به گزارش نما ،روش دفن مردگان در کشورهای مختلف متفاوت است. این تفاوت بیشتر به علت دستورات دینی است. هریک از پیروان ادیان آسمانی اسلام، مسیحیت، زرتشتی و یهودیت به روشی متفاوت مردگان خود را دفن میکنند، اما در درون هریک از این ادیان نیز ممکن است بنابر تغییرات فرهنگی و اوضاع اجتماعی و راه و روش پیشینیان، مردگان با تفاوتهایی دفن شوند.
مردم مصر نیز مردگان را با روشهایی متفاوت با کشور ما دفن میکنند. البته بشر از ابتدا برای خلاصی از جنازه مردگان خود راههای متفاوتی از قبیل گذاشتن آن به عنوان خوراک پرندگان تا سوزاندن و آویزان کردن آن از درختان جنگل و ... اختراع کرده، ولی ادیان آسمانی روشهای بهتری برای تکریم مقام انسان و احترام به متوفی معرفی کردهاند.
روش مصریها در واقع تلفیقی از روش فرعونی و روش اسلامیست. مردم مصر در زمان فراعنه مردگان خود را مومیایی میکردند تا بدن از بین نرود و سپس آنها را به صورت خانوادگی، در مکانی خاص نگهداری میکردند. آنها به زندگی بعد از مرگ اعتقاد داشتند و تصور آنها این بود که اگر بدن مرده متلاشی شود و از بین برود، روح مرده قادر به بازگشت به بدن در زمان حیات دوباره نخواهد بود و این روح سرگردان خواهد ماند.
به زعم آنها حیات پس از مرگ به همین بدن فعلی نیاز دارد و وظیفه بازماندگان آنهاست که این بدن خاکی را حفظ کنند. در کنار این اعتقاد، آنها باور داشتند که مرده پس از بازگشت روح به بدنش، به لوازم روزمره خود نیاز دارد و بنابر این مواد غذایی، اشیاء مورد علاقه، حیوانات خانگی متوفی و برخی از وسایل شخصی او را که اشیاء قیمتی نیز در بین آنها وجود داشت در کنار مرده مومیایی شده میگذاشتند تا در هنگام حیات دوباره، از آنها استفاده کند.
روش اسلامی نیز برپایه دور کردن بدن از گزند حوادث و دفن آن در زیر خاک است که معمولاً بعد از سی سال (اگر مرده از شهدا و صالحین و مقدسین نباشد) نبش قبر و یا ویران کردن آن جایز است.
روش غالب دفن مردگان در مصر امروز آن است که تقریباً تمام خانوادهها دارای یک مقبره خانوادگی هستند. این مقبره بسته به جایگاه اقتصادی- اجتماعی آن خانواده، ممکن است بزرگ یا کوچک باشد، اما معمولاً مساحت آن از 6 متر کمتر نیست.
قیمت برخی از مقبرهها در اماکن نزدیک شهر با قیمت خانههای مسکونی برابری میکند.
این مقبره که با مقبرههای موجود در ایران بسیار تفاوت دارد، حکم سردابی را دارد که معمولاً ارتفاع آن کوتاهتر از قد انسان است. در داخل این سرداب یک طرف را به مردگان زن و طرف دیگر را به مردان اختصاص میدهند.
برای قراردادن هر مرده نیز محدودهای را معین میکنند که تقریباً دو متر در نیم متر است. برخی این فواصل را به وسیله آجرچینی به ارتفاع کمی (سی سانتی متر) دیوار میکشند.
در این سرداب نیز معمولاً با سنگ بزرگی پوشانده میشود. معمولاً روی سنگ نیز کمی خاک پاشیده میشود تا به آسانی به چشم نیاید. این درب سنگی که در کف اتاق مقبره قرار گرفته هر زمان که مرده جدیدی از آن خاندان فوت میکند باز میشود و جنازه جدید در آن قرار میگیرد.
هر مقبره یک متصدی دارد که در مواقع لزوم سنگ را برداشته و کار انتقال مرده به زیر زمین و سپس بازگرداندن سنگ به جای خود را برعهده دارد. نام وی «ترابی» است که از همان کلمه تراب به معنی خاک گرفته شده است. این فرد معمولاً در همان اتاق زندگی میکند.
خوانندگان محترم حتماً شنیدهاند که جمعیت از مصریان در این مقبرهها زندگی میکنند که حدود بیست سال قبل آمار آنها بالغ بر دو میلیون نفر گفته میشد که نشانه فقر و فلاکت آنان است. این افراد فقیرانی هستند که هیچ محلی برای زندگی ندارند و فضای خالی این مقبرهها زندگی در آنها را آسان کرده و از سوی دیگر صاحبان مقبرهها نیز ظاهراً زندگی این افراد بی خانمان را در مکان دفن مردگان خویش، نوعی صدقه جاریه میدانند و با آن مخالفت نمیکنند.
هرگاه فردی از یک خانواده فوت کند، ابتدا به شخص غسال که به او «حنوطی» گفته میشود خبر میدهند. حنوط در معنای فقهی خود به معنای خوشبو کردن مرده با کافور و غیره است، ولی مصریها برای مومیایی کردن مردگان نیز کلمه هم خانواده آن یعنی «تحنیط» را بکار میبرند. فرد حنوطی به همراه وسایل خود به خانه مرده آمده و در همان مکان او را بر روی تختی که با خود میآورد، غسل میدهد و کفن میکند. سپس او را به سرعت و بدون فوت وقت به سوی مقبره خانوادگی او تشییع میکنند.
بعضی از اوقات ممکن است این تشییع در عصر یا مغرب باشد. اگر تشییع جنازه با یکی از نمازهای پنجگانه هم زمان باشد مرده را به مسجد میبرند و نماز میت را در آن مکان بر او میخوانند.
