند. خیلی هم خوب! قبول می کنیم! اما بهتر بود با بهره گیری از روانشناسان زبده ایرانی که دغدغه دین هم دارند، به جای ترویج تربیت غربی و نوع گفتمان تربیتی برگرفته از بیرون مرزها کمکی به پدران و مادران بیننده خود می کردند.
کارگردان سریال در قسمتی از مصاحبه اش و در دفاع جانانه از کپی برداری از نمونه خارجی این چنین می گوید:« ما نه تنها این مساله را اعلام کرده بودیم، حتی معتقدیم که این اتفاق اصلا چیز عجیب و غریبی نیست. در همه جای دنیا این اتفاق میافتد. واقعیت این است که این موضوع بسیار طبیعی است و اصلا ایراد محسوب نمیشود.» این جملات دلبستگی شدید یک کارگردان و نویسنده به اثری با سبک و سیاق غربی را نشان می دهد. کارگردانی که که هیچ ابایی ندارد از این که با افتخار به نمونه خارجی، سریال خود را کپی شایسته وفادار به نمونه اصلی بخواند:« شباهت هفت سنگ به سریال اولیه در چند قسمت اول زیاد است و بعد از آن سریال هفت سنگ راه خودش را میرود و مسیر خودش را در پیش میگیرد. علت شباهت قسمتهای اولیه هم به این دلیل است که ما شروع سریال را به چند شیوه نوشتیم اما به این نتیجه رسیدیم که شروع نمونه خارجی آن بهترین شروع است. برای ساختاری که این سریال دارد، بهترین شروع همان شکلی است که خود سریال اصلی دارد و بهتر بود ما هم به همین شیوه شروع کنیم.»
هفت سنگ به هرحال راه خود را ادامه می دهد و بعید است صدا و سیما در این راه تجدید نظر کند. اما نکته ای که باقی می ماند آن است که بهتر بود لا اقل از پخش این سریال در ماه مبارک رمضان جلوگیری می شد تا اختلافات آن با سبک زندگی ایرانی اسلامی کم تر به چشم آید. بهتر بود صدا و سیما به سریال هایی همچون «مدینه» که به شدت پایبند به اصول خانواده و حفظ ارزش های ایرانی اسلامی هستند بسنده کند و برای ماه مبارک رمضان سریالی مانند «هفت سنگ» را در نظر نگیرد که هدفش تنها سرگرمی است و سرگرمی و سرگرمی!