نسخه چاپی

ادعاهای شیخ الازهر و پاسخ‌هایی كه به وی داده شد

در اولین دیداری كه با شیخ الازهر داشتم عنوان كرد كه ایران باید دست از «تبشیر شیعی» در مصر بردارد زیرا این موضوع باعث شیعه شدن برخی و بروز اختلافات خانوادگی در آنان شده و از علمای كشورمان نیز خواسته‌هایی داشت.

به گزارش فارس، ماموریت در مصر برای دیپلماتی که در یکی از سرنوشت سازترین و پرحادثه‌ترین مقاطع کشور تاریخی مصر و منطقه و همزمان با بیداری اسلامی، سکان نمایندگی ایران در قاهره را بر عهده داشته است؛ می‌تواند بسیار پرخاطره باشد. خاطرات مجتبی امانی رئیس سابق دفتر حفاظت منافع ایران در قاهره ابعاد مختلفی را در بر می‌گیرد. وی خاطرات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، مذهبی، امنیتی، رسانه‌ای و ... خود را در قالبی داستانی روایت می‌کند.



در طول مدت ماموریت خود به عنوان رئیس دفتر حفاظت منافع جمهوری اسلامی ایران در قاهره (1388 – 1393)، تقریباً شانزده بار با شیخ الازهر احمد الطیب دیدار کردم. تعدادی از این ملاقات‌ها به صورت دوجانبه بود که تعداد آنها هفت ملاقات است. بقیه دیدارها نیز همراه با مسئولینی بود که به قاهره سفر می‌کردند که مهمترین آنها، دیدار آقای احمدی نژاد رئیس جمهور وقت کشورمان با احمد الطیب و جمعی از علمای ازهر در بهمن 1391 بود.

ملاقات آقای احمدی نژاد با علمای ازهر حاشیه‌های زیادی داشت که در خاطره دیگری به آن خواهم پرداخت، اما در این بخش قصد دارم درباره فضای عمومی ملاقات با شیخ ازهر مطالبی را بنویسم.

شیخ ازهر فعلی در اوایل سال 1389 بعد از فوت شیخ طنطاوی توسط مبارک به این مسئولیت گمارده شد و در تمامی حکومت‌های مبارک، ارتشبد طنطاوی، مرسی، عدلی منصور و سیسی این مقام را عهده دار بوده است.

وی قبل از آن رئیس دانشگاه ازهر بود که لباس عادی مسئولین مصر (کت و شلوار و کراوات) بر تن داشت. طنطاوی بعد از تصدی مقام شیخ ازهر، عبا عمامه پوشید. وی در ملاقات‌ها تاکید می‌کرد که از سلاله امام حسن مجتبی (ع) و صوفی است.

در اولین ملاقاتم با وی که در اوایل سال 1389 بود، وی مطالبی گفت که موجب اعتراضم شد. او خواستار آن بود که ایران دست از «تبشیر شیعی» بردارد.

وی می‌گفت این تلاش‌ها در بین بدنه عوام مردم مصر موجب شیعه شدن برخی و بروز اختلافات خانوادگی در آنان شده، زیرا که زن یا شوهر بعد از تغییر مذهب دیگری، قادر به زندگی با طرف مقابل نبوده‌اند. ضمناً از علمای کشورمان می‌خواست که جلوی اهانت شیعیان را به شخصیت‌های مورد احترام اهل سنت بگیرند.

در واکنش به کاربرد اصطلاح «تبشیر شیعی» گفتم که این اصطلاح برای دو دین و به خصوص درباره تلاش کشیش‌های مسیحی برای مسیحی کردن مسلمانان بکار برده می‌شود؛ به وی متذکر شدم کاربرد این اصطلاح توسط شیخ ازهر، یعنی زیر پا گذاشتن روش تاریخی موسسه ازهر و مخالفت با علمای بزرگ آن نظیر شیخ شلتوت است.

