نسخه چاپی

بازتاب سفر روحانى به نیویورك و آستاراخان در رسانه های جهان

دومین سفر رئیس جمهور و هیأت همراه به نیویورك به منظور شركت در مجمع عمومى سازمان ملل متحد با توجه به همزمانى مذاكرات هسته اى و به ویژه بحث مبارزه با داعش، بار دیگر ایران را در كانون توجه رسانه هاى خارجى و محور تحلیل هاى متعدد قرار داد.

به گزارش نما به نقل از تسنیم، دومین سفر رئیس جمهور و هیأت همراه به نیویورک به منظور شرکت در مجمع عمومى سازمان ملل متحد با توجه به همزمانى مذاکرات هسته اى و به ویژه بحث مبارزه با داعش، بار دیگر ایران را در کانون توجه رسانه هاى خارجى و محور تحلیل هاى متعدد و متنوع قرار داد.

سفر رئیس جمهورى کشورمان به نیویورک، در حالى به پایان رسید که توجه رسانه هاى جهان همچنان معطوف به حضور پررنگ ایران در این اجلاس مهم جهانى است. دیدار با شخصیت ها و مقامات دیگر کشورها در نیویورک، حضور در محافل رسانه اى و ملاقات با خبرنگاران مطرح بین المللى، از موضوعاتى بود که در کنار موضوع اصلى این سفر یعنى سخنرانى مهم رئیس جمهورى در مجمع عمومى، مورد بحث و تحلیل رسانه هاى جهان قرار گرفت.
دیدار با ۹ رییس جمهور، ۵ نخست وزیر و سخنرانى در صحن علنى سازمان ملل از مهم ترین فعالیت هاى سفر پنج روزه رییس جمهور به نیویورک براى شرکت در شصت و نهمین اجلاس مجمع عمومى سازمان ملل متحد بود.
رییس جمهور هم چنین طى نشست هایى جداگانه در جمع نخبگان سیاسى اندیشکده هاى آمریکایى، اعضاى اندیشکده هاى آمریکایى، فعالان و صاحبنظران و سرمایه گذاران شرکت هاى آمریکایى، رهبران جوامع اسلامى آمریکا، ایرانیان مقیم آمریکا، کارآفرینان ایرانى مقیم آمریکا و اساتید و دانشجویان ایرانى مقیم این کشور حاضر شد و دیدگاه ها و مواضع جمهورى اسلامى ایران را تشریح کرد. روحانى در این سفر، ضمن گفت وگوى اختصاصى با شبکه هاى تلویزیونى PBS و CNN طى نشستى مطبوعاتى در نیویورک به سؤالات نمایندگان رسانه هاى بین المللى پاسخ داد.
رییس جمهور هم چنین پس از سفر به نیویورک، در چهارمین اجلاس سران کشورهاى حاشیه دریاى خزر در آستراخان روسیه شرکت و با رؤساى جمهورى آذربایجان و روسیه دیدار و گفت وگو کرد.
در این نوشتار ضمن ارائه گزارشى از این سفر، به بررسى دستاوردها، پیام ها و بازتاب هاى آن خواهیم پرداخت.
شصت ونهمین سالگرد تأسیس سازمان ملل متحد با حضور سران، مقامات و اعضاى این سازمان در نیویورک برگزار شد. جمهورى اسلامى ایران نیز در بالاترین سطح در این نشست حضور یافت و دکتر حسن روحانى، رئیس جمهورى اسلامى ایران در سخنرانى در مجمع عمومى سازمان ملل، دیدار با مقامات و سران کشورها و نیز نشست هاى خبرى با رسانه ها و در نهایت دیدار با ایرانیان مقیم آمریکا، دیدگاه ها و مواضع جمهورى اسلامى ایران درباره مسائل گوناگون را تشریح کرد. نشست امسال از منظر دیگرى نیز اهمیت داشت و آن برگزارى مذاکرات هسته اى میان ایران و گروه ۵+۱ به ریاست دکتر ظریف، وزیر امور خارجه جمهورى اسلامى ایران بود که در قالب رایزنى هاى دوجانبه و چندجانبه انجام گرفت. به اذعان جهانیان نشست امسال سازمان ملل یک محور مهم دیگر نیز داشت و آن آشکارشدن رفتارها و دیدگاه هاى غرب در قبال جمهورى اسلامى در بازه زمانى یک ساله (از نشست سال گذشته سازمان ملل تاکنون) است.
نشست امسال سازمان ملل نکات قابل توجهى براى ایران و جهانیان به همراه داشت که در زیر به بخشى از آن اشاره مى شود:
الف) تقویت مواضع اصولى نظام؛ دکتر روحانى در نیویورک برنامه اى فشرده از ملاقات با سران کشورهاى آسیا، آفریقا، آمریکاى لاتین و اروپا و نیز مصاحبه هاى متعدد با شبکه هاى جهانى و در نهایت دیدار با ایرانیان مقیم آمریکا و.... داشت. آنچه در مواضع رئیس جمهور مشهود است تأکید بر حفظ و تقویت مواضع اصولى و انقلابى جمهورى اسلامى است که در محورهاى حقوق هسته اى و در عین حال لغو تحریم هاى ضد ایرانى، حمایت از مقاومت و استعمار و استکبارستیزى با محوریت مخالفت با سلطه گرى آمریکا مشاهده مى شود:
در این باره بیان چند نمونه قابل توجه است.
