به گزارش نما به نقل از افکارنیوز،در اين خصوص اصولي وجود دارد كه بسياري به كار گرفته‌اند و نتيجه آن ازدواجي موفق با شخصي كه در روياهايشان تصور مي‌كرده‌اند، بوده است؛ ولي اين اصول كاربردي در برقراري ارتباطات و ازدواج چيست؟
براي روشن شدن اين مسئله در ابتدا بايد به جزئيات يك سيستم سه‌گانه يعني ضمير خودآگاه، ضمير ناخودآگاه و من برتر يا من متعالي بپردازيم و درباره آنها كه در برقراري روابط ما با ديگران نقش دارند، بدانيم. آيا مي دانيد كه اگر بتوانيد به طور کامل ضمير ناخودآگاه ذهن خود را به كار بگيريد، ممکن است در زندگي شما چه اتفاقاتي روي دهد؟ بله مي‌توان از قدرت جادويي آن براي پيشبرد و ارتقاي زندگي خود بهره گرفت و هر آنچه كه باورش برايتان سخت است و ناممكن به نظر مي‌رسد، ممكن ساخت. اگر واقعاً تمايل داريد که خوشبختي را لمس كنيد، قدرت ضمير ناخودآگاه خود را درک کنيد. بايد بدانيد که ذهن ناخودآگاهتان به چه صورت کار مي کند و چگونه از خود واکنش نشان مي دهد.
در حقيقت هميشه براي ما كارها و چيزهايي براي انجام دادن يا انجام ندادن وجود دارند. در اين حالت خواسته قلبي ما همان چيزي است كه دوست داريم به وقوع بپيوندد و اين همان بخش آگاهانه‌اي است كه از آن اطلاع داريم. خواسته‌اي مانند ازدواج با يك شخص خاص كه خيلي دوستش داريم. براي يك لحظه اين رويداد را تجسم كنيم، گويي كه اتفاق افتاده است.
همگي مي‌دانيم كه منطق، زبان ذهن خودآگاه ما است و احساسات و هيجان، زبان ضمير ناخودآگاه. بنابراين طي مراحل اين تجسم‌سازي، بايد با اين خواسته و تمايلمان، ضمير ناخودآگاه خود را تحت تاثير قرار دهيم. حتما مي‌پرسيد چگونه؟
ضمير ناخودآگاه، اسم و فاميلي نمي‌شناسد
براي اينكه بتوانيد ضمير ناخودآگاهتان را به خوبي تحت تاثير اين خواسته قرار دهيد بايد تمايل خود را از زبان منطقي‌اش به زبان ضمير ناخودآگاه يعني احساسات ترجمه كنيم.
در اين خواسته دو نشانه ديده مي‌شود كه هر دو منطقي هستند:
۱_ شما مي‌خواهيد به يك شخص خاص با اسم و فاميلي مشخص، نزديك شويد و ارتباط برقرار كنيد.
۲_ شما آرزو داريد كه با او ازدواج كنيد.
شما در ضمير خودآگاه‌تان حق داشتن چنين خواسته‌اي كه كاملا منطقي است را داريد و حق رسيدن به آنرا نيز داريد؛ پس هر كاري براي آن انجام مي‌دهيد. اما براي اينكه بتوانيد به ضمير ناخودآگاه خود كمك كنيد تا به خواسته‌اش برسد و آثار آن واقعا در زندگيتان نمايان شود، بايد هر دو تمايل منطقي را به چيزي قابل فهم و درك براي ضمير ناخودآگاه ترجمه كنيد.
اگر سعي كنيد به ضمير ناخودآگاه خود بفهمانيد كه من مي‌خواهم با شخصي خاص با نام و فاميلي مشخص ارتباط برقرار كنم، قطعا ضمير ناخودآگاه پاسخ خواهد داد: «من اين نام و فاميلي را درك نمي‌كنم. اينها همگي چيزهايي منطقي براي ضمير خودآگاه شما هستند. آنچه را كه درباره شخص مورد نظر احساس مي‌كني، به من بگو تا آن احساس و رابطه را در زندگي‌ات آشكار كنم.»
از ابتدا ارتباطات خود را با طرف مقابل بررسي كنيد و ببينيد چه چيزي سبب شده است تا اين حد او را دوست داشته باشيد؛ ريشه‌هاي علاقه خود را خوب درك كنيد. هرگز نگوييد كه من فقط او را دوست دارم چون شبيه اين يا آن است. خوب دقت كنيد و ببينيد چه احساسات و هيجاناتي سبب به جريان افتادن اين علاقه و رابطه عاطفي شده است.
در واقع همين احساسات و عواطف شما هستند كه مي‌توانند ضمير ناخودآگاه را تحت تاثير قرار دهند و آنچه كه آرزويش را داريد، در زندگيتان ظاهر كنند. يك بار كه چنين احساساتي پيدا كرديد دقيقا روي آنها تمركز كنيد؛ ولي فقط روي احساس‌تان، نه روي يك شخص خاص و نامش. ضمير ناخودآگاه شما (يا ذهن ناهوشيار شما) درك‌تان خواهد كرد و مي‌گويد: «حالا آنچه را كه دوست داري، درك كردم؛ پس برايت ظاهر و آشكار خواهم كرد. حتي بيش از اين احساسات را نيز برايت به ارمغان خواهم آورد.»
