اختصاصی

داعش : مرگ یا خودكشی ؟!

عکس خبري -داعش : مرگ يا خودکشي ؟!

امروز عده ای به نام اسلام، عرب بودن را مورد عتاب قرار می دهد و عده ای با چماق ناسیونالیسم عربی ، اسلام را . حال آنكه این دو هیچگاه جدا از یكدیگر نبوده اند.

فضل الشلق - وزیر سابق فناوری اطلاعات لبنان ، تحلیلگر سیاسی استراتژیک-


امروز عده ای به نام اسلام، عرب بودن را مورد عتاب قرار می دهد و عده ای با چماق ناسیونالیسم عربی ، اسلام را . حال آنکه این دو هیچگاه جدا از یکدیگر نبوده اند. عربی زبان و اسلام دین ماست. انسان شناسان معتقدند جوامع از دو عنصر مذهب و زبان جدا نیست. و دلیلی ندارد که به مناقشه تنوع و اقلیت ها بپردازیم. در بین جامعه عربی زبان ها و اقوام فراوان دیگری وجود دارد که حق ابراز وجود دارند. در جوامع اسلامی نیز گروه های مختلف اقلیات دینی وجود دارد و در حقیقت این تنوع به فرهنگ جامعه غنا می بخشد. این تنوع در طول تاریخ مزیتی ایجابی و نه سلبی بوده است.
ایدئولوژی های ناشی از قومیت یا مذهب، افکار، استنباط ها و گاهی اوقات اوهامی است که از سوی ایده پردازان آن صادر می شود و در طول زمان و بر حسب وقایع سیاسی و مراحل تمدنی تغییر می کند. افراط در ایدئولوژی نقطه پایانی بر منطق است و به شکل یک انفجار در بین طرفداران آن بروز می کند. ایدئولوژی قومیتی عربی هنگامی که صدام حسین با این عنوان آن را اشغال کرد منفجر شد.
اعلان خلافت اسلامی نیز روی دیگر سکه و انفجار قرائت افراط گرایانه اسلامی است. و در دو حالت به شان سیاست و دولت و در جایگاه بالاتر نسبت با شانیت امت و فرهنگ ریشه دار اسلامی با تعبیر امت – دولت اهمال شد.
در حال حاضر، سوالی که پیرامون داعش شکل گرفته است که آیا این مجموعه ترکیبی از سیاست و همکاری موقت مجموعه های اطلاعاتی است یا اینکه ریشه در جوامع عربی دارد ؟
کم و بیش اعضای بسیاری از جریانهای اسلامی قدیمی از اخوان المسلمین تا حزب اسلامی التحریر، تا جریانات سلفی و وهابیت و حتی صوفی های پیکارجو(این قول که صوفیه صرفا یک جنبش معنوی است یک خطا است!) در حرکت داعش حضور دارند. اینکه بگوییم داعش در جوامع اسلامی جایگاه اجتماعی ندارد غلط است. قیام مهدیون در مغرب عربی و شمال آفریقا نیز به همین مدل شکل گرفت و ریشه اجتماعی داشت. البته در جوامع دیگر در کل جهان نیز جنایت هایی رخ داده است که وحشی گری آن کم از جنایات داعش نیست. در قیام های مردمی چین در قرن 19 و 20 ده ها میلیون نفر به قتل رسیدند. و همه این جنایات با نام ایدئولوژی رخ داده است. و مثالهای فراوانی در این خصوص وجود دارد.
تمام نظام های عربی و حتی برخی کشورهای اسلامی در شکل گیری داعش نقش داشته اند، برخی با کمک مالی و برخی با سلاح و برخی با نیروی انسانی مرد و زن و ... . جالب است که همه آنها نیز به کمپین مبارزه با تروریسم داعش پیوسته اند! این نظام ها با این حربه به تطهیر خود و همچنین بقاء در سلطه با استفاده از غول داعش می پردازند.
تمام آنچه که تا کنون بیان شد مقدمه ای برای سوال ذیل است : اما در مورد کمک های داوطلبانه مردمی ایدئولوژیک و مالی به داعش چطور ؟ پاسخ به این سوال، پیچیده و نیازمند بحث های فراوان است. یک تفسیر می گوید که داعش نتیجه از بحران های معیشتی، بیکاری و فقر است. که بایستی مورد بحث قرار گیرد که آیا به راستی روشهای دیگری برای ابراز این نارضایتی وجود نداشت؟
این تفسیر می تواند توجیه کننده انگیزه عاملان این جنایت ها باشد. شاید محکوم کردن جامعه غیر مقبول باشد، اما ارتکاب جنایت ها تفسیری جز خودکشی یا مرگ برای یک جامعه ندارد.
اگر حتی داعش نتیجه دسیسه های خارجی باشد، این امر نافی واقعیت موجود فساد و اینکه اینها صرفا آلت دست قدرتهای خارجی هستند نیست. مسلما این عوامل بدون اراده نیستند.
اگر داعش را تعبیری از جریانات اجتماعی بدانیم، پس قابلیت خودکشی در بسیاری از مناطق عربی وجود دارد. در مکان های فراوانی روزانه شاهد عملیات انتحاری هستیم. بعضی ها را استشهادی می خوانیم و بعضی ها را جنایت های تفکیری. اما خودکشی اجتماعی مسئله دیگری است. آیا به اینجا رسیدیم ؟ آیا این به معنای این است که جامعه ما گزینه های دیگری را پیش روی خود نمی بیند ؟
سیاست به معنای تعدد گزینه ها باست. آیا همه گزینه ها برای جامعه ما پایان یافته تلقی شده است ؟

۱۳۹۳/۶/۱۵

اخبار مرتبط