دکتر روحانى در سخنرانى مجمع عمومى سازمان ملل از عملکرد غرب در ایجاد تروریسم انتقاد کرده و تأکید مى کند: «اشتباهات راهبردى غرب در مسائل منطقه خاورمیانه و آسیاى مرکزى و قفقاز، این نقطه از جهان را به بهشت تروریست ها و افراطیون بدل کرده است. تجاوز نظامى به افغانستان و عراق و مداخلات نادرست در تحولات سوریه نمونه هاى روشنى از این راهبرد غلط در منطقه خاورمیانه است.
وقتى پاى ژنرال ها به منطقه باز شد، انتظار نداشته باشید دیپلمات ها به استقبال آنان بروند. وقتى جنگ شروع شد، دیپلماسى به پایان مى رسد. وقتى تحریم آغاز شد، نفرتِ عمیق از تحریم کنندگان هم، شروع مى شود. وقتى فضاى خاورمیانه امنیتى شد، پاسخ آن هم امنیتى مى شود.»
وى در سخنان خود هم چنین بر اصل اتحاد منطقه و به نوعى دل نبستن به غرب تأکید کرد: «بدیهى است کشورهاى منطقه که درد را بهتر مى شناسند، بهتر هم، مى توانند با همفکرى و ائتلاف، مسؤولیت مبارزه را پذیرفته و رهبرى آن را بر دوش گیرند و اگر دیگر کشورها مى خواهند علیه تروریسم، گامى بردارند، باید به حمایت آنان برخیزند. اگر در منطقه خاورمیانه، هماهنگى و همکارى بیشتر و گسترده ترى مى داشتیم، هزاران انسان بى گناه فلسطینى در غزه، قربانى تجاوز رژیم صهیونیستى نمى شدند. ما در تمامى عرصه ها، مبناى حل مشکلات را تعامل و اعتمادسازى پایدار میان قدرت هاى منطقه اى مى دانیم و از هرگونه همکارى میان کشورهاى مسلمان براى مبارزه با افراطى گرى، تهدید و تجاوز، حمایت مى کنیم و آماده ایم نقش دائمى سازنده و مؤثرِ خود را، ایفا کنیم.»
در باب حقوق هسته اى نیز وى بارها بر حفظ حقوق ایران تأکید کرد، چنان که در سخنرانى مجمع عمومى رئیس جمهور آمده است: «تداوم تحریم هاى ظالمانه علیه ایران، تداوم اشتباهى راهبردى علیه یک ملتِ معتدل و مستقل، در شرایط حساس منطقه ماست. ما در یک سال گذشته، به شفاف ترین گفت وگوها، براى اعتمادسازى در موضوع هسته اى ایران دست زده ایم و نه در اثر تهدید و تحریم که بر مبناى اراده ملت خود، مذاکره جدى و صادقانه را در دستور کار قرار داده ایم، زیرا بر این باوریم که موضوع هسته اى، یک راه حل، بیشتر ندارد و آن فقط مذاکره است و اگر برخى در تخیل خویش، به راه هاى دیگرى مى اندیشند، سخت در اشتباهند.»
روحانى در جمع خبرنگاران نیز گفت: «هر توافقى که در آن مسأله ادامه غنى سازى در خاک ایران محفوظ نشده باشد از نظر ما قابل قبول نخواهد بود.» رئیس جمهور ادامه داد: «تحریم ها به طور کامل باید برداشته شود و در هر توافقى که مسأله پایان تحریم به صراحت و قاطعانه بیان نشده باشد آن توافقنامه از دیدگاه مردم ایران قابل قبول نخواهد بود.»
دکتر روحانى در جمع خبرنگاران بر مواضع ضد آمریکایى ایران تأکید کرد. وى در حالى که بارها بر غیر قانونى بودن حملات آمریکا به سوریه تأکید و از آن انتقاد کرده بود، گفت: «مبارزه نمایشى با تروریست نمى تواند ما را به هدف ثبات و امنیت در منطقه رهنمون کند.»
رئیس جمهور ادامه داد: «تروریسم منابع مختلفى دارد، بنابراین اگر مى خواهیم با آن مبارزه کنیم باید آن را قطع کنیم و روشن کنیم که آنچه در این خشونت از لحاظ ایدئولوژیکى ادعا مى شود دروغ و نابجاست.»
حمایت از مقاومت بخش دیگرى از مواضع اصولى رئیس جمهور در نیویورک بود. روحانى در ادامه نشست خبرى در نیویورک در پاسخ خبرنگار روزنامه یواس اى تودى مبنى بر این که بسیارى در جهان از این که ایران مى خواهد به مبارزه ضد تروریسم ملحق شود خوشحالند، اما ایران از گروه هایى مانند حزب الله یا دولت بشار اسد حمایت مى کند، آیا شما تصور مى کنید که ایران روزى از این گروه ها حمایت نکند؟ گفت: تعجب مى کنم شما گروهى را که در لبنان عضو دولت و پارلمان و مورد احترام مردم و مقامات سیاسى هستند، تروریست مى دانید. وى گفت: مگر حماس با انتخابات و رأى مردم روى کار نیامده است، پس چطور آراى مردم را در کشورى قبول نمى کنید و آن را تروریسم مى دانید، آن هم پس از تجاوز رژیم صهیونیستى به غزه و حمله به خانه ها و کودکان.
روحانى گفت: من نشنیدم که حماس در جایى از دنیا در آمریکا یا آسیا دست به اقدامى زده باشد، بلکه همه ترورها مربوط به گروه هاى دیگر است.
