دیپلماسی ایرانی: بسیاری بر این باورند که تنها اعمال تحریم های سنگین اقتصادی بود که مذاکره کنندگان هسته ای ایران را پای میز مذاکرات هسته ای بازگرداند که هفته گذشته در بغداد برگزار شد. اما تنها چشم انداز لغو این تحریم هاست که می تواند این مذاکره کنندگان را پای میز مذاکره نگاهدارد.
این مشکل اصلی پیش روی مذاکره کنندگان گروه 1+5(آمریکا، انگلیس، فرانسه، چین،روسیه و آلمان) در بغداد بود و بار دیگر نیز در نشست 18 و 19 ژوئن خود نمایی خواهد کرد. لغو تحریم ها در صورتی که خیلی زود انجام شود موجب می شود که ایرانیان الگوی 6 سال گذشته را دنبال کنند و ضمن در جریان بودن مذاکرات به فعالیت های هسته ای خود نیز ادامه دهند. اما در مقابل ادامه اعمال تحریم های سنگین نیز تمامی انگیزه های تهران برای دستیابی به توافق را از بین می برد.
به همین دلیل پیش از اینکه دیپلمات های غربی دوباره پای میز مذاکره ای بنشینند که سعید جلیلی مذاکره کننده ارشد هسته ای ایران در آن حاضر است، باید در خصوص آنچه که دقیقا هدف قابل دسترس آنها در مذاکرات است توافق کنند.
افزایش فشارها
دیپلمات های غربی یکی پس از دیگری در حالی که سالن مذاکره با ایران وارد می شوند خاطرنشان می کنند که تحریم های نفتی آمریکا علیه ایران و محدودیت ها علیه بانک مرکزی جمهوری اسلامی از 28 ژوئن اعمال خواهند شد و اتحادیه اروپا نیز تحریم واردات نفت از ایران را از اول جولای اجرا می کند. آنها تنها پیشنهاد لغو ممنوعیت فروش قطعات یدکی هواپیمای مسافربری و تامین ایزوتوپ های دارویی را به ایران ارائه می دهند.
اما این پیشنهاد هیچ تاثیری بر کاهش فشار اقتصادی بر ایران ندارد و تاکید بر اعمال تحریم ها نیز تنها این تصور را برای ایران ایجاد می کند که در هفته های آتی با فشار بیشتری مواجه خواهد شد. با وجود به تصویر کشیدن این چشم انداز، غرب از تهران می خواهد که فعالیت های غنی سازی 20 درصدی را به حال تعلیق درآورده و ذخایر اورانیوم غنی شده با خلوص متوسط را به خارج منتقل کرده و درب سایت های هسته ای را به روی بازرسی های گسترده تر بگشاید. این رویکردی است که به طور حتم به شکست محکوم است.
البته اینکه مذاکره کنندگان غربی به عنوان نخستین گام روی تعلیق غنی سازی 20 درصدی متمرکز هستند، رویکرد قابل قبولی است چرا که این فعالیت ها به ایران امکان می دهد به تولید سلاح هسته ای نزدیک تر شود. گزارش اخیر آژانس بین المللی انرژی اتمی حاکی از آن است که ایران 146 کیلوگرم سوخت تولید کرده که بیش از میزان مورد نیاز برای راکتور های تحقیقاتی است . از سوی دیگر تولید اورانیوم غنی شده با خلوص 3.5 درصد نیز در ماه مارس به طور قابل ملاحظه ای افزایش یافته و ذخایر اورانیوم غنی شده ایران را به 6 هزار و 197 کیلوگرم افزایش داده که می تواند در صورت غنی سازی 90 درصدی برای تولید 5 بمب هسته ای کافی باشد.
در این شرایط جامعه بین المللی 2 هدف برای انتخاب در اختیار دارد. نخست اینکه بر هدف خود برای دور نگاهداشتن کامل ایران از فعالیت های تولید سوخت پافشاری کند. هدفی که از سال 2003 و کشف برنامه های هسته ای مخفی ایران همواره مورد توجه بوده و مبنای تصویب 4 قطعنامه در شورای امنیت به شمار می رود و همچنان نیز خط قرمز اسرائیل و بسیاری از اعضای کنگره آمریکاست.
