نسخه چاپی

ماجرای كلاهبرداری‌های مدعیان دروغین مهدویت در مصر

سوال آخر را از او پرسیدم؛ گفتم خوب ما چكار باید كنیم؟ او هم بدون مقدمه گفت به سیصد هزار جنیه (تقریباً معادل هشتاد هزار دلار) نیاز دارد تا قیام كند! با او چانه زدم و او از چهار صفر مبلغ خود صرف نظر كرد و به رقم سی جنیه رسیدیم!

به گزارش نما به نقل از فارس، ماموریت در مصر برای دیپلماتی که در یکی از سرنوشت سازترین و پرحادثه‌ترین مقاطع کشور تاریخی مصر و منطقه و همزمان با بیداری اسلامی، سکان نمایندگی ایران در قاهره را بر عهده داشته است؛ می‌تواند بسیار پرخاطره باشد. خاطرات مجتبی امانی رئیس سابق دفتر حفاظت منافع ایران در قاهره ابعاد مختلفی را در بر می‌گیرد. وی خاطرات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، مذهبی، امنیتی، رسانه‌ای و ... خود را در قالبی داستانی روایت می‌کند.



گروه سیاست خارجی خبرگزاری فارس اقدام به انتشار خاطرات وی کرده که پانزدهمین بخش آن از نظر خوانندگان می‌گذرد.

***

اهل سنت نیز به مهدویت اعتقاد دارند؛ اما اعتقاد آنها با عقاید ما شیعیان اختلافاتی دارد. یکی از مهمترین این اختلافات آن است که آنان حضرت مهدی (عج) را در شخص خاصی دنبال نمی‌کنند و با در نظر گرفتن برخی شرایط برای او، معتقد هستند او به دنیا خواهد آمد و قیام خواهد کرد.

به عقیده غالب اهل سنت وی از نسل پیامبر و در آخرالزمان به دنیا خواهد آمد و هفت سال حکومت کرده و جهان را پر از عدل و داد می‌کند.

آنها بر اساس احادیثی که در کتاب‌های آنان آمده معتقد هستند در زمان حکومت مهدی (عج)، زمین و آسمان تمام نعمتهای خود را به اهل زمین ارزانی خواهد داشت.

نوع اعتقاد اهل سنت به امام مهدی (عج) و به ویژه اعتقاد به اینکه او متولد این زمانه است، باعث می‌شود مدعیان دروغینی که خود را مهدی موعود می‌خوانند، در میان اهل سنت به مراتب بیشتر از شیعه باشد.

البته غالب این افراد انگیزه‌های سیاسی و عقیدتی ندارند، بلکه بیشتر دارای اختلالات شخصیتی بوده و یا به قصد کلاهبرداری مدعی می‌شوند.

این موضوع در مصر نیز شایع است. مطبوعات نیز به این موضوع اهتمام دارند. این ادعاها گرچه دروغ است، ولی در عین حال بر این موضوع تاکید دارد که ظهور حضرت مهدی (عج) ریشه عمیقی در اعتقادات مردم مسلمان جهان اعم از سنی و شیعه دارد که عده‌ای چنین ادعاهایی می‌کنند.

بر اساس گزارشی که چند ماه پیش روزنامه یوم السابع منتشر کرد، تنها در فاصله زمانی چهار سال اخیر، پنج نفر در مصر ادعا کرده‌اند که مهدی موعود (عج) می‌باشند.

علت بیشتر بودن این تعداد در چهار سال اخیر را باید در شرایط بحرانی و بی ثبات مصر جست که نگاه‌ها را به سوی یک منجی جلب کرده است.

در ماه‌های پایانی ریاست جمهوری مبارک یک فرد 36 ساله مدعی امامت به یکی از دادگاه‌های یکی از شهرستان‌های مصر مراجعه و از مبارک شکایت می‌کند که به ناحق جایگاه وی را غصب کرده است. پلیس امنیتی مصر نیز وی را دستگیر می‌کند.

در زمان مرسی نیز یکی دیگر از این مدعیان دروغین به همراه دو نفر از مریدانش در جلوی کاخ ریاست جمهوری حاضر شده و از نگهبانان کاخ می‌خواهند که آنان را به داخل کاخ راه داده تا حکومت را از مرسی تحویل بگیرند.

سومین نفر نیز در زمانی که سیسی مرسی را سرنگون کرد، همین کار را انجام داده بود. وی پرچمی را با شعار لا الله الا الله حمل کرد. همچنین پارچه نوشته‌ای را با خود داشت که در آن آیه 82 سوره نمل را " و َإِذَا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَیْهِمْ أَخْرَجْنَا لَهُمْ دَابَّةً مِنَ الْأَرْضِ تُکَلِّمُهُمْ أن النَّاسَ کَانُوا بِآَیَاتِنَا لَا یُوقِنُونَ" (ترجمه: و چون قول [عذاب] بر ایشان واجب شود، جنبنده‏‌اى را از زمین براى آنان بیرون مى‏‌آوریم که با ایشان سخن گوید که مردم [چنانکه باید] به نشانه‏‌هاى ما یقین نداشتند) نوشته بوده است.

در تفسیر این آیه بین مفسرین اتفاق رای وجود ندارد. ابوالفتوح رازی در تفسیر خود این آیه را ناظر به ظهور امام زمان (عج) می‌داند.