رئیس جمهور ادامه داد: ما پیش از این منافقین را به عنوان یک گروه تروریست مى دانستیم که متأسفانه در کشورهاى غربى لانه کردند و حتى امروز در آمریکا نیز حضور دارند.
روحانى در باب حزب الله نیز تأکید کرد: حزب الله جزء پارلمان و دولت لبنان است، پس نمى توان به آن تروریسم اطلاق کرد.
وى بر مردمى بودن دولت اسد تأکید و بر احترام جهانى به رأى مردم سوریه تأکید کرد.
گفتنى است وزیر امور خارجه ایران در نشست کمیته فلسطین جنبش عدم تعهد در حمایت از ملت فلسطین و محکومیت جنایات صهیونیست ها گفت: زمان به سود مردم فلسطین و به ضرر دشمنان آن کشور در جریان است و این به معناى شکل گیرى روند مهمى در سطح بین المللى در ارتباط با مسأله فلسطین است.
نکته قابل توجه آن که اصرار ایران بر حفظ مواضع اصولى و ضد امپریالیستى با حمایت هاى جهانى همراه بود، چنان که وزراى امور خارجه گروه ۷۷ و چین در اعلامیه بیست وهشتمین نشست وزراى خارجه، به صراحت اعمال تحریم هاى اقتصادى یکجانبه علیه جمهورى اسلامى ایران را غیر قابل قبول دانستند. بسیارى از مقامات کشورهاى جهان نیز در دیدار با مقامات ایرانى ضمن حمایت از مواضع جهانى ایران و ازجمله در زمینه هسته اى بر همگرایى با جمهورى اسلامى تأکید کردند.
ب) مذاکره با گروه ۵+۱؛ بخشى از مسائل مطرح در نیویورک را مذاکرات هسته اى میان جمهورى اسلامى ایران و گروه ۵+۱ تشکیل مى داد. در این چارچوب نیز دیدارهاى دوجانبه میان ظریف و وزراى خارجه ازجمله وزیر خارجه آمریکا و نیز مذاکراتى در سطح معاونان به ریاست دکتر عراقچى برگزار شد. همزمان با این نشست ها کشورهاى غربى با برجسته سازى مسائلى مانند داعش و حتى اتهام زنى به ایران در قالب حقوق بشر و ابهام سازى در فعالیت صلح آمیز هسته اى ایران تلاش کردند فضاى روانى سنگینى را بر ایران حاکم سازند تا شاید خواسته هاى خود را به تهران تحمیل کنند. مجموع رایزنى ها میان ایران و گروه ۵+۱ در حالى صورت گرفت که نتیجه نهایى توافق طرفین از ادامه مذاکرات حکایت دارد، در حالى که یک اصل بر همگان آشکار شد و آن این که ایران در هیچ شرایطى حاضر به عقب نشینى از حقوق خود نیست. سند این مسأله نیز عدم برگزارى نشست هفت کشور در سطح وزیر خارجه بود که به دلیل زیاده خواهى غرب و اصرار ایران بر عدم پذیرش این زیاده خواهى برگزار نشد.
گفتنى است کشورهاى غربى در یک بازى رسانه اى، برخى طرح ها را به نقل از دیپلمات ها مطرح کردند تا از یک سو غرب را پیشگام حل موضوع هسته اى معرفى کنند و از سوى دیگر ایران را زیر فشار قرار دهند تا با زیاده خواهى غرب موافقت کند که این امر نیز محقق نشد. در همین چارچوب عراقچى، معاون وزیر امور خارجه تأکید مى کند: در برخى موارد درباره جزئیات مسائل فنى پیشرفت هاى خوبى صورت گرفته است و به برداشت هایى دست یافته ایم و راه حل هایى نیز وجود دارد، اما هنوز درباره موضوعات کلان و اساسى به یک درک مشترک و تفاهمى که بتواند پایه یک توافق باشد، نرسیده ایم. وى افزود: هیچ یک از اعداد و ارقامى که در رسانه ها گفته مى شود مورد تأیید نیست، ضمن آن که بعضى ها مسائلى را با اهداف سیاسى خاصى مطرح مى کنند که این امر نیز باید در نظر گرفته شود. وى تأکید کرد: مسلماً یک ذره هم از حقوق هسته اى مردم ایران کوتاه نخواهیم آمد.
ج) غرب و نشست سازمان ملل؛ از نکات بارز نشست امسال سازمان ملل، ارزیابى جهانى از صداقت رفتارى غرب از بازه زمانى نشست سال گذشته سازمان ملل تا نشست کنونى است. نشست سال گذشته در حالى برگزار شد که از یک سو با گفت وگوى تلفنى دکتر روحانى و اوباما رئیس جمهور آمریکا و ادعاهاى گسترده سران غرب مبنى بر تغییر دیدگاه در قبال جمهورى اسلامى ایران همراه بود. به اذعان بسیارى از ناظران سیاسى نشست امسال و نوع رفتار غربى ها سنگ محکى براى سنجش صداقت رفتارى آن ها براى ملت ایران و جهانیان بود. در حالى که سران برخى از کشورهاى اروپایى در نشست اخیر نگاه تعاملى قابل توجهى به ایران داشته اند، اما همچنان برخى کشورها نظیر انگلیس و آمریکا همچنان در تصورات پوسیده خود غوطه ور هستند.
