محمدكاظم انبارلويي/به گزارش نما ،يكي از ادعاهاي غرب عليه ملت و دولت ايران، نقض حقوق بشر است بيآنكه آنها اعتراف كنند از چه «حقوقي» و يا از كدام «بشر» در ايران ياد ميكنند.با پيروزي انقلاب اسلامي، ملت ايران در يك رفراندوم آزاد اعلام كرد نظام ما يك نظام «جمهوري» است نه سلطنتي، نه فاشيستي، نه سوسياليستي ونه ليبراليستي.
ملت ايران صراحتا در اين رفراندوم اعلام كردند كه ميخواهيم مناسبات اسلامي را در امر حكومتداري رعايت كنيم و اسلام و قرآن و آموزههاي ديني، ملاك رعايت حقوق بشر در ايران باشد. نخبگان ملت ايران در قانون اساسي و به تبع آنان ملت ايران اعلام كرد منظور از «حقوق»، همان فقه و شريعت اسلامي است و منظور از انسان، انسان تراز اسلام و قرآن است. انساني كه خداوند از نحوه آفرينش او و اهداف و رسالتهاي او در قرآن سخن ميگويد. انساني كه يك ماموريت ابدي دارد و حيات او مختص چند روزي كه در اين كره خاكي زندگي ميكند، نيست.
وحشت غرب از انقلاب اسلامي از همين پديداري «بشر» تراز قرآن و اسلام و حقوق مبتني بر فقه و شريعت اسلامي است كه تمامي ابعاد و نيازهاي فطري بشر را در برميگيرد. لذا از همان ابتدا چون ياراي مقابله علمي با حقوق بشر اسلامي را نداشتند، راه ديگري را انتخاب كردند؛ آن راه هم سادهترين و هموارترين و بيدردسرترين مسير بود و آن، اينكه انگ نقض حقوق بشر را بر پيشاني جمهوري اسلامي، دولت و ملت ايران بزنند.
مجموعه گزارشهايي كه طي سه دهه گذشته تاكنون سازمانهاي حقوق بشري تحت حمايت غرب و بويژه آمريكا عليه ايران تهيه كردند در چند محور خلاصه ميشود؛
1- يك محور از گزارشهاي نقض حقوق بشر اختصاص به حمايت غرب از منافقين، عناصر مرتبط با سلطنتطلبان، ماركسيستها، كمونيستها و عناصر واداده در برابر غرب و ايستاده در مقابل ملت است. محور اصلي راهبردهاي اين جريان مبارزه با اسلام و مخالفت با دين و مخالفت با مبنا قرار گرفتن احكام قرآن در مناسبات بين حكومت و مردم است.
اين گروهها براي مبارزه با انقلاب و مردم و اسلام تا موقعي كه دست به ترور و قتلهاي فجيع گروههاي مردمي و مسئولان حكومتي نزده بودند كسي به آنها كاري نداشت. اما وقتي به كشتار مردم و نقض حقوق بشر در ايران روي آوردند مطابق قوانين اسلامي با آنها برخورد شد. غرب و بويژه آمريكا به جاي دفاع از حقوق ملت ايران و مبارزه با تروريسم و جلوگيري از نقض حقوق بشر، براي حفظ منافع خود از ناقضان حقوق بشر در ايران حمايت كردند و بعد هم سازمانهاي دستساز حقوق بشري را فرستادند ايران تا با گزارشهاي جعلي، ايران را متهم به نقض حقوق بشر كنند. هزاران تن از مردم عادي كه طعمه ترور بودند و صدها مقام دولتي كه قرباني ترور شدند، از نظر غرب هيچ حقوقي ندارند. اما تروريستهاي ضدبشر وضد حقوق بشر، بهطور وسيع نه تنها مورد حمايت حقوقي آنان قرار گرفتند بلكه مورد حمايت مالي و تسليحاتي هم واقع شدند. آمريكا هنوز در عراق متعهد است كه از جمع چند صدنفري تروريستهاي منافق كه دستشان به خون ملت ايران و ملت عراق آلوده است دفاع كند.
2- يك محور از گزارشهاي نقض حقوق بشر در ايران مربوط است به دفاع از فرقه بهائيت كه نقش جاسوسي و فتنهگري در كشور دارد. جريان بهائيت يك جريان دستساز سرويسهاي امنيتي انگليس در ايران بوده است. مركز اين فرقه اكنون در حيفا در قلب سرزمينهاي اشغالي است. بهائيت يك سرويس تمام عيار جاسوسي و امنيتي است كه تحت پوشش يك دين جعلي فعاليت ميكند. اسناد مشهود و غيرمشهود، اين ادعا را به خوبي ثابت ميكند.
در جريان فتنه 88 اين فرقه در كنار ديگر جريانهاي مرتبط با سرويسهاي جاسوسي امنيتي غرب، نقشآفريني كردند.
با آنكه اين فرقه آزادانه در ايران زندگي ميكنند و از حقوق شهروندي برخوردارند و حتي در بخشي از فعاليتهاي اقتصادي داراي انحصارات هستند، گزارشهاي ضدحقوق بشري از ايران حكايت از نقض حقوق آنها دارد.ترجيع بند گزارشهاي ضدحقوق بشري در ايران آن است كه؛ «بهائيان از داشتن اموال، تحصيل و اشتغال در ايران محروم هستند!!»
