جراحيهاي زيبايي گاهي نه بهعنوان يك انتخاب، كه بهعنوان يك ضرورت انجام ميپذيرد، اين گزاره مشخصا در مورد چهرهها و مشاهير درستتر هم هست، چرا كه ترميم آسيبهاي ظاهري منتج از حوادث، اگر هم براي افراد عادي قابل صرفنظر باشد، براي آنها كه مدام در مقابل دوربينها و ميكروفنها هستند، اجتنابناپذير است.
محمدرضا پهلوي از افرادي بود كه به چنين تير غيبي گرفتار شد و ناخواسته خود را به چاقو و چكش جراحان زيبايي سپرد، هر چند كه شايد اين عمل آنقدرها هم نام جراحي زيبايي را به دوش نميكشيد.
پانزدهم بهمن1327 در دانشگاه تهران و مقابل ساختمان دانشكده حقوق، به سوي شاه كه براي شركت در مراسم «پانزدهمين سالروز آغاز بناي دانشگاه تهران در محل كنونياش» وارد دانشگاه شده و مقابل ورودي دانشكده حقوق از اتومبيل پياده شده بود تا وارد تالار مراسم شود تيراندازي شد.
اين رويداد در كنار اينكه به دليل جراحتهاي حاصل از ترور، شاه را به صرافت جراحي زيبايي انداخت، مسير تاريخ ايران را نيز تغيير داد؛ چرا كه پس از آن حزب توده غيرقانوني شد، ايران به غرب نزديك و بعدا متحد آن شد، شاه اختيارات بيشتري بهدست آورد و بعدا راه ديكتاتوري در پيش گرفت.
در حادثه ترور از پنج گلوله كه بهسوي شاه شليك شده بود سه گلوله به كلاه او اصابت كرده بود، يك گلوله به صورت مماس بر بدن از پشت او گذشته و خراش مختصري وارد ساخته و يك گلوله هم با عبور از كنار صورت او در ناحيه پشت لب، اندك جراحتي به وجود آورده بود.
تيراندازي ساعت سه بعدازظهر صورت گرفته بود و پس از آن شاه و ضارب ـ كه هدف ضربات نظاميان و محافظان شاه قرار گرفته بود ـ به دو بيمارستان جدا از هم منتقل شدند، ضارب درگذشت و شاه ساعتي بعد پس از پانسمان بيمارستان را ترك كرد.
ماجرای عمل زیبایی محمدرضا شاه + تصویر
۱۳۹۱/۳/۲۲