به گزارش نما ، 12مرداد اولین سالگرد شروع رسمی کار جناب آقای دکتر حسن روحانی و دولت ایشان به عنوان دولت یازدهم در صحنه اجرائی کشور است.
یکسالی که فراز و نشبهای زیادی داشت و تحولات خاصی در صحنه داخلی کشور و در صحنه بین المللی بوجود آمد.
با حفظ موضع انتقادی نسبت به بعضی عملکردهای جناب آقای دکتر حسن روحانی و دولت ایشان ولی در مجموع به ایشان و دولت محترم بخاطر زحمات یکساله خسته نباشید میگویم.
قبل از 12 مرداد 92 و رسمی شدن کار دولت یازدهم و پس از آن و تا به امروز یک دغدغه بزرگ برای علاقمندان به اسلام ، انقلاب و کشور وجود داشته است؛ خطر بازگشت فتنهگران حوادث تلخ سال 88 به صحنه سیاسی کشور. رهبر معظم انقلاب ، مراجع تقلید ، خطیبان جمعه ، نمایندگان مجلس و گروهها و احزاب سیاسی به اشکال مختلف این مهم را تذکر دادهاند و تذکر میدهند. نقطه عطف آن در رأی اعتماد به وزیر علوم تجلی پیدا کرد و در یک ماه قبل در خصوص استیضاح وزیر علوم و آموزش عالی استمرار یافت و هنوز هم نگرانیهای جدی و قابل تأملی در این زمینه وجود دارد.
در طول یکسال گذشته همیشه این سئوال در ذهن اینجانب وجود داشته که چرا پس از 8 سال مدیریت آقای دکتر احمدی نژاد که در شروع هر سخنرانی دعا برای فرج آقا امام زمان(عج) داشت و داعیه مکتبی و مذهبی بودنش هر روز هر مرتبه تکرار میشد، کار به اینجا رسید که دولتی بر سر کار بیاید که خطر بازگشت فتنه گران در آن به عنوان یک دغدغه بزرگ برای بزرگان، متدینین، انقلابیها و امت حزبالله هر روزه هر لحظه وجود داشته باشد.
چه مجموعه اقداماتی باعث شد مردمی که در خرداد 88 رأی 24 میلیونی به آقای احمدی نژاد دادند، نزدیک به 1400 روز بعد به نوعی رویگردان شدند که به نقطه مقابل تفکرات، روشها و منش های آقای احمدی نژاد رأی دادند.
اين رأی معلول بود. برای هر حادثه و یا اتفاق ساده همه بدنبال کشف علت هستند آیا می شود راجع به یک تغییر مهم سیاسی در کشور علتیابی نکنیم.
آیا میتوانیم راجع به علتها و عوامل آن بی تفاوت باشیم یا خود را به فراموش بزنیم. همه بگوییم خطر بازگشت فتنه گران وجود دارد ولی به علت آن نپردازیم فقط به معلول بپردازیم آیا این نتایج عادلانه بود که پس از 8 ماه درگیری و شهید دادن و بازي با آبروی نظام و.. این همه زحمات و تحملها ما حالا در 35 سالگی نظام همه نگرانیمان حضور مجدد فتنه گرها در صحنه باشد.
علت، ریشه در اعمال غلط و نابجای آقای احمدی نژاد خصوصاً در دوره دوم به ویژه در 2 سال آخر داشت که اینجانب این حجم از اشتباهات را سهوي نمیدانم بلکه آنها را اشتباهات و خطاهای عمدی با اهدافی خاصی میدانم.
اقداماتی از قبیل:
* تمرد از دستور ولی فقیه و جانشین امام زمان و قهر11 روزه و خانه نشینی ایشان آن هم بخاطر جابجائی یک وزیر. (در آن شرایط بحرانی قهر از چه کسی؟ قهر از رهبري، نظام ، ملت يا کشور؟)
*انتخاب مشايي به عنوان معاون اول رئیس جمهور (در مقابل مخالفت علنی و رسمی ولی فقیه که پس از یک هفته سرانجام در قالب قانون اساسی تن به برکناری مشايي داد.)
*اصرار بر مکتب ایرانی در مقابل مکتب بزرگ اسلام، که خود انحرافی تاریخی در اصول باورهای دینی داشت همان رویکرد ملیگراها و ضد دینها.
*اصرار بر انسان و انسانگرائی که ریشه در مکتب انحرافی اومانیسم داشت که اصالت را به انسان میدهد. ولی فقیه و رهبر عزیزمان میفرمودند بیداری اسلامی، جناب احمدی نژاد تاكيد مي كردند بیداری انسانی.
*انسانی خواندن اهداف امام در شرایطی که امام از روز شروع نهضت فرمودند اسلام تا لحظهای که از دنیا رفتند امام در وصیتنامه خود نزدیک به 250 بار کلمه اسلام را بکار برده بود.