نمود این امر را در سخنان سران این کشورها مى توان مشاهده کرد. باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا به صورت مستقیم و غیرمستقیم بار دیگر مواضع گذشته را در قبال ایران تکرار کرد. وى تأکید کرد که آمریکا به دنبال راه حل دیپلماتیک براى موضوع هسته اى ایران است و گفت: این بخشى از تعهد ما براى متوقف کردن گسترش تسلیحات هسته اى است و به دنبال صلح و ثبات در جهانى عارى از این تسلیحات هستیم و این تنها در صورتى محقق مى شود که ایران فرصت را از دست ندهد.
این ادعاى اوباما براى تهدید نشان دادن ایران در حالى صورت مى گیرد که ایران هرگز دنبال بمب نبوده و نیست، پس ادعاى اوباما صرفاً یک دروغ پراکنى است.
اوباما ادامه داد: پیام من به مردم و رهبران ایران ساده است؛ این فرصت را از دست ندهید. ما مى توانیم به راه حلى برسیم که نیازهاى انرژى شما را تأمین کند و در عین حال به جهان اطمینان دهد که این برنامه صلح آمیز است.
این سخنان در حالى مطرح شده که محور خواسته هاى ایران صرفاً انرژى نیست و حقوق هسته اى است که مصارف گسترده اى دارد. نکته قابل توجه آن که آمریکا که سوخت ۲۰ درصد ایران براى مصارف پزشکى را نداد، چگونه مى توان به آن براى تأمین انرژى اعتماد کرد. حقوق هسته اى ایران براساس ان. پى. تى آشکار است و نیازى نیست که غرب بخواهد آن را به ما بدهد، لذا سخنان اوباما صرفاً یک زیاده خواهى است.
اوباما به صورت غیرمستقیم منافع و اصول منطقه اى ایران را نیز هدف قرار داد، چنان که در بخشى از سخنرانى خود تأکید کرد که تنها راه باقى مانده براى جنگ داخلى سوریه، راه حل سیاسى است. راهکار سیاسى مورد نظر آمریکا حذف اسد و ایجاد حکومتى دست نشانده است، چنان که در حاشیه نشست سازمان ملل کرى با معارضان سورى که دست شان به خون مردم سوریه آغشته است دیدار و بر حمایت از آن ها براى کشتار بیشتر تأکید کرد. با توجه به این که سوریه عمق اهداف راهبردى ایران و مقاومت است و به صراحت مى توان گفت که سخنان ضد سورى و حملات هوایى آمریکا به این کشور استمرار تقابل با جمهورى اسلامى و جبهه مقاومت است.
از سوى دیگر دیوید کامرون، نخست وزیر انگلیس در سخنرانى خود در مجمع عمومى سازمان ملل، گستاخانه ایران را متهم به حمایت از تروریسم کرد و به خود اجازه داد که در امور داخلى ایران دخالت کند. کامرون در سخنانى درباره ایران گفت: ایران باید فرصت داشته باشد تا نشان دهد مى تواند بخشى از راه حل منطقه (در مبارزه با داعش) باشد و نه بخشى از مشکل. من با رئیس جمهور روحانى دیدار کردم، ما اختلاف نظرهاى شدیدى داریم. ایران از گروه هاى تروریستى حمایت مى کند، برنامه هسته اى اش، رفتارش با مردمش، همه این ها باید تغییر کند.
این سخنان با واکنش دستگاه دیپلماسى ایران روبه رو شد. افخم در واکنش به سخنان کامرون گفت: سخنرانى نخست وزیر انگلیس در مجمع عمومى سازمان ملل متحد نشان دهنده تداوم دیدگاه خودمحورانه دولتى است که سابقه نابسامانى در منطقه ما دارد و بسیارى از مشکلات این منطقه به دلیل سیاست هاى نادرست آن دولت است.
گرچه سخنگوى وزارت خارجه ایران با لحنى خوب و محکم به سخنان کامرون پاسخ داد، اما انتظار آن بود که پاسخ به کامرون در سخنرانى روحانى در مجمع عمومى سازمان ملل نیز داده شود. تمام جهان باید بداند که رابطه با انگلیس براى دولت و ملت ایران، یک رویاى شیرین نیست که حاضر باشد براى رسیدن به آن تن به زیاده خواهى هاى انگلیس و هم پیمانانش بدهد.

چالش آفرینى لحن ضد داعشى روحانى براى آمریکا
طى روزهاى اخیر در بین مسؤولان ایرانى دکتر روحانى بیشترین موضع گیرى را علیه گروهک تکفیرى صهیونیستى داعش داشته است. این موضع گیرى ها طى سفر دکتر روحانى به نیویورک و شرکت در نشست مجمع عمومى سازمان ملل که وى در آن پى درپى و به مناسبت هاى مختلف در معرض بیان دیدگاه هاى ایران پیرامون مسائل مختلف جهانى بود به اوج رسید.
اعلام موضع درباره گروهک تروریستى داعش که امروز سکه رایج مسؤولان کشورهاى دنیا شده تا جایى که پدیدآورندگان و حامیان دیروزش نیز آن را محکوم و مردود مى دانند، حرکت برجسته اى به شمار نمى آید. نکته حائز اهمیت در هیاهوى تبلیغاتى داعش کشى، ایستادن در مقابل کسانى است که با خلق داعش عامل اصلى جنایت علیه چند ملت هستند و قصد دارند با این هیاهو این پیشینه سیاه را از بین ببرند تا ننگ هاى این اقدام ضدبشرى از دامن آن ها زدوده شود. بخش دیگر این اهمیت به آگاهى بخشى جهانى باز مى گردد که اجازه نمى دهد داعش آفرینان به راحتى از زیر بار مسؤولیت پرورش تروریست ها شانه خالى کنند. در گیرودار «ننگ زدایى» آمریکا و دنباله روهایش در مقابله با داعش و وارونه ساختن حقایق این قضیه و تشکیل «ائتلاف ضد داعش»، این جمهورى اسلامى ایران بود که با موضع گیرى روشن و قاطعش اهمیت پیش گفته را آشکار ساخت و دکتر روحانى در مراحل مختلف با پردازش و تبیین موضع جمهورى اسلامى در رویکرد آمریکا به قضیه داعش براى این کشور چالش آفرینى کرد.
