روی صندلی قطار مترو داشتم با موبایلم ور میرفتم كه پسرك فال فروش، موقع رد شدن، صفحهی گوشیام را دید. كنارم ایستاد، پرسید عكس كی بود روی گوشیت؟ من هنوز جواب نداده بودم و مشغول جواب دادن بودم كه باز گفت: روشن میكنی گوشیتو كه باز ببینم عكس رو؟
روشن كردم و گفتم: بله، عكس قاسم سلیمانیست.