سایت ساجد- وی گفت: سال 63 بود در دوران اسارت به اردوگاه الانبار منتقل شدم که متاسفانه استان الانبار عراق از نظر آب و هوایی بسیار جهنمی بود و بعثی ها از همین مسئله بسیار علیه ما استفاده می کردند و اسرا با بارها پای پیاده روی آسفالت سوزان اردوگاه شکنجه می دادند و یا اینکه به بهانه های بهداشتی، آب را بر روی اسرای ما قطع می کردند اما غافل از اینکه همه اسرا با این اقدام بعثی، سعی در هم ذات پنداری بیشتری با اسرای دشت کربلا داشتند که این اتفاق در نهایت به تقویت ایمان و صبر و پایداری اسرا ورزمندگان لشکر اسلام منجر میشود.
وی در ادامه به برخی شیطنت های پلید عراقی ها در دوران محرم و صفر اشاره کرد و افزود: یکی از خاطرات دردناک بنده در دوران اسارت مربوط به شیطنت های بعثی ها در ایام عاشورا و تاسوعا بود بطوری که عراقی ها چند روز مانده به ایام عزاداری عاشورا به بهانه تزریق واکسن بهداشتی، با استفاده از آمپول گاوی و با شرایط غیربهداشتی به همه اسرا واکسن میزدند بطوری که همه ما تا چند روز به تب و لرز می افتادیم و آن وقت بود که بعثی ها از اینکه ما نمی توانیم در روز عاشورا و تاسوعا عزاداری کنیم بسیار مطمئن و خوشحال بودند.
وی ادامه داد: اما زهی خیال باطل، زیرا اسرای ما با یک معجره الهی برای عزاداری برای روز عاشورا چنان توان و انرژی می گرفتند که باورش برای عراقی ها بسیار سخت بود.
وی در پایان در خصوص نحوه به اسارت درآمدن خود گفت: در تاریخ 24 /3 / 1361 بود که برای شناسایی منطقه مورد نظر به محل اعزام شدیم که طی یک درگیری تن به تن با عراقی ها، به اسارت درآمدیم و عده ای از همزمان بنده در آن درگیری به شهادت رسیده اند و عده ای دیگر همانند بنده با حالات زخمی به اسارت درآمدند.