آمریکایى ها و هم پیمانان شان در قضیه داعش با چند موضوع آشکار شده و مهم روبه رو هستند که بدون دادن پاسخ روشن و قانع کننده به آن ها نمى توانند هیچ بخشى از رابطه شان با داعش را توجیه کنند. این چند موضوع عبارتند از: ۱. تشکیل داعش، ۲. حمایت همه جانبه از داعش در سوریه، ۳. حمله به مواضع داعش.
آمریکایى ها در نزد افکار جهانى متهم به ایجاد داعش هستند و فضاى رسانه اى مجازى و غیرمجازى پر است از شواهد و دلایلى که این ادعا را تأیید مى کند و بالاتر از همه این ها، اعتراف برخى از مقامات آمریکایى است که اعلام کرده اند داعش ساخته و پرداخته آمریکا است و حتى دلایل و چرایى آن را نیز بیان کرده اند. آمریکایى ها تاکنون به ذهن کنجکاو و حساس شده مردم جهان پاسخ درخورى نداده اند که چرا چنین گروهک جنایتکارى را پدید آورده اند. آمریکایى ها ابتدا براى این ذهن هاى فعال شده، ارزشى قائل نبودند، اما به مرور که بر حجم و مطالب آن افزوده شد ناچار شدند براى آن چاره جویى کنند و چون مى دانستند پاسخى براى متقاعد کردن این اذهان ندارند بهترین راه گریز را تغییر وضعیت و نشاندن مسأله جدید به جاى این مسأله مشکل ساز، در این اذهان دیدند و نمایش کشته شدن دو خبرنگار آمریکایى که در اقدامى مشکوک، سراسر رسانه هاى مجازى را فراگرفت، زمینه تغییر وضعیت را براى آن ها فراهم ساخت.
جنایت هاى قاسیانه و سنگدلانه تروریست ها ازجمله داعش در سوریه علیه مردم این کشور و حمایت هاى گسترده تسلیحاتى و مالى آمریکا و متحدانش به آن ها به هیچ وجه براى مردم دنیا توجیه پذیر نبود و تمام تلاش تبلیغاتى استکبار و همدستانش و حتى خیمه شب بازى هایى با نام نشست هاى دوستان سوریه در کشورهاى مختلف نتوانست افکار جهانى را مجاب سازد که این تروریست ها، مردم سوریه هستند و یا این که مردم سوریه آن ها را قبول دارند. حمایت وقیحانه و همه جانبه آمریکا و مزدورانش در منطقه و خارج از منطقه از مجموعه این تروریست ها که داعش از ارکان اصلى آن بود کار آمریکا را در برخورد با افکار جهانى سخت تر کرد.
زمانى که آمریکایى ها زیر فشار افکار عمومى داخلى و جهانى و احساس تهدید جدى که از طرف داعش متوجه آن ها بود شدند و در چارچوب منافع شان داعش را بازتعریف کردند و بر اساس این بازتعریف روش نظامى خاصى را براى برخورد با داعش در نظر گرفتند و اعلام کردند و ائتلاف ضدداعش را تشکیل دادند، مسأله جدیدى به نام «مجوز برخورد نظامى با داعش» در مقابل آن ها قد علم کرد. آن ها مى دانستند با تکیه بر وجهه ابرقدرتى نمى توانند از این مسأله مهم عبور کنند؛ از این رو بازى کثرت اعضا را آغاز کردند و از حضور چهل کشور در ائتلاف ضدداعش خبر دادند، اما افزایش اعضا هم در ایجاد مجوز قانونى براى تجاوز به حریم هوایى یک کشور، مؤثر نبود و با این که آمریکا بدون این مجوز و صرف اطلاع دادن به سوریه حریم هوایى این کشور را غیرقانونى نقض و به داعش حمله کرد، مشکل مجوز همچنان باقى ماند و آمریکا قانون شکن و متجاوز شناخته شد.
