به گزارش نما به نقل از فارس؛ «ع ـ ر» خواهرزاده آقای «م» به عنوان مطلع در دوازدهمین جلسه رسیدگی به پرونده فساد 3 هزار میلیارد تومانی در دادگاه حاضر شد.
وی درباره نحوه آشنایی خود با گروه آریا و ارتباطش با این افراد گفت: من ابتدا باید خودم را معرفی کنم و سوابق خودم را بگویم و سپس به دفاع بپردازم.
وی گفت: من خواهرزاده آقای «ر ـ م » هستم. اما خودم را سرباز نظام میدانم و جالب است که بیش از اسم من نسبتم با آقای «م» بر سر زبانها افتاده است.
وی گفت: من تحت هیچ فشاری نیستم و دوستان من میدانند که من تحت فشار حرف نمیزنم بلکه به دلیل احساس وجدانی که دارم میخواهم مطالبی را بگویم.
«ع ـ ر» با اشاره به این مطلب که 7 سال است با دایی خود هیچ ارتباطی نداشته است، گفت: من 7 سال است به عملکرد آقای «م » انتقادم دارم و با ایشان قطع رابطه کردهایم و به خاطر همین نقد عملکرد وی امروز در بازداشت به سر میبرم.
قاضی به او گفت: بیا وارد اصل ماجرا شو اینها حاشیه است.
وی گفت: شما سؤالی کلی مطرح کردید و من هم مجبورم تاریخچهای از خود و برخی مسائل را بگویم.
وی گفت: ابتدا باید به نحوه ارتباط و همچنین قطع ارتباط با دایی خود اشاره کنم. هر چند که میدانم که در این مسیر مجبور خواهم بود اسامی برخی افراد را به زبان بیاورم.
وی گفت: من عضو اتاق بازرگانی ایران و اروپا بودم و در خصوص حوزههای فرهنگی و اقتصادی و گردشگری که مشترک با آقای «م» بود ارتباطی تنگاتنگ با او داشتم و او نیز کارهای مختلفی به من ارجاع میداد و همکاری خوبی داشت هر چند هیچ گونه دریافت مالی از مجموعه آقای «م» به من نمیشد.
وی گفت: متأسفانه پس از چندی متوجه سوء مدیریتها و عملکردهایی در حوزه کاری آقای «م» شدم که مصداقش انتصاباتی بود که ایشان عدهای بی سواد و حتی کسانی را که دیپلم نداشتند، به عنوان مشاور خود انتخاب میکرد که اینها برای من فضای همکاری را تنگ میکرد.
وی گفت: من با این گونه انتصابات مخالفت داشتم و به آقای «م» موضوع رادر میان گذاشتم. برای مثال از آقای «م » رئیس حوزه ریاست ایشان گلایه کردم و گفتم این فرد تخلفات خاصی در پروندهاش وجود دارد و دارد از امکانات موجود سوء استفاده میکند.
برای مثال دیده بودم که این فرد با خسروی تماس گرفته بود و میگفت به دستور آقای خاص باید کارهای ترخیص کالایمان را به یک شرکت خاص ارجاع دهیم.
وی گفت: البته این تخلفات به همین سطح بسنده نشد و ما دیدیم که آقای «م» به عنوان یکی از معاونان ایشان انتخاب شد. فردی که سابقه مخدوش کردن نامههای مردم را هم داشت و در خصوص اعطای تسهیلات دست داشت.
وی گفت: آقای «م ـ م» از من توقع داشت در ازای اعطای پروژههای گردشگری به او پول بدهیم. برای مثال در یک پروژه گردشگری در بلوار کشاورز تهران از ما توقع پول داشت و این در حالی است که من از مقابله با این افراد دست نکشیدهام که به بحث و جدل با آقای «م» که دایی من بود پرداختم و متأسفانه آقای «م ـم» معاون دایی بنده به جایی رسید که در انتصابات دخالت میکرد.
«ع ـ ر» خواهرزاده آقای خاص به پروژه مفتضح کیش اشاره کرد و گفت: در آن پروژه هم افتضاحات بسیاری به وجود آمد که قاضی از او خواست در مورد آن پروژه توضیحاتی بدهد.
متهم گفت: منظورم قضیه خرید زمینهای کیش است که در آن پرونده توافق ریاستجمهوری هم وجود داشت.
وی بار دیگر به موضوع آقای «پ» معاون بانک مرکزی اشاره کرد و گفت: این فرد تخلفات متعددی انجام داده بود به گونهای که یکبار آقای بهمنی مدیرعامل بانک مرکزی به من گفت که آقای «پ» حوزه کاریاش را تحت تأثیر قرار داده و مشکلاتی را برای او ایجاد کرده اما دایی بنده نه تنها حمایتش را از آقای «پ» برنداشته بلکه حمایتهایش را هم بیشتر کرد.
«ع - ر» همچنین به موضوع آقای الف معاون بانک و اقتصاد اشاره کرد و گفت: این فرد هم تخلفات زیادی داشت برای مثال شنیده بودم که قرار است سهام یکی از بانکها را از خسروی دریافت کند. هر چند که من اطلاعاتی را که از ستاد انتخاباتی آقای دکتر به دست آورده بودم، با دایی خود در میان گذاشته بودم؛ اما افاقه نکرد.
وی به دلیل قطع ارتباطش با دایی خود اشاره کرد و گفت: من موکدا با ایشان درگیر بودم و مشکل داشتم که چرا این افراد مورد حمایت قرار گرفتند و در جلسهای که در سازمان جهانی شدن در سعادتآباد با دایی خود برگزار کردم گفتم که برخی افراد دچار انحراف شدهاند اما وی بیتوجه بود و به این ترتیب من ارتباطم را قطع کرده و به بخش خصوصی آمدهام اما در آنجا دیدم که سایه همان افراد در اینجا نیز گسترده شده است.