علامه طباطبایی در المیزان تفسیر خاصی از آن ارایه نمی‌دهد و اعتقاد دارد که این آیه از کلمات مرموز قرآن است.

در بسیاری از تفاسیر دیگر مراد از این آیه را قیامت و یا ظهور جنبنده‌ای عجیب که همه خلق از آن تعجب خواهند کرد، ذکر کرده‌اند.

این مدعی دروغین مهدویت ادعا کرده بود که خداوند در خواب به وی وحی کرده است که او مهدی منتظر است و باید برای تحویل گرفتن حکومت از سیسی اقدام کند و اشاره کرده که سیسی به علت کشتار تظاهرکنندگان در مصر فاقد صلاحیت برای حکومت است.

در سال 1391 نیز فردی که مدعی مهدویت بود، توسط پلیس دستگیر می‌شود و در محل کلانتری با چاقو به چند پلیس حمله می‌کند و یکی از آنها را زخمی می‌کند.

در همان سال برخی از ساکنین شهر آسوان از فردی شکایت می‌کنند که وی با ادعای دروغین مهدویت برخی از احکام شرعی را تغییر داده و 6 نفر از ساکنین شهر از مریدان وی شده‌اند.

اینجانب نیز تجربه‌ای با یکی از این مدعیان دروغین داشتم.

در ماموریت دومم در مصر (1374 – 1378) که نفر دوم سفارت بودم، یک بار از منشی سفارت شنیدم که برخی از اشخاصی که مدعی مهدویت هستند به سفارت مراجعه می‌کنند و با این ادعا خواستار ملاقات با مسئولین سفارت می‌شوند.

منشی سفارت گفت به آنها پاسخ منفی می‌دهند، چون اکثراً آنها کلاهبردار بوده و یا اختلالات شخصیتی دارند.

به وی گفتم هربار کسی از این قبیل افراد به سفارت آمد، به من اطلاع دهد.

یک روز منشی سفارت گفت که فردی به سفارت مراجعه کرده و مدعی شد که مهدی منتظر است. با هماهنگی رئیس نمایندگی با وی ملاقات کردم. قصدم از این ملاقات شناختن روحیه این افراد و استدلالات آنها بود.

وی فردی حدود سی و پنج ساله بود. زن و فرزند داشت و بیکار بود. ظاهرش خیلی فقیر بود. از او پرسیدم چه می‌خواهد؟ گفت مهدی منتظر است و می‌خواهد جهان را از عدل و داد پر کند.

سوال کردم هر فرد دیگری هم می‌تواند این ادعا را بکند، تو چه دلیلی در اختیار داری که مهدی موعودی؟ چه کسی تو را به اینکار مامور کرده است؟ پاسخ داد که در خواب به او الهام شده است که باید قیام کند!

چند سوال درباره عقاید اهل سنت درباره حضرت مهدی (ع) کردم و او نیز به آیه 82 سوره نمل اشاره کرد.

اطلاعات بسیار سطحی داشت، ولی معلوم بود با سطح سواد اندکی که داشته، سعی کرده بود خود را به استدلالات لازم تجهیز کند.

سوال آخر را از او پرسیدم؛ گفتم خوب ما چکار باید کنیم؟ او هم بدون مقدمه گفت به سیصد هزار جنیه (تقریباً معادل هشتاد هزار دلار) نیاز دارد تا قیام کند!

گفتنی است در آن دوره من علاوه بر معاونت نمایندگی، مسئولیت امور بازرگانی را نیز برعهده داشتم.

با او به چانه زنی پرداختم و او از چهار صفر مبلغ خود صرف نظر کرد و به رقم سی جنیه رسیدیم!

خیلی صریح گفت فقیر است و به پول نیاز دارد.

به وی توضیح دادم که اعتقادات مردم بازیچه نیست که با آن کلاهبرداری و گدایی کنی و گفتم اگر کسی در ایران این ادعای دروغین را داشته باشد، مجازات سنگینی دارد. عذرخواهی کرد و گفت از شدت فقر مجبور به این کار شده است.

بعد از آن نیز افرادی با همین ادعا به سفارت مراجعه می‌کردند و با پاسخ منفی مواجه می‌شدند، اما هرماه به طور متوسط یک یا دو نامه از این مدعیان دروغین به سفارت واصل می‌شد.

ظلم و جور آنچنان در دنیا بیداد می‌کند که همه انسانها با هر دین و مسلکی که دارند به دنبال راه نجاتی می‌گردند.

آرزوی ظهور یک منجی در همه ادیان آسمانی مورد تایید قرار گرفته است و آخرین ذخیره الهی برای نجات بشریت، فقط در اعتقادات شیعه ریشه ندارد.

البته شیعه نابترین و ملموس‌ترین این اعتقاد را به عنوان یک نظریه و براساس آیات و روایت غیر قابل انکار ارایه کرده است.

مصریان نیز به دلیل شرایط اسفباری که در طول سالها بر آنان تحمیل شده خصوصاً در این روزها چشمان ناامیدشان را به هر سو می‌گردانند تا شاید فرجی حاصل شده و راه نجاتی بیابند.

۱۳۹۳/۹/۲

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...