سه مسأله پیش گفته و به ویژه آخرى بسترى بود که دکتر روحانى در سفر به آمریکا، در آن بارها به شیطان بزرگ تاخت و با روشنگرى هاى دقیق و منطقى مانع از آن شد که آمریکا گذشته سیاه رابطه خودش با داعش را پاک کند و فضاى موجود پس از حمله به داعش را به نفع خود بازسازى نماید. بازخوانى کلیدواژه ها و عبارت هایى که دکتر روحانى براى زدن طرح جدید آمریکا در بازى با داعش به کار گرفت، به فهم بهتر عصبانیت شیطان بزرگ از این روش برخورد بیشتر کمک مى کند. برخى از این کلیدواژه ها و عبارت ها، عبارتند از: «مبارزه نمایشى»، «ریشه هاى این تروریسم کجاست»، «قطع کردن ریشه هاى تروریسم»، «قطع منابع انسانى و مسیر عبور تروریست ها»، «کسانى که تروریست ها را تسلیح مى کنند از تسلیح آن ها دست بردارند.»، «تروریسم با بمباران از بین نمى رود»، «ریشه هاى تروریسم خشکانده شود»، «درباره هدف از بمباران سوریه تردید دارم»، «مبارزه با یک گروه تروریست و تقویت دیگر گروه هاى تروریست، عمل متناقض است»، «هرگونه عملیات در یک کشور باید در چارچوب مقررات باشد»، «به نظر بنده اجازه هم کافى نیست و عملیات نظامى علیه یک گروه تروریستى باید طبق درخواست آن دولت باشد.» و... شاید آمریکایى ها با شناخت چنین ظرفیت آگاهى بخش در ایران و پیش بینى شجاعت مسؤولان ایران در ایستادن در برابر آن ها و افشاکردن پنهانکارى هاى آن ها است که به روش هاى مختلف کوشیده اند ایران را به سمت این ائتلاف ابزارى بکشانند تا از چنین واکنش هاى تند و کوبنده اى در امان باشند!

نتیجه گیرى سفر نیویورک
در جمع بندى کلى از آنچه در باب نشست نیویورک ذکر شد مى توان گفت این نشست از یک سو به جهانیان به ویژه غرب نشان داد که ایران هرگز از اصول و خطوط قرمز خود عقب نشینى نخواهد کرد، چنان که دکتر روحانى رئیس جمهورى اسلامى ایران بارها بر آن تأکید کرد که محور آن را نیز آمریکاستیزى و استکبارستیزى تشکیل مى داد. از سوى دیگر رفتار کشورهاى غربى به ویژه آمریکا و انگلیس نشان داد که با وجود تأکیدات ایران بر روابط سازنده با جهان همچنان در توهمات گذشته به سر برده و با سیاست چماق و هویج به دنبال باج گیرى و تحمیل زیاده خواهى هاى خود هستند. رفتارى که ملت و دولت ایران هرگز با آن کنار نخواهند آمد و این غرب است که در نهایت باید هزینه این گستاخى آمریکا و انگلیس را بپردازد. کشورهاى مذکور باید دریافته باشند که اصول ایران هرگز تغییر نخواهد کرد و اگر بخواهند به گستاخى ها و یک جانبه گرایى ها ادامه دهند، مسؤولیت شکست مذاکرات هسته اى بر دوش آن ها خواهد بود.

نمایش دیپلماسى انرژى ایران در اجلاس سران خزر
حجت الاسلام والمسلمین حسن روحانى رییس جمهورى کشورمان پس از شرکت در مجمع عمومى سازمان ملل متحد و حضور در برنامه ها و نشست هاى مختلف، فرودگاه جان اف کندى نیویورک را به مقصد آستراخان روسیه ترک کرد تا براى شرکت در اجلاس سران خزر در این شهر ساحلى حضور یابد. آستراخان شهرى قدیمى نه فقط در روسیه بلکه در اروپا به عنوان شهر بزرگ صنعتى معروف است. این استان به خاطر زیبایى هایش سال هاست که محل غیررسمى استراحت سران کشور روسیه به شمار مى رود
منطقه آستاراخان یک قطب استراتژیک و با اهمیت حمل و نقل مى باشد که راه هاى آبى دریاى خزر و رود ولگا را به شبکه خطوط آهن و بزرگراههاى روسیه متصل مى کند. قطب حمل و نقل آستاراخان در کوتاه ترین مسیر اتصال اروپا از طریق روسیه به شرق آسیا و آسیاى مرکزى و کشورهاى هند و پاکستان در اقیانوس هند قرار گرفته است.
در نشست سران کشورهاى ساحلى خزر در این شهر قرار است برخى اسناد ازجمله اعلامیه و بیانیه سران، موافقت نامه حفاظت و استفاده بهینه از منابع زنده این دریا و موافقت نامه اطلاع رسانى در خصوص حوادث غیرمترقبه در دریاى خزر در نشست هاى مقدماتى تهیه و تدوین و در نشست سران امضاء شود.
هنوز مسائل زیادى درباره رژیم حقوقى دریاى خزر حل نشده باقى مانده که از آن جمله مى توان به تقسیم دریا و مسائل زیست محیطى اشاره کرد. کشورهاى ساحلى خزر در راستاى بررسى راه هاى توسعه همکارى در این دریا و بحث و بررسى درباره رژیم حقوقى دریاى خزر تاکنون ۳۶ نشست در سطوح مختلف کارشناسى معاونان وزرا و وزیران امور خارجه و سران در پایتخت هاى کشورهاى حاشیه خزر برگزار کرده اند.
گفتنى است تا پیش از فروپاشى شوروى، تمام مسائل دریاى خزر با توجه به ۲ پیمان و توافق حاصل شده میان ایران و شوروى در سال هاى ۱۹۲۱ و ۱۹۴۰ حل و فصل مى شد. پس از فروپاشى شوروى و استقلال یافتن جمهورى هاى آن همچون ترکمنستان، آذربایجان و قزاقستان بر تعداد کشورهاى ساحلى خزر افزوده شد و دریاى خزر با توجه به قرار گرفتن حدود ۲ درصد منابع انرژى جهان در آن بر معادلات انرژى منطقه تأثیرگذار است.
این امر موجب اهمیت خاص دریاى خزر و دشوارشدن مذاکره پنج کشور ساحلى دریاى خزر، روسیه، قزاقستان، آذربایجان، ترکمنستان و ایران براى تقسیم ثروت هاى نهفته در این دریاچه و تعیین حدود مرزى و حاکمیتى ملى خود شده است.