در حقيقت ذهن ناخودآگاه شما نام‌هاي اشخاص را نمي‌شناسد؛ ولي كساني را كه سبب به وجود آمدن چنين احساسات و عواطفي در شما شده‌اند، شناسايي و جذب مي‌كند و احتمالا همين حسي كه شما داريد در شخص مورد نظرتان هم به وجود مي‌آيد. حتما تا به حال با مردمي كه هميشه در چنين روابطي شكست خورده‌اند، زياد برخورد كرده‌ايد. اگر آنها هم روابطشان را روي شخص يا نامي خاص متمركز نمي‌كردند؛ بلكه روي نوع احساس و نوع رابطه‌اي كه آنها را به خود جذب كرده، قرار مي‌دادند دچار اين سرخوردگي نمي‌شدند.
پس توجه كنيد در مراحل تجسم خواسته‌ها يا اظهارات خود فقط روي يك شخص يا نامي خاص تمركز نكنيد. اين ممكن است يك تاثير نامطلوب و احساس كمبود ايجاد كند؛ بنابراين ضمير ناخودآگاه شما فقط يك پيام محدود دريافت مي‌كند و درگير آن مي‌شود. اين پيام كه به جز يك نفر در دنيا براي شما شخص ديگري وجود نخواهد داشت. در نتيجه اين پيام، مانعي در برابر فراواني احتمالات و موارد خوبي كه قرار بوده سر راه شما قرار بگيرد، مي‌شود.
البته منطقي است كه شما به جز يك نفر، به شخص ديگري فكر نكنيد؛ ولي با اين شيوه نمي‌توانيد با ضمير ناخودآگاهتان ارتباط برقرار كنيد و كارش را بيش از پيش دشوار مي‌كنيد. پس باز تاكيد شده است كه روي احساسات خود تمركز كنيد، نه روي يك نام يا يك شخص خاص. اين همان مسئله كليدي است كه ما را به سوي دومين عنصر منطقي يعني ازدواج با شخصي كه در ذهن خودآگاه داريم، هدايت مي‌كند.
احساس‌تان را پس از ازدواج تجسم كنيد
اگر شما به ضمير ناخودآگاه خود بگوييد: «من مي‌خواهم ازدواج كنم» ضمير ناخودآگاه مي‌گويد: «تو مي‌خواهي چه كار كني؟ چطوري؟» پس ضمير ناخودآگاه مي‌خواهد بداند كه احساس شما از ازدواج چيست؟
كمي با خودتان خلوت كنيد و خوب بينديشيد، آن چيست كه شما را به ازدواج علاقه‌مند كرده است؟ چرا و چطور مي‌خواهيد ازدواج كنيد؟ آيا زمان آن رسيده است كه بتوانيد يك زندگي مشترك با كيفيت را تشكيل دهيد؟ در ذهن خود تصور كنيد كه در حال حاضر ازدواج كرده‌ايد، در اين لحظه چه فعاليت‌هايي به خاطرتان مي‌آيد كه شما را سرشار از لذت و شادي مي‌كنند؟ چه احساسات و عواطفي در شما بيدار مي‌شوند؟
هر كس يك تصور و تخيل متفاوت دارد. شما هم روي احساسات خود تمركز كنيد، چه عبارات و بياناتي را در آن زمان بايد به كار ببريد؟ زماني كه اين حس را در خود يافتيد كه او يا همان همسر آينده‌تان، انرژي، فعاليت و شادابي‌هايي را پس از ازدواج در شما ايجاد خواهد كرد، يعني زمانش فرا رسيده است.
بنابراين فعاليت‌هايي كه پس از ازدواج شما را لبريز از شادي مي‌كنند، با دقت بنويسيد و احساسات و هيجاناتي كه فقط با ازدواج براي شما امكان‌پذير مي‌شوند، در نظر بگيريد. شما هم ببينيد كه آيا زمان ازدواجتان فرا رسيده است يا نه! اگر به آنچه گفته شد باور داشته باشيد و آنرا براي ازدواج به كار ببريد، تاثير انكارناپذير آنرا در زندگي خواهيد ديد.
دكتر اريك درباره نظريه‌اش مي‌گويد: من يك دانشمند هستم و زماني كه يك نظريه را درباره چيزي مي‌نويسم، بايد بتوانم درباره علل آن توضيح بدهم. پس مطلب را با يك جمله كوتاه به پايان مي‌رسانم: هيچ كس مطمئن نيست روابطش مي‌توانند خوشبختي را برايش به ارمغان آورند. اما آنچه كه من به آن يقين دارم، اين است كه خوشبختي، بهترين روابط را براي انسان به دنبال خواهد آورد. بنابراين ابتدا به دنبال خوشبختي و دركي صحيح از آن باشيد.
راز قانون جاذبه روی ازدواج
شاید برای بسیاری از ما این سوال پیش آمده باشد كه چه زمان و چگونه بهترین موقعیت‌ها و ارتباطات در زندگی ما شكل می‌گیرند؟
۱۳۹۳/۸/۳
