نسخه چاپی

انتخابات مجلس در دوران «مبارك» و خرید و فروش علنی آرا

از قیمت رای پرسیدیم، وی گفت: صبح پنجاه جنیه (هفت دلار) بوده، اما در دقایق پایانی به چهار یا پنج برابر خواهد رسید.

به گزارش فارس، ماموریت در مصر برای دیپلماتی که در یکی از سرنوشت سازترین و پرحادثه‌ترین مقاطع کشور تاریخی مصر و منطقه و همزمان با بیداری اسلامی، سکان نمایندگی ایران در قاهره را بر عهده داشته است؛ می‌تواند بسیار پرخاطره باشد. خاطرات مجتبی امانی رئیس سابق دفتر حفاظت منافع ایران در قاهره ابعاد مختلفی را در بر می‌گیرد. وی خاطرات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، مذهبی، امنیتی، رسانه‌ای و ... خود را در قالبی داستانی روایت می‌کند.



سال 1389 و چند ماه قبل از انقلاب مصر بود که انتخابات مجلس خلق این کشور برگزار شد. برای اطلاع از نحوه برگزاری انتخابات در شهر به همراه دو تن از همکارانم در شهر راه افتادیم تا با نحوه رأی دادن مصری‌ها آشنا شویم.

قبل از آن بگویم که مردم مصر برای شرکت در هر انتخابات باید کارت انتخاباتی داشته باشند. علاوه بر آن، هر فرد فقط می‌توانست در حوزه ثبت شده در سوابق سجلی او که تغییر آن نیز بسیار مشکل است رأی دهد، یعنی مثل ایران نبود که هرکس اراده رای دادن می‌کند؛ فقط داشتن شناسنامه کافی است و می‌تواند به نزدیکترین محل رای گیری مراجعه کند و رای خود را به صندوق بیاندازد.

در مصر هرکس بخواهد رای دهد باید علاوه بر داشتن کارت انتخاباتی که مستلزم مقدمات و شرایطی است، برای رای دهی به حوزه‌ای مراجعه کند که برای او تعیین شده.

مثلاً ممکن است فردی در قاهره ساکن باشد، اما نام او در حوزه‌های شمالی و یا جنوبی مصر ثبت شده باشد و او مجبور است که مسافت زیادی را طی کند تا بتواند رای دهد.

ضمناً کاندیداها نیز در سیستم وابسته و زر و زور سالار آزادانه شرایط ورود به انتخابات را پیدا نمی‌کنند.

این موضوعات باعث می‌شود که آحاد مردم در رای دهی نه توانایی و نه رغبت مشارکت پیدا کنند و مشارکت انتخاباتی آنها نیز آسان نباشد.

ضمن آن که معمولاً افراد شاغل در حکومت و یا اعضای احزاب (بخصوص حزب حاکم در زمان مبارک) مجبور به دریافت کارت انتخاباتی می‌شدند و یا انگیزه آن را داشتند و یا حداقل برای آنها آسانتر بود که شرکت کنند.

اینجانب و همکاران بارها از افراد مختلف درباره داشتن کارت انتخاباتی سئوال می‌کردیم که پاسخ اغلب آنها منفی بود.

این موضوع باعث می‌شود که زمینه مشارکت قشر خاصی از مردم در انتخابات بیشتر فراهم باشد.

بر اساس برخی تحقیقات که البته دقیق نیست، در زمان مبارک حدود سی درصد واجدین شرایط رای دادن در مصر دارای کارت انتخاباتی بودند. در انتخاباتی که در زمان مبارک برگزار می‌شد، تقریباً پنجاه درصد این افراد در انتخابات شرکت می‌کردند.

با این حساب در واقع پانزده درصد از واجدان شرایط در انتخابات شرکت می‌کردند.

از طرف حکومت میزان مشارکت مردم در انتخابات زمان مبارک نیز همواره حدود پنجاه درصد اعلام می‌شد که البته از جهتی درست و از جهت دیگر نادرست بود.

گفتنی است که در انتخاباتی که بعد از انقلاب مصر برگزار شد، شرط داشتن کارت انتخاباتی برداشته شد، اما شرط رای دادن در حوزه انتخاباتی خاص باید رعایت می‌شد.

مصری‌ها مشکلی در این باره داشتند که برگه یا دفترچه‌ای همانند ما ایرانیان نداشتند که بتوانند با آن رای دهند و ممهور شود تا از دوبار رای دادن افراد جلوگیری شود.

بنابر این باید به حوزه‌ای می‌رفتند که نامشان در فهرست آن جا باشد و با خط زدن اسمشان بتوانند رایشان را به صندوق بیاندازند. البته این موضوع می‌توانست موجبات تقلب گسترده در انتخابات را نیز مهیا کند.