اولین اجلاس سران کشورهاى ساحلى دریاى خزر در سال ۲۰۰۱ میلادى در عشق آباد، دومین اجلاس در اکتبر سال ۲۰۰۷ میلادى در تهران و سومین اجلاس نیز در ۲۰۱۰ میلادى در باکو پایتخت کشور آذربایجان برگزار شده بود.
بى شک برگزارى اجلاس سران خزر نقش مهم و استراتژیکى در شکل گیرى مناسبات و دیپلماسى گسترده در حوزه انرژى خواهد داشت. براى نمونه، آذربایجان چنان که در اصل ۱۲ قانون اساسى این کشور نیز اشاره شده، دریاى خزر را قلمرو خود دانسته و نسبت به آن حساسیت خاصى دارد. در بحث رژیم حقوقى خزر نیز این کشور قائل به تقسیم کلى خزر، چه در سطح و چه در بستر دریا است. این جمهورى تنها کشور ساحلى است که در سطح قابل توجهى به استحصال و فروش نفت و گاز از این حوزه دست زده است و در این راستا نیز در حوزه البرز با ایران و در حوزه چراغ، عثمان و سردار با ترکمنستان با مشکلاتى مواجه شده و سیاست آن ها حفظ وضع موجود در خزر و استفاده از منابع انرژى آن است.
یکى از دلایل گرایش آذربایجان به تقسیم آن است که در صورت تقسیم، آذربایجان با تمام ۴ کشور مرز مشترک آبى دارد، در حالى که در مورد دیگر کشورها به خصوص ایران، این امر صادق نیست.
على اکبر ولایتى مشاور امور بین الملل مقام معظم رهبرى همزمان با نزدیک شدن به زمان برگزارى اجلاس سران خزر در نشستى در مرکز نحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام، با ذکر خاطره اى در مورد حادثه مرداد ۱۳۸۰ در دریاى خزر مبنى بر اعزام دو کشتى از سوى شرکت بى. پى ضمن اشاره به دستور شجاعانه رهبر انقلاب مبنى بر ایستادگى وزارت امور خارجه و حتى نیروهاى نظامى ایران در مقابله با حفارى و اکتشاف شرکت بى. پى در حوزه البرز که به کارفرمایى جمهورى آذربایجان انجام مى شد و نهایتاً منجر به عقب نشینى بى. پى و جمهورى آذربایجان از این منطقه شد، یادآورى کرد: سهم ۲۰ درصدى ایران در حوزه خزر تا تعیین نهایى رژیم حقوقى دریاى خزر مورد تأکید است.

اجلاس خزر؛ عقلانیت ژئوپلیتیک و مدیریت آینده
در یک دهه آینده، حوزه دریاى خزر به سبب سه عامل «منابع انرژى، موقعیت امنیتى و ارتباطى» از کانون هاى اصلى کشمکش خواهد بود و از این رو قدرت هاى تأثیرگذارى مانند روسیه و جمهورى اسلامى ایران باید برنامه اى براى مدیریت آینده تحولات داشته باشند.
نشست کوتاه مدت آستاراخان، فارغ از نتیجه واقعى آن، داراى اهمیت قابل توجهى است زیرا رویکرد کلى این نشست در راستاى همکارى و همگرایى منطقه اى و رفع موانع آن صورت مى گیرد. به خصوص که روسیه به عنوان بازیگر مهم و تأثیرگذار محیط اوراسیاى مرکزى و ژئوپلیتیک دریاى خزر در تعارض راهبردى با مجموعه غرب قرار گرفته و متحمل فشارهاى ساختارى نظام حاکم بین الملل واقع شده است و اکنون فشارهاى سلطه گران غربى بر جمهورى اسلامى ایران طى سال هاى قبل را تا حدى درک مى کند و به دنبال مرزبندى جدى ترى با غرب به ویژه آمریکاست. در چنین وضعیتى طراحى سازوکارهایى براى ایجاد و تسریع نظم همگرایانه منطقه اى مى تواند براى حداکثرسازى ظرفیت هاى منطقه اى و به خصوص براى کاستن از حجم فشارها براى روس ها مفید باشد. با این حال مسایل خزر در ناهمسویى راهبرد ملى کشورهاى ساحلى قرار گرفته و اگر اراده سیاسى به نمایش گذاشته نشود، روندهاى حل کامل و اصولى آن نیز در آینده نزدیک محقق نخواهد شد.

از گفتمان همکارى تا رژیم حقوقى خزر
از مسایل مهم حوزه خزر، بحث رژیم حقوقى این دریا بوده است. على رغم این که کشورهاى منطقه ایجاد رژیم حقوقى واحد را مفید و معقول مى دانند، مدل هاى مختلف براى حل این مسأله ارایه شده که در نهایت منجر به اجماع نگردیده است. در یک دسته بندى مى توان به سه نوع مدل حقوقى اشاره کرد:
۱- تعیین مرزهاى آبى بر اساس تقسیم کلى خزر به پنج حوزه مساوى بیست درصدى؛ به دلیل آن که قزاقستان و ترکمنستان بیش ترین مرزهاى آبى را در مقایسه با روسیه، ایران و آذربایجان دارند با این مدل موافق نیستند، زیرا باید از بخشى از حوزه آبى مورد ادعاى خود صرف نظر کنند.
