به گزارش فارس، عبور از بحرانها در کشوری به اهمیت مصر، برای دیپلماتی که در یکی از سرنوشت ساز ترین و پرحادثهترین مقاطع کشور تاریخی مصر و منطقه و همزمان با بیداری اسلامی، سکان نمایندگی ایران در قاهره را بر عهده داشته است؛ میتواند بسیار پرخاطره باشد. خاطرات مجتبی امانی رئیس دفتر حفاظت منافع ایران در قاهره ابعاد مختلفی را در بر میگیرد و تنها به خاطرات سیاسی منحصر نبوده و موضوعات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، مذهبی، امنیتی، رسانهای و ... را در قالبی داستانی روایت میکند.
****
در سفر هر یک از مسئولان کشورمان به مصر، یکی از برنامههای ثابت آنان زیارت مکانهای مقدس مصر و به ویژه حرمهای موجود در قاهره بود.
این موضوع تا آن جا اهمیت داشت که اگر کسی به مصر میآمد و فرصت به وی اجازه نمیداد که همه اماکن باستانی مصر مثل اهرام ثلاثه یا موزه عظیم قاهره و فراعنه مومیایی شده و.... را ببیند، اما حرمهای شریف را از دست نمیدادند و هیچ مسئولی را ندیدم که دیدنیهای باستانی را بر زیارت حرم مطهر اهل بیت (ع) در مصر ترجیح دهد.
طبیعی است زیارت حرم مقدس رأس الحسین (ع) که بنابر برخی روایات سر مقدس امام حسین (ع) در آن جا دفن شده و همچنین زیارت مرقد نورانی حضرت زینب (ع) و حضرت نفیسه خاتون (س) در قاهره اولویت مهمی در تنظیم برنامه سفرهای مسئولان به مصر از جمله محمود احمدینژاد رئیس جمهور سابق بود.
در عصر روز اول سفر آقای احمدینژاد که برای شرکت در اجلاس سران سازمان همکاری اسلامی که از 20 تا 22 بهمن 1391 به قاهره سفر کرد، برنامه زیارت سه حرم رأس الحسین (ع)، حضرت زینب (س) و حضرت نفیسه (س) گنجانده شد.
قبل از آن نیز دیدار با علمای مصر در الازهر در برنامه ایشان بود. البته این ملاقات حواشی و ناگفتههای جالبی دارد که آن را در یک بخش مستقل دیگر بیان خواهم کرد.
به هر حال احمدی نژاد پس از دیدار از الازهر از آن جا راهی اماکن زیارتی شد. گفتنی است که از چند روز قبل از این سفر، عده زیادی از مصریان در تماسهای تلفنی مکرر و یا حضوری خواستار ملاقات با آقای احمدینژاد بودند.
رئیس جمهور کشور اسلامی ایران از نظر مردم مصر سمبل ایستادگی و شجاعت در برابر آمریکا و قهرمان مبارزه با صهیونیسم است و بسیاری از ملت مصر آرزوی داشتن رئیس جمهوری با خصوصیات ایشان را داشتند.
برنامه خاصی برای دیدار شخصیتهای مصری با ایشان تنظیم شده بود؛ اما این برنامه امکان برآورده کردن حجم وسیع همه تقاضاها را نداشت. تصمیم گرفتم که دیداری عمومی در محل مسجد رأس الحسین باشد. از قبل به افراد متقاضی ملاقات گفته بودم که برای دیدار با آقای احمدینژاد بین اذان مغرب و عشا در مسجد باشند.این موضوع ریسک خود را داشت؛ اما با توکل بر خدا تصمیم گرفته بودیم که دست رد بر سینه موج مشتاقان نزنیم.
میدانستم در کشوری این کار را میکنم که نفوذ دشمنان ما در رسانهها، پلیس، بخش امنیتی و ... بسیار زیاد است. کشوری که ما بیش از 30 سال با آن رابطه سیاسی رسمی نداشتیم و تبلیغات ضد ایرانی و شیعه هراسی در آن سرلوحه برنامه دشمنان بوده است.
ضمن آنکه شرایط در هم ریخته کشور مصر بعد از انقلاب، فعالیت سرویسهای امنیتی بیگانه را در آن کشور تسهیل کرده بود. بنابراین توقع هر گونه حادثهای میرفت. از همه مهمتر، میدانستم که برخی کشورها و عوامل و پیاده نظامشان که از باز شدن پای ایران به مصر هراس داشتند، تلاش خواهند کرد که هرگونه تحرک سازمان دهی شده علیه رئیس جمهور ایران را به نام مردم مصر تمام کنند.
