به گزارش نما به نقل از شریان نیوز ، به نظر می رسد دوران ریاست علی لاریجانی بر صدا و سیما علی رغم تمامی انتقادات وارده، درخشان ترین دوران صدا و سیما بعد از انقلاب اسلامی ایران بوده است. دورانی که توام با افتتاح شبکه های متعدد رادیویی و تلویزیونی، افزایش زمان پخش شبکه ها، توسعه محدوده آنتن دهی و ... بوده و سازمان صدا و سیما هم از لحاظ کیفی و هم از لحاظ کمی با توفیقات قابل توجهی همراه بود.
اما بنظر می رسید آنچه که اتفاق افتاده بود شرایط را برای مدیر بعدی کمی سخت می نمود، آنهم به این دلیل که باتوجه به توفیقات درخشان علی لاریجانی، انتظارات از رسانه ملی بالا رفته و همه منتظر برداشتن گام های بلندتری توسط مدیر بعدی بودند. هرچند در دوره 10 ساله بعدی نیز گام هایی برداشته شد اما آنچنان که باید، نبود.
در دوره ده ساله اخیر که سازمان با کسری شدید بودجه و مشکلات قابل توجه دیگر مواجه بود که علی رغم همراهی کامل رسانه ملی در زمان ریاست عزت ا... ضرغامی با دولت نهم و دهم (بطوریکه سازمان صدا و سیما به عنوان یار دوازدهم در دولت ایفای نقش ارزنده و بی سابقه ای را داشت!) نه تنها نتوانست این مشکلات را حل و فصل نماید، بلکه تنها در یک نمونه قابل ذکر سبب شد حتی مراکز این سازمان عریض و طویل در استانها بخش قابل توجهی از بودجه خود را از استانداران دریافت نمایند و عملا ماهیت مستقل رسانه ملی زیر سوال برود.
از طرفی نیز افتتاح شبکه های متعدد جدید که مبتنی بر تئوری "تخصصی سازی شبکه ها"، "استفاده از ظرفیت های بلااستفاده داخل سازمان(اعم از انسانی و تجهیزاتی)" و "جذب مخاطب بیشتر" انجام شد نیز بدلیل عدم تولید محتوای جدید، جذاب و قابل رقابت با شبکه های برون مرزی و پخش چندین باره تولیدات سایر شبکه های داخلی و خارجی، نه تنها سبب استفاده بهینه از ظرفیت ها نشد، بلکه سبب صرف هزینه های قابل توجه دیگری در شرایط سخت مالی حاکم بر سازمان و بکارگیری تعداد قابل توجه نیروی انسانی جدید گردید!
لذا در برهه زمانی فعلی که صحبت از نهایی شدن گزینه ریاست بر سازمان صدا و سیما مطرح شده است (فارغ از اینکه این گزینه کدام یک از گزینه های موجود اعم از دکتر سرافزار، دکتر دارابی و دکتر حسینی باشد که هرکدام شایستگی های ویژه ای را دارند) بنظر می رسد این فرد مسئولیت بسیار سنگینی را قبول و ماموریت مهمی را بر عهده خواهد گرفت. ماموریتی که به نظر می رسد موارد زیر تنها بخشی از وظایف وی تلقی می گردد:
1- کوچک و چابک سازی سازمان: سازمان صدا و سیما در طی 10 سال گذشته با گسترش قابل توجه نیروی انسانی و ساختار اداری مواجه بوده که باید به سرعت این فربه سازی سازمان اصلاح شده و سازمان بسوی ساختاری چابک حرکت کند. این اصلاح شامل ساختمانهای متعدد شبکه ها، اداری و مسکونی مدیران و اتباع خارجی در خارج از محوطه جام جم نیز می شود.
2- اصلاح ساختار برنامه سازی: با توجه به هجمه جدی شبکه های ماهواره ای برون مرزی به استقلال، امنیت، نهاد خانواده، فرهنگ و ... این مرز و بوم (که رهبری معظم حدود 20 سال پیش به مقوله شبیخون فرهنگی اشاره داشته اند) و همچنین آسان شدن تولید محتوا با بهره گیری از تکنولوژی نرم افزاری و به اشتراک گذاری آسانتر بر شبکه های اجتماعی اینترنتی، لازم است ساختار سنتی برنامه سازی در رسانه ملی تغییر کند. ساختار سنتی و غلط برنامه سازی ای که از نحوه شکل گیری طرح تولید یک محتوا آغاز و با نحوه انتخاب یا همکاری با تهیه کننده و سایر عوامل تولید، برآورد و ... تداوم می یابد و همواره جای خالی تحقیق و پژوهش علمی و کاربردی، نظارت دقیق و حرفه ای در همه مراحل پیش، حین و پس از تولید و ... در این روند احساس می شود.