«ع ـ ر» خواهرزاده آقای خاص به موضوع حضورش در شرکتی تبلیغاتی اشاره کرد و گفت: قرار شد در آن شرکت کار تبلیغاتی انجام دهم و به این ترتیب موفق شدم با خسروی آشنا شوم چون قرار بود برای او تیزر تبلیغاتی بسازم اما در این میان درباره پروژههای گردشگری نیز اطلاعاتی به دست آوردم. اما ارتباطمان صرفا تجاری و اقتصادی بود.
وی گفت: من دوستی به نام آقای «ز» داشتم که در یکی از جلسات با این فرد آقای «ی» نیز حضور داشت. این آقا بعدها به سمت مسئول پیگیری پروژههای خاص نهاد انتخاب شد.
متهم گفت: خسروی در اردیبهشت سال 89 شرکت خط و ابنیه را خرید اما قرار شده بود به ازای خرید خط و ابنیه 15 پروژه راه به او تحویل داده شود. من همان زمان با وزیر راه سابق دیداری داشتم و او از عملکرد آقای «ع» ابراز ناراحتی کرد و حتی از واژه دزد برای این فرد استفاده کرد.
وی گفت: آقای «ی» فهمیده بود که برکناری وی نزدیک است به همین دلیل تلاش کرد تا ارتباطی نزدیک و مستقیم با خسروی برقرار کند و سمت جدیدی برای خودش دست و پا کند.
به همین دلیل با آقای «م ـ م» ارتباط نزدیکی برقرار کرد و اطلاعاتی که داشتم به من کمک کرد که رابطهام با خسروی سرد شود.
وی افزود: از آنجا بود که آقای «ر» رسما مسئول پروژههای نهاد ریاستجمهوری شد و من هم به دایی خود پیامک زدم و گفتم این کارتان اشتباه بوده است اما افاقه نکرد و من امروز به عنوان خواهرزاده آقای خاص خجالت میکشم.
وی گفت: آقای «ع» به محض حضور در سمت پروژههای ویژه نهاد موضوع دو طبقه کردن مسیر رامسر را رسمی کرد چون میدانست این موضوع میتواند پوششی برای تعهدات خسروی باشد و به این ترتیب میتوانست آن 15 پروژه را برای خسروی تأمین کند.
متهم با بیان اینکه دیگر خواهرزاده «الف - م» نیستم و خودش باید در دادگاه حاضر شود، گفت: اگر آنها به موقع به بیانات مقام معظم رهبری گوش میکردند دیگر دچار توهم قدرت نمیشدند.
متهم «ع- ر» خواهرزاده آقای خاص در ادامه اظهارات خود گفت: مهآفرید بارها به من میگفت رئیس ایمیدرو کارها را در وزارت صنایع انجام میدهد. او به من میگفت میخواهند ارتباط ما را خراب کنند.
وی ادامه داد: آقایان « م » و «ی» مرا میشناختند و قرار بود مرا حذف کنند و عملا هم موفق به حذف رابطه تجاری و دوستی من با آقای «الف - م» شدند. حتی یک بار مهآفرید به من گفت دوست داری تو را با آقای «الف -م» آشتی دهم، آقای «ح - پ» در بانک مرکزی ، آقای «الف» کارهای حمایت بانکی، آقای «خ - الف» کارهای ایمیدرو را انجام میدادند و آقای «ع - ر» نیز بازوی اجرایی مهآفرید بود.
متهم با بیان اینکه به دایی خود بابت همه این افراد تذکر داده بودم گفت: هر جا پول کلان بود اینها مانند اختاپوس آنجا حاضر میشدند، همه جا دنبال من بودند و متهمان اصلی آنها هستند. من نباید 7 ماه در زندان باشم و خود آقای «الف -م» باید به دادگاه بیاید و پاسخگوی اقداماتش باشد.
وی افزود: از 3 سال قبل دیگر خواهرزاده او نیستم. خودش باید به دادگاه بیاید اگر به موقع بیانات مقام معظم رهبری را گوش میکرد دیگر توهم قدرت بر آنها ایجاد نمیشد. اینکه چرا دچار این توهم شدند را نمیدانم و خودشان باید بیایند و توضیح دهند.
این متهم درباره ارتباط آقای «م » مدیر کل حوزه ریاست سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور با مهآفرید امیر خسروی گفت: این دو با هم تماس داشتند و زمانی که در زندان بودم یکی از معاونان مهآفرید آن را تأیید کرد و گفت آنها با هم در تماس بودند.
وی افزود: شخص مهآفرید هم این موضوع را با من در میان گذاشت و گفت مدیر کل حوزه ریاست میراث فرهنگی از من خواسته است ترخیص کالا را به شرکتی که او میگوید واگذار کنیم.
متهم گفت: موضوع را به آقای «الف -م» منتقل کردم او هم در یک مقطع با آن فرد برخورد کرد اما او باز هم اعمال نفوذ کرد تا جایی که الان با هم به مسافرتهای خانوادگی میروند.
وی با بیان اینکه بنده صرفا تاوان یک جسم را میدهم، گفت: اعلام میکنم که دیگر خواهرزاده «الف - م» نیستم.
متهم در پایان اظهاراتش از قاضی سراج درخواست ملاقات خصوصی کرد که با مخالفت قاضی روبرو شد و قرار شد اظهارات خود را در قالب یک متن به قاضی تحویل دهد.