3- يك دسته ديگر از اتهامات سازمانهاي حقوق بشر به ملت ايران ناظر به دفاع از قاچاق مواد مخدر و قاچاقچيان مواد مخدر است. سالانه دهها تن از جوانان جان بر كف ما در نيروي انتظامي در مقابله با قاچاقچيان به شهادت ميرسند. هزاران جوان و خانواده در معرض مواد مخدر، جان خود را از دست ميدهند و يا دچار فروپاشي خانواده ميشوند. مواد مخدر كيان زندگي را در ايران، منطقه و جهان تهديد ميكند. ايران از كشورهايي است كه ترانزيت مواد مخدر در آن صورت ميگيرد و مسير اصلي ورود مواد مخدر به اروپاست.كشورهاي اروپايي به جاي تجليل از شهداي نيروي انتظامي كه در مقابله با قاچاقچيان به شهادت رسيدهاند و به جاي دلسوزي براي خانوادهها و جوانان ايراني كه در معرض تهديد مواد مخدر هستند، دلسوز قاچاقچيان مواد مخدر شده و معترض به مجازاتهاي سنگين براي آنها هستند!
حال آنكه در قوانين بينالمللي هيچ مصونيتي براي قاچاقچيان مواد مخدر تعريف نشده است. در تمام دنيا قاچاق مواد مخدر از مصاديق جرم است و براي آن مجازاتهاي سنگين تعريف شده است و اساسا يكي از وظايف كليدي پليس بينالملل، مبارزه با شبكههاي سازمان يافته قاچاق مواد مخدر است.
اما بخشي از گزارشهاي مدعي نقض حقوق بشر در ايران اختصاص به دفاع از قاچاقچيان دارد! چرا؟ براي اينكه از نظر اين سازمانها بايد ملت ايران را نابود كرد. اگر با تروريسم نشد، با مواد مخدر!
4- بخش ديگري از گزارشهاي سازمانهاي حقوق بشري عليه ملت ايران اختصاص به حقوق زنان و حقوق همجنسگرايان دارد.
آنها به دليل اينكه در قرآن و احكام الهي، همجنسگرايي جرم محسوب ميشود، ما را به نقض حقوق بشر متهم ميكنند.
آنها از سرنوشت قوم لوط درس نگرفته و جوامع خود را در مسيري قرار دادهاند كه فروپاشي خانوادهها و تهديد و تحديد نسل، كمترين آسيب اين رويكرد است. آنها بايد منتظر يك صيحه آسماني باشند تا به قهر الهي نابود شوند.
آنها بيآنكه از حقوق اسلامي چيزي بدانند ما را متهم به نقض حقوق زنان ميكنند در حالي كه در جوامع خود سالانه دهها هزار زن توسط شوهرانشان يا شوهران به دست زنانشان به قتل ميرسند. صدها هزار نفر مورد اذيت و آزار جنسي قرار ميگيرند، با وجود آنكه داد و فرياد روانشناسان و جامعهشناسان آنها به هوا بلند است، خود را در يك گرداب توفاني گرفتار كردهاند و ميخواهند جوامع اسلامي را هم به همان گرداب وحشتناك ببرند، لذا انگ نقض حقوق زنان را به ما ميزنند تا ما نيز به همان چيزي گرفتار شويم كه سالهاست جوامع مدرن با آن دست به گريبان هستند.
جمعبندي:
آنچه از جمعبندي گزارشهاي حقوق بشري در مورد ايران به دست ميآيد آن است كه آنها وقتي سخن از حقوق انسانها در ايران به ميان ميآورند، در حقيقت از حقوق «اشرار» سخن ميگويند و كاري به حقوق مردم عادي و ميليونها ايراني كه بايد از حداقل حقوق الهي و انساني برخوردار باشند، ندارند. جالب اينجاست كه گزارشهاي نماينده كميسيون حقوق بشر در سازمان ملل قبل از طرح در اين سازمان، از بيبيسي، بنگاه سخن پراكني انگليس يعني اصليترين كشور ناقض حقوق بشر در ايران پخش ميشود.
نام نماينده كنوني كميسيون حقوق بشر سازمان ملل، «احمد شهيد» است. شايستهترين نام براي او «احمد شرير» است. شرارت او در تنظيم اين گزارشهاي شرارتآميز و ارتباط او با بيبيسي و منافقين، از جرايم مشهود اوست. ماموريت او در ايران حمايت از اشرار، تروريستها و ... است.
دفاع از حقوق 75 ميليون نفر ملت ايران در هيچ جاي گزارشهاي او وجود ندارد. سازمان ملل بايد به اين بازي شرورانه و وقيحانه پايان دهد. مسئولين كميسيون حقوق بشر سازمان ملل بايد نماينده شرور خود را عوض كنند و يك نماينده بيطرف براي دفاع از حقوق بشر كه ناظر به حقوق 75 ميليون ايراني است، به كشور ما گسيل دارند.