اعتقاد راسخی داشتم که پول زیادی خرج خواهد شد که عدهای به احمدینژاد به عنوان سمبل ایران اسلامی در مصر حمله کنند. مطمئن بودم عوامل عربستان و چند کشور عربی دیگر در خلیج فارس در این باره همه تلاش خود را به کار خواهند گرفت.در کنار این امواج منفی ایمان کامل داشتم که دست خدا با جماعت است و این ملاقات مردمی تأثیرات شگرفی در افکار عمومی مردم مصر به نفع ما خواهد داشت.
لذا میدانستم تحرک دشمن در بین انبوه جمعیت طرفدار ایران، کندن گورشان با دستان خودشان است. با شناختی که از مردم مصر داشتم میدانستم آنها خودشان محافظ رئیس جمهور ما خواهند بود.
به میدان الحسین که مسجد و حرم رأس الحسین (ع) در آن قرار دارد نزدیک شدیم. جمعیت از همان اول میدان ایستاده بودند. به محض ورود ماشین حامل ریاست جمهور، صدها نفر آن را همراهی کردند.. ماشین رئیس جمهور که ایستاد، جمعیت دور آن حلقه زده بود. تعداد زیادی عکس و پلاکارد در دستان آنها بود که به رئیس جمهور اسلامی ایران خوشامد گفته بودند. فریادهای زنده باد ایران، مصر و ایران متحدند، درود بر احمدینژاد و جمعیت که در محل در ورودی مسجد تجمع کرده بودند؛ با شور و حرارت شنیده میشد.
برخی نیز با ذوق خود شعاری به این شکل ساخته بودند: «احمدی احمدی، خوش خوش، خوش آمدی!» به نظرم کلمه خوش آمدی از لبنان و سفر آقای احمدینژاد به این کشور در ذهن آنها وجود داشت.
در زمان این سفر کلمه فارسی «خوش آمدی» در لبنان جا افتاده بود و سید حسن نصرالله نیز آن را در برابر جمعیت به کار گرفته بود و به همین واسطه در بین اعراب این دو کلمه برای خوشآمد گویی به زبان فارسی شناخته شده بود.
با زحمت از بین جمعیت که هر یک سعی میکرد نسبت به آقای احمدینژاد ابراز علاقه کند، عبور کرده و وارد مسجد شدیم. سپس به اتاقی در مجاورت حرم که آن را خالی کرده بودند، رفتیم. تعدادی از شیوخ الازهر و امام جماعت مسجد و چند تن از شخصیتهای مذهبی و صوفی مصر آن جا بودند و به هیأت خوش آمد گفتند.
به اتفاق وارد حرم شدیم و آقای احمدینژاد حرم را زیارت کرده و نماز خواندند و سپس از حرم به داخل صحن بزرگ مسجد رفتیم. محافظان مصری حلقهای بزرگ زده بودند تا مانع از نزدیکی مردم شوند، اما نتوانستند در برابر فشار مردم مقاومت کنند و فقط توانستند یک حلقه کوچک دور ایشان ایجاد کنند.
یک صندلی برای آقای احمدینژاد آوردند و ایشان بالای آن رفت و برای مردم دست تکان داد و به احساسات گرم آنان پاسخ گفت. جمعیت از لابهلای حلقه محافظین دستانشان را به سمت آقای احمدینژاد میبردند و با شور شوق با ایشان دست میدادند.
بعد از اینکه رئیس جمهور پایین آمد؛ برخی هم که زورشان بیشتر بود با ایشان روبوسی میکردند.
در هر حال این مراسم پایان یافت و به سمت در مسجد رفتیم تا خارج شویم که در تمام طول این مسیر جمعیت با شور زیادی همچنان ابراز احساسات میکردند.
بعد از آن به حرم حضرت زینب (س) رفتیم. آن جا نیز صحنهای دیدم که برای خودم تعجب برانگیز بود.
