نام و نشان كاسبان حقیقی تحریم!

نسخه نویسان سازش كه عنوان "كاسبان تحریم"حقیقتاً برازنده آن‌هاست، با غفلت از راهبردهای كلان پیشرفت كشور، تنها راه پیشرفت و توسعه كشور را "جهانی‌شدن" و به عبارتی، "غربی شدن" می‌دانند.

به گزارش نما به نقل از افکارنیوز، حکایت "نسخه نویسان سازش با استعمار" و "مبلغان ارتجاع غرب"، حکایت یک استخر است. این استخر به‌خودی‌خود زیباست. ولیکن کیفیت محتویات آن با شخصی است که در حقیقت تام الاختیار است. هر وقت دلش خواست آب را در استخر سرازیر می‌کند، هر وقت دلش نخواست آب را می‌کشد و استخر را تهی می‌کند. شاید هم دلش بخواهد تا فاضلاب را به استخر بریزد! استخر اراده‌ای ندارد و فقط یک ظرف است و مظروف در اختیار فردی است که صرفاً بر اساس منافع شخصی خود رفتار می‌کند.

سالیان درازی است که اهل سازش، معتقدین به اسلام ناب را با برچسب متحجر و گریزان از واقعیت‌های عالم و بیگانه با فنّاوری روز معرفی می‌کنند. این جماعت، استراتژی مقاومت و اتکا به ظرفیت‌های داخلی را در دهکده جهانی، امری مذموم و منسوخ قلمداد می‌کنند. اما حقیقت ماجرا چیست؟

واقعیت این است که ما علم را از همه‌کس می‌گیریم؛ حرفی نداریم. اسلام به ما گفته: «اطلبوا العلم ولو بالصّین». چینِ آن روز وارث یک تمدن کهن و پیشرفته بود، با آن فاصله؛ و مطلقاً هم بویی از اسلام به مشامشان نرسیده بود؛ درعین‌حال پیغمبر فرمود علم و دانش و تجربه و - به زبان امروزی ما - فنّاوری را هر جا بود، بروید طلب کنید؛ یعنی شاگرد عالم بشوید و در مقابل عالم زانوی ادب بزنید و از او یاد بگیرید. ما هیچ ننگمان نمی‌کند که علم را از غربی‌ها و اروپایی‌ها یاد بگیریم؛ اما ننگمان می‌کند که همیشه شاگرد بمانیم. شاگردی می‌کنیم تا استعداد خود را پرورش دهیم و از درون بجوشیم. ما نمی‌خواهیم حکایت آن استخر باشیم، بلکه می‌خواهیم مثل چشمهٔ جوشان باشیم و از خودمان بجوشیم و استعدادهای خود را به کار بگیریم.

در حال حاضر بسیاری از متفکران در جامعه به‌ظاهر مدنی و پیشرفته غرب، درد اصلی بشر امروز را بی‌ایمانی، فقدان معنویت و دوری از تعهد و ارزش‌های الهی و قدسی می‌دانند. علاوه بر این، مراکز مطالعاتی جامعه‌شناسی مغرب زمین در سال‌های اخیر به‌دفعات نسبت به قربانیان بحران‌هایی همچون "پوچ‌گرایی" و "تبدیل‌شدن انسان‌ها به شی و کالا" هشدار داده‌اند و چاره کار را در بازگشت انسان غربی به ایمان و معنویت راستین و اندیشه قدسی می‌دانند.

* هدف از انحصار طلب خواندن انقلاب و شعار جهانی شدن چیست؟

حقیقت دیگر در مغرب زمین این است که برای نظام به‌اصطلاح لیبرال دموکراسی که نه لیبرال است و نه دموکراسی (بخوانید نظام استکبار و استثمار جهانی) هیچ‌چیز ملاک نیست جز اینکه بتوانند از مراکز قدرت خودشان، کاملاً انحصارطلبانه، کنترل تمام مراکز اساسی و منافع جهانی را در اختیار داشته باشند. انقلاب را به انحصارطلبی متهم می‌کنند، برای اینکه انقلاب از سر راه انحصارطلبی آن‌ها برخیزد، دنیا را به‌عنوان دهکده جهانی معرفی می‌کنند، برای اینکه کدخدایی این دهکده را بر عهده گیرند، شعار جهانی‌شدن فرهنگ را سر می‌دهند، برای اینکه فرهنگ خودشان را بر تمام فرهنگ‌های عالم مسلط کنند. درحالی‌که هیچ انسانی حق مخالفت با منافع صهیونیسم را در کشورهای غربی ندارد، از ملت‌های مسلمان می‌خواهند که در فرهنگ و باورهای خویش معتقد به تکثر و چندصدایی باشند.

حال باوجوداین واقعیت‌های ملموس، جماعتی مغرض و مجذوب در کنار عده‌ای غافل و نادان، هم‌راستا با دستگاه‌ها و تئوریسین‌های جنگ نرم نظام سلطه، درصددند تا خط ارتجاع به غرب و خط برگشت به تحمیل پذیری غربی را دوباره زنده کنند. این گروه با ظاهری روشنفکرمأبانه، تئوری جهانی‌شدن و تغییر گفتمان را سر می‌دهند و دوران آرمان‌خواهی و تبری و تولای سیاسی را تمام‌شده می‌پندارند. بررسی تبارشناسی این نسخه نویسان، نشان‌دهنده این واقعیت است که این جماعت، بعضاً درگذشته از طرفداران دوآتشهٔ شعار اصلاحات بوده‌اند و برخی از آن‌ها از فعالین و محکومین فتنه ۸۸ نیز هستند.

