امروز عرفانهای بدلی و نوظهور برخاسته از فرهنگهای بیمار و وارداتی آفتی شده است که روح و جان جوانان پاک کشور ما را تهدید میکند و پدیدهای است که میرود فراگیر شود، در این میان عدم ارائه مطلوب عرفان حقیقی شریعت اسلامی به جوانان که سرشار از سرچشمه ناب وحی و الهام معصومان است، راه را برای گرایش آنان به عرفانهای کاذب هموار ساخته است.
به مناسبت ماه مبارک رمضان، ماهی که دلهای مؤمنان و جوانان به سوی سرچشمه حق و حقیقت گرایش دارد، بر آن شدیم به دستورالعملهای عارفانه اساتید اخلاق از لابلای نامههای عارفانه آنها بپردازیم که در بخشهای نخستین به دستورالعمل بهجت عرفا، آیتالله محمدتقی بهجت اشاره میشود:
*نصیحتی برای جمعی از مؤمنان از قرائت روزانه قرآن تا زیارت کردن مشاهد مشرفه
بسمه تعالی
الحمدلله وحده، والصلاه علی سید انبیائه و علی آله الطیبین و اللعن علی اعدائهم اجمعین.
جماعتی از مؤمنین و مؤمنات، طالب نصحیت هستند، بر این مطالبه، اشکالاتی وارد است، از آن جمله:
1-نصیحت در جزئیات است و موعظه اعمّ از کلیات و جزئیات است، ناشناسها همدیگر را نصیحت نمیکنند.
2-«مَنْ عَمِلَ بِمَا عَلِمَ وَرَّثَهُ اللَهُ عِلْمَ مَا لَمْ یَعْلَمْ»، «(من عمل بما علم) کفی علم ما لم یعلم»، «وَالَّذِینَ جَاهَدُواْ فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَناَ»
به آنچه میدانید عمل کنید و در آنچه نمیدانید احتیاط کنید تا روشن شود و اگر روشن نشد، بدانید که بعضِ معلومات را زیر پا گذشتهاید، طلب موعظه از غیر عامل، محل اعتراض است و قطعاً مواعظی را شنیدهاید و میدانید، عمل نکردید وگرنه روشن بودید.
3- همه میدانند که «رساله عملیّه» را باید بنگرند و بخوانند و بفهمند و تطبیع عمل بر آن نمایند و حلال و حرام را با آن تشخیص بدهند؛ پس نمیتوانند بگویند: «ما نمیدانیم چه بکنیم و چه نکنیم».
4-کسانی که به آنها عقیده دارید، نظر به اعمال آنها نمایید، آنچه میکنند از روی اختیار بکنید و آنچه نمیکنند از روی اختیار نکنید؛ و این از بهترین راههای وصول به مقاصد عالیه است «وَ کُونُوا دُعَاةً إِلَى أَنْفُسِکُمْ بِغَیْرِ أَلْسِنَتِکُمْ»، مواعظ عملیه بالاتر و مؤثرتر از مواعظ قولیّه است.
5-از واضحات است که خواندن قرآن در هر روز و ادعیه مناسبه اوقات و امکنه در تعقیبات و غیر آنها و کثرت تردد در مساجد و مشاهد مشرّفه و زیارت علما و صلحا و همنشینی با آنها از مرضیات خدا و رسول(ص) است و باید روز به روز مراقب زیادتی بصیرت و انس به عبادت و تلاوت و زیارت باشد.
و بر عکس کثرت مجالست با اهل غفلت، مزید قساوت و تاریکی قلب و استیحاش از عبادت و زیارات است، از این جهت است که احوال حسنه حاصل از عبادات و زیارات و تلاوتها، به سبب مجالست با ضعفا در ایمان، به سوء حال و نقصان مبدّل میشوند، پس مجالست با ضعیف الایمان- در غیر اضطرار و برای غیر هدایت آنها - سبب میشود که ملکات حسنه خود را از دست بدهد، بلکه اخلاق فاسده آنها را یاد بگیرد: «جاالِسُوا مَنْ یُذَکِّرُکُمُ اللّهَ رُؤْیَتُهُ، وَ یَزِیدُ فِى عِلْمِکُمْ مَنْطِقُهُ، وَ یُرَغِّبُکُمْ فِى الاْآخِرَةِ عَمَلُهُ»
6- از واضحات است که ترک معصیت در اعتقاد و عمل بینیاز میکند از غیر آن، یعنی غیر محتاج است به آن و او محتاج غیر نیست، بلکه مولّد حسنات و دافع سیّئات است: «وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ»، یعنی عبودیتِ ترکِ معصیت در عقیده و عمل.
بعضی گمان میکنند که ما از ترک معصیت عبور کردهایم! غافلند از اینکه معصیت، اختصاص به کبائر معروفه ندارد، بلکه اصرار بر صغائر هم کبیره است؛ مثلاً نگاه تند به مطیع برای تخویف. ایذاء مُحرّم است؛ و تبسم به عاصی برای تشویق، اعانت بر معصیت است.
محاسن اخلاق شرعیه و مفاسد اخلاق شرعیه در کتب و رسائل عملیه متبین شدهاند.
دوری از علماء و صلحا سبب میشود که سارقین دین، فرصت را غنیمت بشمارند و ایمان و اهلش را بخرند به ثمنهای بَخْس و غیر مبارک، همه اینها مجرّب و دیده شده است.
از خدا میخواهیم که عیدی ما را در اعیاد شریفه اسلام و ایمان، موفقیت به «عزم راسخ ثابت دائم بر ترک معصیت» قرار بدهد که مفتاح سعادت دنیویه و اخرویه است تا اینکه ترک معصیت ملکه بشود؛ و معصیت برای صاحب ملکه، به منزله زهر خوردن برای تشنه است یا میته خوردن برای گرسنه است.
البته اگر این راه تا آخر مشکل بود به سهولت و رغبت منتهی نمیشد، مورد تلکیف، ترغیب و تشویق از خالق قادر مهربان نمیشد.
« وَمَا تَوْفِیقِی إِلاَّ بِاللّهِ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَإِلَیْهِ أُنِیبُ»
الحمدلله أولاً وآخراً، والصلاة علی محمد وآله الطاهرین واللعن الدائم علی أعدائهم أجمعین