این بدون تردید بهترین نتیجه است اما پس از 10 سال مذاکرات شکست خورده ،واضح است که چنین هدفی احتمالا تنها با تغییر رژیم در ایران یا حمله نظامی به این کشور محقق می شود. این هدفی نیست که از راه مذاکرات به ثمر بنشیند و شماری از تحلیلگران نظامی شامل کارشناسان در اسرائیل نیز بر این باورند که اقدام نظامی هوایی علیه تاسیسات هسته ای ایران نیز به طور کامل موجب متوقف شدن برنامه های تولید سوخت در ایران نمی شود.
طرح مصالحه ای
اما هدف جایگزین می تواند تعلیق غنی سازی 20 درصدی در ایران و خارج کردن ذخایر اورانیومی باشد که با این خلوص غنی سازی شده است. محدودیت فعالیت های سایت زیرزمینی فوردو و اطمینان از شفافیت کامل ایران در برابر بازرسان هسته ای نیز بخش های دیگری از این هدف است. این روند به نصب دوربین ها برای نظارت بر برنامه های غنی سازی 3.5 درصدی در ایران نیاز دارد به نحوی که این اطمینان وجود داشته باشد که درصد غنی سازی افزایش نمی یابد. همچنین نباید تاسیسات غنی سازی و نیروگاه آب سنگین بیشتری در ایران ساخته شود. در همین حال مذاکرات نیز می تواند میزان اعتماد به روند برنامه های هسته ای ایران را افزایش دهد.
به گزارش خبرگزاری بلومبرگ، این مصالحه بهترین دستاوردی است که می تواند از طریق مذاکرات حاصل شود. از سوی دیگر به نظر می رسد که دولت اوباما نیز با حدودی از این خط مشی استقبال می کند و از تاکید بر درخواست توقف کامل تمامی برنامه های غنی سازی کاسته است. با این حال کاخ سفید نمی خواهد در سال انتخابات امتیاز های گسترده ای را به زودی در اختیار ایران قرار داده و هدف هجوم انتقاد ها قرار گیرد.
البته گروه 1+5 نباید از درخواست تعلیق موقتی عقب نشینی کند و باید به ایران چشم انداز روشنی در خصوص لغو تحریم ها ارائه دهد. پذیرش حق غنی سازی محدود در ایران در صورت دستیبابی به توافق حتمی و دائمی نیز می تواند دیگر بخش رویکرد 6 قدرت جهانی در مذاکره با ایران باشد.
این در حالی است که فهرست طولانی از تحریم هایی که باید لغو شوند وجود دارد که می تواند به ایران ارائه شود تا این کشور به طور جدی در روند مذاکرات همکاری کند. یکی از نکته هایی که باید در نشست مسکو به آن توجه شود، به تعویق انداختن تحریم های نفتی است که قرار است اتحادیه اروپا از اول جولای علیه ایران اعمال کند. چشم انداز تعلیق این تحریم ها می تواند در مقابل تعلیق عملیات غنی سازی 20 درصدی ، انتقال ذخایر اورانیوم غنی شده به خارج و موافقت با بازرسی های گسترده تر به ایران ارائه شود.
در صورتی که همه این شرایط ایجاد شود؛ اتحادیه اروپا می تواند تحریم های نفتی خود را به تعویق بیاندازد. البته همواره این تهدید به قوت خود باقی می ماند که در صورت شکست مذاکرات و از سرگیری غنی سازی در ایران، تحریم های نفتی اعمال شوند. این هدف چندان دشوار نیست. نتیجه این رویکرد حفظ فشار بر ایران در جهتی است که به متوقف شدن برنامه های هسته ای تردید آمیز کمک کرده و از وقوع جنگ جلوگیری کند.