به چند حوزه رای گیری مراجعه کردیم. جمعیت زیادی در آنها نبود، اما نکته عجیبی که وجود داشت آن بود که جمعیت حاضر در این حوزه‌ها هرچه به آخر وقت رای گیری نزدیک می‌شدیم، بیشتر می‌شد. تقریباً یک ساعت به پایان ساعت رای گیری مانده بود که جلوی یک میوه فروش دوره گرد ایستادیم و از صاحب آن سراغ نزدیک‌ترین حوزه رای گیری را گرفتیم. مطابق ویژگی خوب مصری‌ها یعنی خوش خلقی آنها، با رویی گشاده گفت: همین نزدیکی‌ها یک حوزه رای گیری هست و از ما خواست دنبال او برویم و ما را به یک حوزه رای گیری که همانند بیشتر حوزه‌های رای گیری در یک مدرسه تشکیل شده بود، رساند.

جمعیت بسیار زیادی در حیاط مدرسه گرد آمده بودند که عجیب به نظر می‌رسید، اما عجیب‌تر این بود که هیچیک از آنان برای رای دادن به داخل ساختمان مدرسه نمی‌رفتند و سومین نکته عجیب این بود که تقریباً نود درصد آنان را مردان تشکیل می‌دانند.

همه این نکات عجیب ما را بر این داشت که برای یافتن علت، از برخی افراد حاضر سوال کنیم، ولی فرد مناسبی را برای این کار نمی‌یافتیم.

چهره‌های افراد نشان می‌داد که از اقشار خاصی هستند. چند جا چشم انداختیم و خوشبختانه فرد میوه فروش را در کناری دیدیم و سوال کردم که این همه جمعیت در این مکان چه می‌خواهند؟ وی گفت: می‌خواهند رای بدهند. سوال کردم ساعت رای گیری رو به اتمام است، پس چرا به داخل ساختمان نمی‌روند که رای بدهند؟ با نوعی ابهام گفت بزودی خواهند رفت!

اصرار کردیم تا علت انتظار آنها را بدانیم، با توجه به اینکه در داخل ساختمان خیلی خلوت بود.

وی گفت: این عده منتظر هستند تا قیمت بالا برود. از تعجب هر سه با هم سوال کردیم که یعنی چه؟ وی گفت: این‌ها رای خودشان را می‌فروشند، اما می‌دانند که قیمت رایشان در ساعات پایانی بالا خواهد رفت.

وی توضیح داد که نامزدهایی که تعداد بیشتری رای آورده‌اند، در آخر وقت رای گیری می‌توانند حدس بزنند که چه تعداد رای لازم دارند و لذا آن‌ها با خریدن رای این افراد تعداد رای‌های لازم برای پیروزی خود را از این طریق تامین می‌کنند.

لازم به توضیح است که معمولاً در هر حوزه دو نامزد برای نمایندگی مجلس انتخاب می‌شوند که تعداد رای لازم برای پیروزی هر یک از آن‌ها کمتر از 10 هزار رای می باشد.

از قیمت رای پرسیدیم. وی گفت: صبح پنجاه جنیه (هفت دلار) بوده، اما در دقایق پایانی به چهار یا پنج برابر خواهد رسید.

برای ما این سوال وجود داشت که خریداران رای چه ساز وکاری را بکار می‌گیرند تا مطمئن شوند که فروشنده، رای مورد نظر آنان را در صندوق انداخته است.

روزهای بعد فهمیدیم که اینکار از دو طریق حاصل می‌شود. یکی آن که فروشنده رای در اتاقکی که برای رای نویسی وجود دارد با موبایل از صفحه رای خود عکس گرفته و پس از رویت خریدار و اطمینان از اینکه نامزد مورد نظر علامت زده شده، پول خود را تحویل می‌گیرد، اما روش مطمئن‌تر دیگر آن بود که خریدار رای، از قبل یک برگه رای را نزد خود دارد که نامزد مورد نظر در آن علامت خورده است. با مراجعه فروشنده رای به وی و توافق بر سر قیمت، وی این برگه را به فروشنده می‌دهد تا در صندوق بیاندازد و برگه رای سفید فروشنده را از او می‌گیرد و همینطور به صورت گردشی عمل می‌کند و پس از علامت زدن نامزد مورد نظر خود آن را به فروشنده بعدی می‌دهد.

اینجا بود که فهمیدم چرا بیش از 85 درصد مردم مصر در انتخابات این کشور در زمان مبارک مشارکت نمی‌کردند. ظاهراً آنها نمی‌خواستند در این خیمه شب بازی نقشی داشته باشند.

۱۳۹۳/۸/۲۱

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...