3- عدم تاکید بر تولید تولیدات "الف ویژه" و "الف" با هر قیمتی و تقویت ساختار تولیدات "ج" و "د"
4- جذب حداکثری نظر مخاطب و تبدیل مخاطب رسانه ملی به مخاطبی فعال و تبدیل "بیننده به تولید کننده" با بهره گیری از قابلیت های "دیدمان جمع سپاری" و "شبکه های تعاملی-اجتماعی یا Social TV ها"
5- گذر از سیگنال رسانی SD و حرکت هرچه سریعتر جهت ایجاد ساختار پخش با کیفیت HD و حتی پیش بینی ساختار 4K و 10K
6- انضباط و شفافیت مالی: آنچه که در اقتصاد مقاومتی مورد توجه است استفاده اثر بخش از منابع موجود داخلی است. آنچه که بنظر می رسد در دوره جدید باید بسیار بیشتر از گذشته مورد توجه قرار گیرد. مدیریت و تخصیص صحیح منابع و نظارت جدی بر هزینه کردها و و ایجاد سیستمی کارا، شفاف و قابل نظارت.
7- بکارگیری نیروهای متعهد، متخصص و دارای سابقه عملکرد مالی شفاف: علی الخصوص در انتخاب مدیران شبکه های رادیویی و تلویزیونی و سایر مدیران ارشد که مستقیم تصمیم گیر یا تصمیم ساز درباره نحوه هزینه کردن پول بیت المال در این سازمان هستند.
8- بکارگیری مدیران جوان، لایق، خوش فکر، خلاق و معتقد به کار گروهی و جمعی.
9- نظارت و بازرسی دقیق و بدون ملاحظه علی الخصوص بر شبکه ها و عملکرد مدیران ارشد
10- ادغام معاونت ها: بنظر می رسد به راحتی می توان معاونت هایی مانند اداری و مالی را با معاونت اطلاعات و برنامه ریزی، معاونت مجازی را با معاونت سیما و ... ادغام نمود.
11- کم کردن مدیریت ها و تعداد مدیران: به عنوان مثال حذف مدیران اداری و مالی زیر مجموعه یک معاونت بمنظور حرکت به سوی ساختار چابک و مسطح اداری.
12- تقویت فرهنگ سازمانی: بدلیل عدم توجه به عوامل مادی و معنوی مانند حقوق، مزایا، امکانات رفاهی، شایستگی کارکنان، تبعیض، تفاوت در پرداختی های معاونت ها و حتی ادارات کل درون یک معاونت، پارتی بازی و ... احساس تعلق کارمندان تضعیف شده است. حقوق های پرداختی در رسانه ملی که در گذشته باتوجه به حساسیت فوق العاده این سازمان در رده مطلوبی بود متاسفانه در حال حاضر به سطح بسیار نازلی تنزل پیدا کرده است، که این خود جای بررسی دارد!
13- توسعه امکانات مادی، معنوی، فرهنگی و رفاهی همزمان با توسعه نیروی انسانی
14- بکارگیری نیروهای توانمند و متخصص ایرانی و بومی به جای استفاده گسترده از نیروهای خارجی در شبکه های برون مرزی مانند العالم
15- حذف انواع متعدد قراردادها در جذب و بکارگیری نیروی انسانی
16- اصلاح مبادی جذب نیروی انسانی
17- بهره گیری از فناوری های پیشرفته در رصد دائم شرایط سازمان اعم از بودجه، نیروی انسانی، محتوا و ... بمنظور امکان گزارش گیری منظم و تصمیم گیری صحیح و بموقع
18- بهره گیری از شیوه های نوین مدیریت علمی و مشاوره متخصصان این حوزه
19- مدیریت داشته ها اعم از نیروی انسانی فعال و بازنشسته، تجهیزات، دانش سازمانی، انبارهای دکور و تولید، انبارهای اسقاطی، مرکز بهداشت، مجموعه ورزشی و ... و بازنگری جدی در ساختارهای امکانات رفاهی، ورزشی و بهداشتی بمنظور افزایش رضایتمندی کارکنان.
20- تربیت نیروی انسانی توانمند، متخصص، فاخر و ارزشی با استفاده از ظرفیت های درون سازمانی
یادآوری نكاتی به رییس جدید رسانه ملی
در برهه زمانی فعلی كه صحبت از نهایی شدن گزینه ریاست بر سازمان صدا و سیما مطرح شده است بنظر می رسد این فرد مسئولیت بسیار سنگینی را قبول و ماموریت مهمی را بر عهده خواهد گرفت.
۱۳۹۳/۸/۱۷