بعد از اتمام نماز میت، مرده را به سوی مقبره خانوادگی برده و تشییع کنندگان زن در مسافتی دورتر از مقبره میایستند و به آن نزدیک نمیشوند. مردان تشییع کننده مرده را به نزدیک مقبره برده و آن را بر زمین میگذارند. سپس ترابی یا همان قبرکن در اصطلاح فارسی، مرده را به تنهایی و یا به همراه چندتن از نزدیکان او از پلههای سرداب پایین برده و آن را در یکی از اماکن خالی آن قرار داده و بند کفن او را باز میکند و بدون آن که چیزی بر روی او قرار دهند، از سرداب خارج میشوند و سپس مجدداً سنگ را به جای خود میگذارد و بر روی آن کمی خاک میپاشد. ورود و خروج قبرکن به داخل این سرداب به سرعت انجام میشود.
به نظرم سوالات زیادی درباره این روش در ذهن خوانندگان بوجود میآید و از جمله آنکه قبرکن با بوی تعفن شدید داخل سرداب که از مردگان قبلی است چه میکند. در این باره ذکر این نکته لازم است که مدت حضور قبرکن در سرداب بسیار کوتاه است و وی در این مدت نفس خود را حبس میکند. همچنین اگر از زمان دفن مرده قبلی خانواده چهل روز نگذشته باشد، معمولاً مرده خانواده را در مقبره یکی دیگر از فامیل نزدیک یا مقبره دوستان او دفن میکنند و تا قبل از چهل روز درب سرداب را باز نمیکنند.
همچنین باید گفت که هرکس وارد سرداب میشود، مردگان دیگر را که قبلاً دفن شدهاند بدون هیچ مانعی میبیند و این موضوع از نظر فقه شیعه نبش قبر بوده و جایز نیست، اما این روش دفن یک ویژگی مثبت دارد و آن این است که مصریها کمتر با مشکل کمبود جا برای دفن مردگان خود روبرو میشوند، زیرا که قبرکن اگر مکان خالی برای مرده جدید پیدا نکند استخوانهای قدیمیترین مردهای که دفن شده را کنار زده و مرده جدید را به جای او میگذارد.
در هرحال تصور چنین شکلی از تدفین برای خیلیها وحشت آور است. البته همان گونه که در ابتدا گفته شد، روش فوق روش انحصاری دفن مردگان در مصر نبوده و اقلیتی از مردم مصر به روشی نزدیک به روش اکثر مسلمانان، یعنی دفن آن در زیر خاک و بصورت انفرادی، مردگان خود را دفن میکنند.
مراسم مصریها برای متوفی نیز اینگونه است که در یکی از مساجد و یا برپایی خیمه در یک مکان مناسب، دوستان و بستگان صاحبان عزا برای تسلیت به وی مراجعه میکنند و دقایقی بر روی صندلی مینشینند و فاتحه میخوانند.
این مراسم سخنران و یا مداح ندارد و فقط یک یا چند قاری قرآن به تلاوت آیات کلام الله میپردازند. در این مراسم نیز با چای و قهوه بدون شیرینی و یا بسیار کم شیرینی، از میهمانان پذیرایی میکنند.
مثلی هم در فارسی داریم که با مزاح توام است و میگویند: «حلوای فلانی را بخوریم، یا انشالله حلوایت را خواهم خورد» و غیره. در مصری هم مترادف این مثل آن است که «انشالله قهوه سادهات را بخوریم یعنی قهوهای که شیرینی ندارد و تلخ و ساده است و منظور از هردو، مرگ یک فرد است».
یک خاطره هم از مرحوم مادرم دارم که شبی در ایام ماموریت دوم (1374-1378) داشتم در منزل روش دفن مردگان مصر را به مادرم و همسرم شرح میدادم که برای آنها جالب بود. ساعت دوازده شب بود که رفتیم بخوابیم. شاید 10 دقیقهای نگذشته بود و داشت خوابم میبرد که مادرم از اتاق خودش من را صدا کرد و گفت: مجتبی بیا کارت دارم! به اتاق او رفتم و پرسیدم چکار دارید؟ اشاره کرد که کنار تخت او بنشینم. بعد گفت مجتبی! من دم مرگ هستم (آن زمان هشتاد سال داشت) اگر من اینجا مردم، یک وقت من را اینجا دفن نکنیها!؟! خندیدم و گفتم نترس مادر جان. خدای نکرده اگر چنین اتفاقی بیفتد خودم کولت میکنم، میبرمت تهران. بعد هم کمی شوخی کردم و بوسیدمش و خوابیدیم.
خدا همه رفتگان را بیامرزد. مادرم که پسر و نوهاش شهید شدهاند، در ماموریت سومم در قاهره (1388- 1393) نیز همراه ما بود و در زمانی که برای شرکت در همایش سفرا به تهران آمده بودیم، در دی 1391در سن 96 سالگی در تهران به فرزند و نوه شهیدش پیوست و هم اکنون در قطعه متعلق به پدران و مادران شهدا در بهشت زهرا دفن شده و بر روی سنگ قبرش نوشتهام وی مادری بود که فرزندانش را با عشق به ولایت پرورش داد.
روح همه رفتگان خصوصاً پدران و مادران شهدا شاد.
منبع:فارس
روشهای عجیب مصریها برای دفن مردگان خود
روش مصریها برای دفن مردگانشان تلفیقی از روش فرعونی و روش اسلامیست؛ مردم مصر در زمان فراعنه مردگان خود را مومیایی میكردند تا بدن از بین نرود و سپس آنها را به صورت خانوادگی، در مكانی خاص نگهداری میكردند.
۱۳۹۳/۹/۲۱