* کاسبان حقیقی تحریم چه کسانی هستند؟

نسخه نویسان سازش که عنوان "کاسبان تحریم"(در نقش تحریک‌کنندگان دشمن در تشدید تحریم‌ها پس از فتنه ۸۸) حقیقتاً برازنده آن‌هاست، با غفلت از راهبردهای کلان پیشرفت کشور همچون اقتدار و پیشرفت درون‌زا، اقتصاد مقاومتی، مدیریت جهادی و توجه به سرمایه‌های ملی، تنها راه پیشرفت و توسعه کشور را "جهانی‌شدن" و به عبارتی، "غربی شدن" می‌دانند. تئوریسین‌های دیروز جریان فتنه در نقش نسخه نویسان امروز خط سازش، آرمان‌شهری را تجسم و تصور می‌کنند که دموکراسی، جهانی‌شدن فرهنگ، نهادینه شدن چند قرائتی و تکثر خواهی در باورها و اصول دینی، عقلانیت در سیاست خارجی، استقلال رسانه‌ها، آزادی زنان و دیگر اصول اساسی لیبرال دموکراسی غربی از ویژگی‌های اصلی آن است.

این نسخه نویسان به مخاطب این‌گونه القاء می‌کنند که شاه‌بیت برون‌رفت از مشکلات فعلی جامعه، رفع تحریم‌ها از طریق اعتمادسازی در جامعه جهانی است. بدیهی است که منظور از جامعه جهانی، همان چند کشور معدود سلطه‌گر و استعمارگر جهان است. نسخه نویسان سازش، پس از اعتمادسازی، حرکت گام‌به‌گام به سمت جهانی‌شدن با ویژگی‌های ذکرشده در سطور بالا را هدف نهایی آرمان‌شهر کذایی خود می‌دانند. تئوریسین‌های جریان فتنه که همواره با برچسب زدن بر تفکر انقلابی و جریان مقاومت، تفکرات افراط گونه ضد دینی و ضد ایرانی خود را پنهان می‌کنند، از تشریح حقایق آرمان‌شهر کذایی جهانی‌شدن به‌شدت گریزانند.

اما آرمان‌شهر نسخه نویسان سازش که صدای ترک‌های آن در کشورهای مغرب زمین، هرروز، بیش‌ازپیش به گوش می‌رسد، با مدینه فاضله اسلام، تفاوت‌های عدیدهٔ ماهوی دارد. در این آرمان‌شهر کذایی، دولت نگاهی بی‌تفاوت به ارزش‌های انسانی و اسلامی دارد.

در حقیقت دولت (در آرمان‌شهر سازشکاران)، با رویکردی معاش اندیش و فارغ از معاد اندیشی، هیچ ارزش خاصی را به جامعه توصیه نمی‌کند. درحالی‌که در یک حکومت اسلامی، هدف، هدایت جامعه به سمت ارزش‌های اسلامی، انسانی و اخلاقی است. در آرمان‌شهر غرب، قانون توسط مجمع عقلا و روشنفکران جامعه تدوین می‌شود، درحالی‌که در مدینه فاضله یک جامعه مسلمان، قانون‌گذار خداوند است.

در آرمان‌شهری که سازشکاران به‌مانند قبله آمال به آن نظر دارند، اصالت از آن مادیات است. همان اصالتی که غرب را با بحران معنویت و انقطاع فرهنگی مواجه کرده است. و در مدینه فاضله، اصالت به ارزش‌ها، معنویت و دین‌مداری است. خلاصه آنکه، آرمان‌شهر نسخه نویسان سازش، از اصول متعالی اسلامی همچون آزادی (طوق بندگی غیر خدا را باز کردن و بسته کمند محبوب گشتن)، عدالت اجتماعی، استقلال، مقابله با مستکبران، اخوت با مسلمانان، خودباوری و تعاون، رفق و مدارا، صداقت، عدالت اقتصادی و بسیاری دیگر از ارزش‌های اسلامی، بی‌بهره و تهی است.

اما سکهٔ نسخه‌نویسی اهل سازش، روی دیگری نیز دارد. این روزها، فتنه گران به جهت شیفتگی بی‌حدوحصر به قدرت و ثروت، با گذشتن از مرز عذرخواهی و ورود به عرصه طلبکاری، با تلاشی باطل و باهدف پاک کردن صورت‌مسئله فتنه، در پی بازگشت بدون هزینه به عرصه سیاست، فرهنگ و اقتصاد هستند. حواسمان باشد، آدرس غلط دادن، استراتژی اصلی فتنه گران است. دیروز با عنوان "تقلب" و امروز با عناوین دهان‌پرکنی همچون "اعتمادسازی" و "پیوستن به جامعه جهانی" و... این حکایت همچنان باقیست.

۱۳۹۳/۵/۱۱

اخبار مرتبط