به گزارش نما به نقل از عصرایران؛ احسان محمدی- شکست های ورزشی مثل موج های کوتاه و خردکننده می آیند ومی گذرند. برای مسئولین البته قسمت دوم خوشایند است، اینکه «می گذرند»! معمولاً چاله هر شکستی را خاک چاله شکست بعدی پُر می کند.
به لطف و همت برخی دیگر از مسئولین مردم هم آنقدر مشکل دارند که خیلی پی این جور مسائل را نگیرند. از شکست دل چرکین می شوند، قلب شان فشرده می شود و بعد می روند پی زندگی شان و نان و ماست شان را می خورند.
کامبیز نوروزی حقوقدان سرشناس ایرانی با اشاره به وضعیت فوتبال ایران مشکلات این عرصه را این طور احصا می کند:
«اقتصاد پنهان ، شیوه های تصمیم گیری غیر سازمانی و باندی، فراوانی استثناها دراجرای قانون ، تبدیل باشگاه های بزرگ به پایگاه های قدرت سیاسی ، تشکیل باندهای نفوذ و قدرت که گاه حتی آدم های بزن بهادر هم در اختیار دارند، بی مسئولیتی بزرگترین سازمان فوتبال (فدراسیون) ، عدم قبول مسئولیت های نهایی و مشکلات و مسائل فراوان دیگر که طرحش مجال بیشتر می خواهد . در چنین وضعیتی ، منطق حقوق جای خودش را به منطق " تیغ " می دهد چیزی شبیه همان فوتبال تیغی قدیم . در چنین شرایطی اساساً اراده ای برای تغییر شکل نمی گیرد و اگر هم چنین اتفاقی رخ دهد وقتی منافع عمومی بازیگران و کارگزاران در بی قانونی باشد، تلاش برای تغییر و بهبود به منزله تقابل با آن حجم عظیم منافع است و لاجرم با برخورد عمومی آنان مواجه می شود.»
نگاهی به واکنش های معمول پس از شکست های متفاوت ورزشی در سطح ملی معمولاً نشان می دهد همواره یک چرخه ثابت را تکرار کرده ایم: نقد صریح و حمله به فدارسیون، خشم رسانه های جمعی و نومیدی مردم، اعتراض برخی نمایندگان مجلس و درخواست تحقیق و تفحص، برکناری یکی دو نفر از کادر فنی، وعده برای اختصاص بودجه و نتیجه گیری در آینده و البته گذر زمان و فراموشی ماجرا !
در این که رفتارهایی این چنینی طبیعی و جزئی از زیست ایرانی است یا در نقاط دیگر دنیا هم مشکلات را با داروی «گذر زمان» حل می کنند تحقیق قابل استنادی شکل نگرفته است اما این شیوه هنوز و تا اطلاع ثانوی در ایران به شدت کارایی دارد.
فراموشکاری عمومی و دامن زدن به اینکه «حالا خودتو ناراحت نکن بالاخره یه چیزی میشه» یک آفت اجتماعی است که درمانی واقعی می طلبد وگرنه باید خود را برای شکست های تازه وغم های نو آماده کنیم.
درباره واكنش مسوولان و جامعه به شكست های ورزشی
فراموشكاری به مثابه راه حل!
همواره یك چرخه را تكرار كرده ایم: حمله به فدارسیون، خشم رسانه ها و نومیدی مردم، اعتراض در مجلس، بركناری یكی دو نفر از كادر فنی، وعده بودجه و نتیجه گیری در آینده و فراموشی!
۱۳۹۳/۷/۲۲