برخلاف حرم امام حسین (ع) که به برخی از افراد علاقمند گفته بودم که برای دیدار به رئیس جمهور کشورمان میتوانند به آن جا بیایند؛ به کسی درباره زیارت حرم مطهر حضرت زینب (س) اطلاع رسانی نشده بود. به صورت عادی عدهای برای نماز و زیارت به این حرم آمده بودند. آنها به محض آن که از ورود رئیس جمهور کشورمان مطلع شدند؛ به ابراز احساسات و شعار پرداختند و استقبال تفاوت چندانی با فضای حرم راس الحسین (ع) نداشت.
بعد از زیارت و نماز در این حرم، به علت تنگی وقت، زیارت حرم حضرت نفیسه (س) را به وقت دیگر موکول کرده و عازم برنامه بعدی شدیم.
به نظرم صحنههای استقبال مردمی از آقای احمدینژاد که البته در تمامی مراحل این سفر تکرار میشد، دشمن را به شدت عصبانی میکرد. آنها میدیدند که هرچه در طول سالیان طولانی بافتهاند، پنبه شده است. هیچ یک از رهبران یا روسای کشورها قادر به چنین ریسکی نبودند.
به عنوان مثال رئیس جمهور آمریکا نه فقط در مصر، بلکه در هیچ یک از کشورهای اسلامی و غیر اسلامی، جرأت ندارد این چنین به میان مردم برود.
لذا تلاش ناشیانهای کردند که با فضا سازی رسانهای به زعم خود این فضای مثبت را تغییر دهند. این بود که خبری منتشر کردند که آقای احمدینژاد در جریان زیارت راس الحسین (ع) مورد هجوم قرار گرفته است. متاسفانه برخی از رسانههای زرد داخلی نیز این خبر دروغ را تکرار کردند.
آنها مدعی بودند که فردی وی را با کفش مورد اهانت قرار داده است. به نظرم این کار تلاشی برای مشابه سازی حمله به بوش بود که یک خبرنگار عراقی وی را در بغداد با کفش خود مورد هدف قرار داد.
میخواستند با به راه انداختن موج معکوس از اثرات استقبال پرشور از رئیس جمهور ایران بکاهند. فیلمی هم برای این ادعا در اینترنت قرار دادند.
این فیلم فقط صحنهای را نشان میداد که یک نفر با فاصلهای نه چندان نزدیک، کفش خود را در بالای سرش در دست گرفته است. آنها برای اینکه دروغ خود را به بینندگان بباورانند، فیلم را آهسته کرده بودند تا صدای شعارهای پرشور مردم به نفع احمدینژاد برای بیننده مفهوم نباشد، زیرا با مقصود آنها متناقض بود.
من که در طول این زیارتها و در داخل خودرو، کنار آقای احمدینژاد بودم، هیچ صحنه تهاجمی را ندیدم.
گفتنی است در بین جمعیتی که به استقبال آمده بودند، برخی از افراد که داخل مسجد شده بودند، در وقت خروج فرصت کفش پوشیدن نداشتند و کفش خود را همچنان در دست گرفته بودند و برای رئیس جمهور کشورمان ابراز احساسات میکردند.
بنابر این کاملاً عادی بود که کسی کفشش در دستش باشد.
جالب است که طی روزهای بعد برخی از افراد که معلوم بود برای تعرض به آقای احمدینژاد تحریک و تطمیع شده بودند و موفق به هیچ کاری نشدند، مدعی بودند که این حمله دروغین و خیالی کار آنها بوده است.
لااقل به شخصه مصاحبه تلویزیونی سه نفر را دیدم که مدعی بودند که این حمله کار آنان بوده است! در حالی که اصلاً در این زیارت، حملهای در کار نبود که عاملی داشته باشد.
این ادعاها نشان میداد که آنها برای این کار اجیر شده بودند و با نگرانی از قطع شدن مواجب از سوی اربابانشان به دروغ و برای دریافت پاداش مدعی اجرای آن شده بودند.
این حرکتها نشان از عظمت جایگاه ملت ایران و محبوبیت مسئولان ایرانی در قلوب ملتهای مسلمان منطقه و شکست و درماندگی دشمنان ما برای به راه انداختن موج ایران هراسی دارد.
روایتی از حضور احمدینژاد در قاهره و اتفاقاتی كه در این سفر رخ داد
دشمنان نزدیكی ایران و مصر كه از استقبال گسترده مردم از رئیسجمهور كشورمان عصبانی شده بودند، تلاش ناشیانهای كردند كه با فضاسازی رسانهای به زعم خود این فضای مثبت را تغییر دهند.
۱۳۹۳/۸/۸