*عزل و برکناری ده ها مدیر، وزیر، مشاور به ويژه عزل وزیر اطلاعات در 10 روز باقی مانده تا پایان کار دولت نهم؛ معمولاً در همه جای دنیا نقش اول در مهار اینگونه حوادث به عهده وزیر اطلاعات است و او تقویت میشود ولی در بحبوحه وقایع و حوادث کف خیابانهای تهران که ضد انقلاب در حال حادثه آفریدن بود؛ بخاطر اصرار به اجرای فرمان ولی فقیه مبنی بر برکناری معاون اول (مشايي)
*برگزاری جشن نوروز باستانی با حضور سران کشورهای منطقه طی 2 سال پیاپی 89 و 90 که قرار بود جشن سال 90 در تخت جمشید برگزار شود که جشنهای زمان طاغوت را در تخت جمشید یادآوری میکرد.
*بی اعتنایی به اجرای قانون حجاب و عفاف و اظهاراتي خاص در این رابطه
*به مسخره گرفتن رجعت، يكي از بالاترین باورهاي دینی تشیع و به کار بردن مکرر آن در مورد یک رئیس مرحوم شده يك دولت کمونیست با رفتارهای ضد اخلاقی و در بغل گرفتن مادر این رئیس جمهور
*سی دی ظهور نزدیک است ، ویژهنامه رسوای خاتون روزنامه ایران ارگان دولت، توهینهای روزنامه ایران به روسای قوا ، شهردار تهران و دیگر مقامات کشور و افزايش تنش داخلي.
*پس از پیروزی در سال 88 جناب آقای احمدی نژاد مکرر میفرمودند من نسبتی با اصولگرایان نداشته و ندارم، منظور همان قاطبه مذهبی ملت روحانیت، جامعه مدرسین و گروهها و احزاب دینی بودند که همگی در حمایت و جانفشانی برای انتخابات 88 و بعد از آن برای حفظ نظام، کشور، دولت و رئیس جمهور ذرهای کوتاهی نکردند.
*سفرهای استانی که یک ارزش در دولت ایشان محسوب میشد در اواخر کار ابزاری شد جهت اهداف سیاسی شد. انجام 7 سفر استانی و 2 سفر خارجی در طول 25 روز همراه با آقای مشايي و تحویل پرچم با یکدیگر برای جا انداختن ایشان در ذهن و دل مردم آن هم با استفاده از پول و امکانات بیتالمال به شکلی ضد اخلاقی.
*در جریان نامنویسی نامزدهای ریاست جمهوری در سال 92 رئیس جمهوری که خود مسئول مستقیم انتخابات همراه وزیر کشورش بود. عنصری راکه 4 سال قبل از آن رهبر معظم انقلاب او را برای مسئولیتی کوچکتر رد کرده بود با خود به وزارت کشور برده و با دستاندازی به بالاترین باور دینی مردم یعنی نذر، نماز و روزه اعلام میکند من برای پیروزی ایشان (مشايي) 3 روز روزه و 14 هزار صلوات نذر کردهام.
*ادعاي دست پاکترین دولت تاریخ ایران در كنار اختلاس 3 هزار میلیارد تومانی، تخلفات بی شمار بابک زنجانی با رقم 8 هزار میلیارد تومان، قراردادهای کیش و...
* دهها و شاید صدها مورد اشکال و تخلف که ما مجملی گفتیم از انبوه درد و ظلمی که به حزبالله و کشور وارد آمد، همچون موضعگیری بر ضد دیگر قوا در حوادث تلخ استیضاح شیخالاسلامی در مجلس، طرح ورود خانمها به ورزشگاهها، حمایت از مجرمهای محکوم شده توسط دادگاههای رسمی جمهوری اسلامی ایران (همچون جوانفکر) و ...
آنچه گفته شد و دیگر مسائل همگی دست به دست هم داد تا همان مردم علاقمند و متدین گریزان از شرایط موجود به نقطه تقابل عملکرد چند ساله رأی بدهند. همه این اقدامات غلط به سبد متدینین و علاقمندان به نظام ریخته میشد و حزبالله و اصولگرایان در طول سالهای 88 الی 92 شکست خوردند، نه در 24 خرداد 92 . در آن ایام و در هنگام وقوع این مسائل راه برای بازگشت فتنه گران به صحنه سیاسی کشور باز شد.
دولت یازدهم حاصل عملکردهای اشتباه و خطاهای بزرگ احمدینژاد است. البته عدهای خود را به تغافل میزنند و تمام شکست بچه حزباللهیها و اصولگرایان را حاصل تفرقه بین نامزدهای اصولگرا میدانند؛ در صورتی که در یک نگاه دقیق، کارشناسی و آماری مشخص خواهد شد که همین افتراق و جدایی بین نامزدها حاصل کدام عملکرد بود.
اقدامات فوق فرشهای قرمزی بود که پهن میشد برای بازگشت بسیاری از عناصری که واقعاً لازم نبود به صحنه سیاسی کشور باز گردند.
امید است با پرداختن صحیح و تحلیل مناسب به حوادثی که این وضع را بوجود آورد؛ زمینه را برای تکرار این حوادث از میان برداریم و از تجربهها نهایت استفاده را ببریم که مؤمن از یک سوراخ دو بار نباید گزیده شود.
منبع:شما