۲ - تعیین مرزهاى دریایى بر اساس مرزهاى ساحلى کشورهاى همسایه خزر؛ این مدل هم به دلیل اختلاف نظرهاى موجود که ناشى از وضعیت طبیعى خزر است که در نقاطى پیشروى آب در خشکى ها و در جاهاى دیگر پیشروى خشکى ها در دریا را شامل مى شود، درباره آن بین کشورهاى ایران، ترکمنستان و جمهورى آذربایجان از یک سو و بین ترکمنستان و جمهورى آذربایجان از سوى دیگر اختلاف نظر وجود دارد. ضمن آن که در مورد تقسیم بستر و زیربستر دریاى خزر هم به دلیل منابع مشترک دریایى دشوارى هاى بیشترى وجود دارد.
۳- تعیین مرزهاى مشترک آبى در سطح به صورت مشاع بین همه کشورهاى ساحلى و تقسیم بستر و زیربستر بر اساس مرزهاى ساحلى کشورهاى مجاور دریاى خزر؛ این مدل هم به دلیل آن که اصل مهم انصاف در تقسیم منابع و سواحل دریایى نادیده گرفته مى شود با مخالفت ایران روبه رو است.
تاکنون سه کشور روسیه، آذربایجان و قزاقستان با انعقاد موافقت نامه سه جانبه در مورد بستر دریا به توافق رسیده اند. به عبارتى توافقات چند جانبه جایگزین همه جانبه شده است. این گونه رویکرد و مسایل پیرامونى آن مانع رسیدن به توافق جامع در اجلاس هاى پیشین گردیده است. لازم به ذکر است، غیر از اجلاس عشق آباد که به علت عمق اختلافات به خاطر نقشه اى رسم شده که در آن سهم ایران از خزر ۳/۱۱درصد نشان داده شده بود و ریس جمهور ایران در آن شرکت نکرد و حتى منجر به صدور بیانیه پایانى نیز نشد، اما در سایر اجلاس ها، علاوه بر صدور بیانیه مشترک، توافقاتى در مسایل زیست محیطى، شیلات، کشتیرانى و ممنوعیت صید پنج ساله ماهیان خاویارى صورت گرفته و بر استفاده از خزر براى اهداف صلح آمیز، اتفاق آراء کشورهاى ساحلى در تعیین رژیم حقوقى، عدم استفاده از نیروهاى مسلح کشورهاى ساحلى علیه یکدیگر و ادامه مذاکرات تأکید گردیده است.

راهبردها در محیط خزر
قابلیت هاى ژئوپلیتیکى و ژئواستراتژیکى خزر در کنار منابع انرژى قابل توجه آن مسایل و موضوعات پیرامون دریاى خزر را مرکب نموده است. ورود بازیگران فرامنطقه اى به حوزه خزر و نقش آفرینى آن ها در بخش هاى راهبردى منطقه، موانع جدى در راهبردهاى همگرایى به وجود مى آورند. تا جایى که امروزه در برخى مسایل مهم دریاى خزر ازجمله منابع انرژى و ترانزیت آن قدرت تأثیرگذارى عناصر ورودى بر سازه هاى منطقه برترى مى یابد؛ امرى که در رویکرد همگرایى از آن مى توان به ناراهبرد و حتى ضد راهبرد منطقه اى نام برد.
بنابراین در یک جمع بندى کلى و از منظر ژئواستراتژیکى، در یک دهه آینده به طور حتم حوزه دریاى خزر به سبب سه عامل «منابع انرژى (نفت و گاز)، موقعیت استراتژیک (جایگاه امنیتى) و موقعیت ارتباطى و مواصلاتى» از کانون هاى اصلى کشمکش هاى سیاسى، امنیتى و اقتصادى خواهد بود، زیرا قدرت هاى بزرگ صنعتى به ویژه آمریکا، پس از وقایع ۱۱ سپتامبر و رشد افراطى گرایى، علاقمندند که مراکز عرضه انرژى به جهان صنعتى متنوع گردد تا آنان از وابستگى کامل به منابع نفت خاورمیانه، هرچند به میزان اندک رهایى یابند. از طرفى ملاحظات امنیتى ژئوپلیتیکى نیز اهمیت ویژه اى دارد. در حقیقت موقعیت ژئواستراتژیک حوزه خزر به نحوى است که مناطق بسیار پر اهمیتى نظیر خاورمیانه، اروپا، روسیه و چین را به یکدیگر متصل مى کند و به طور طبیعى هرگونه تغییر و تحولى در این حوزه، مناطق پیرامونى خود را تحت تأثیر قرار خواهد داد.
با این اوصاف اگر قدرت هاى تأثیرگذارى مانند روسیه و جمهورى اسلامى ایران برنامه اى براى مدیریت آینده تحولات نداشته باشد، مسلماً منافع شان در این حوزه مهم آبى با چالش هاى راهبردى مواجه خواهد شد. اما اگر بتوانند بر مبناى واقعیت هاى ژئوپلیتیکى و منطق اقتصادى و گزاره هاى امنیت ساز، گرایش هاى همگرایانه و منافع همسو را در قالب نهادهاى منطقه ساماندهى و استحکام بخشند، سامانه سیاسى و ترتیبات امنیتى منطقه نیز در چارچوب هاى آن شکل خواهد گرفت. در غیر این صورت ورودى هاى آشوب ساز، پتانسیل هاى منطقه اى را با ایجاد معارضه هاى امنیتى به تحلیل خواهند برد.

۱۳۹۳/۷/۱۶

نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...