گفتم تلاش همه علمای شیعه و سنی این بوده که مذاهب مختلف را اگر بر اساس اصولی باشد، به رسمیت بشناسند و آنها را یک دین دیگر غیر از اسلام فرض نکنند.

گفتنی است شیخ شلتوت فتوای مشهوری درباره شناسایی مذهب شیعه در کنار مذاهب چهارگانه اهل سنت دارد و از نظر او عمل اهل سنت به فتوای علمای شیعه جایز است. بر اساس همین فتواست که دادگاه‌های مصر گاهی از فتوای علمای شیعه برای حل برخی از اختلافات استفاده می‌کنند.

همچنین یکی از همکاران که در این ملاقات حضور داشت به شیخ ازهر گفت: من از مناطق جنوب ایران هستم و ازدواج سنی و شیعه بین ما کاملاً عادی است، زیرا ما توانسته‌ایم جلوی فتنه انگیزی‌ها را بگیریم.

شیخ ازهر ضمن تایید سخن من، کلام خود را تصحیح کرد و دیگر از این اصطلاح استفاده نکرد و به جای آن اصطلاح تشییع که در عربی به معنای شیعه کردن است، استفاده می‌کرد.

درباره اینکه ایران به دنبال شیعه کردن مردم مصر است گفتم اگر منظور حکومت جمهوری اسلامی ایران است، من به عنوان نماینده ایران در مصر به شما می‌گویم که ما هیچ تحرکی در زمینه شیعه کردن مردم کشورهای سنی مذهب نداریم، اما اگر منظور شما تحرکات پیروان هر یک از مذاهب برای دفاع از مذهب خود و دعوت از دیگران برای پیوستن به مذهب دیگر است، اینکار را نه ما می‌توانیم جلوی آن را بگیریم و نه شما، البته ما با هرگونه فعالیت تحریک آمیز مخالف هستیم.

به وی گفتم به نظر من نقش علمای هر یک از مذاهب است که پیروان مذاهب محتلف را به وحدت تشویق کنند و آنها را از تکفیر طرف مقابل منع کنند تا در میان مسلمانان فتنه ایجاد نشود.

وی پس از درخواست من که اگر دلیلی برای تلاش ایران برای نشر تشییع در مصر دارید آن را بیان کنید تا من آن را بررسی و پاسخ دهم. وی اشاره کرد جزوه‌هایی در تشویق مردم به گرویدن به مذهب شیعه در کتاب فروشی‌های مصر وجود دارد که چاپ قم است. البته توضیح دادم که در عصر اینترنت و آزادی جریان اطلاعات، نیازی به پخش کتاب و جزوه نیست، اما در عین حال از وی خواستم که دستور دهد نمونه‌هایی از آن را به من بدهند که به معاونش گفت این کار را انجام دهد.

من این موضوع را بارها پیگیری کردم، ولی هیچگاه چنین کتاب‌هایی به من داده نشد.

در ملاقات‌های بعدی متوجه شدم که احتمالاً منظور وی از این کتاب‌ها، همان کتاب‌های مربوط به اصول عقاید شیعه است که حتی در کتابخانه‌های رسمی مصر موجود است. ضمن آنکه فقه شیعه در ازهر تدریس می‌شود و کتاب‌های مذکور از کتاب‌های مورد نیاز آنان است.

خودم برای بررسی این موضوع دست بکار شدم. یک روز به چند کتابخانه در قاهره رفتم و از آنان کتاب‌هایی درباره شیعه خواستم. حتی یک کتاب که حاوی اطلاعاتی به نفع شیعه باشد در این کتابخانه‌ها وجود نداشت، بلکه همه کتاب‌ها، علیه شیعه بود که غالباً توسط انتشاراتی‌های وابسته به عربستان و البته با پول‌های آنان چاپ شده و یا مستقیماً از کشورهای عربی خلیج فارس آمده بود.

مطالب این کتاب‌ها آن قدر سخیف و بی ارزش بود که فکر می‌کنم نتیجه آن برعکس و به نفع ترویج فکر شیعه بود.

تعدادی از این کتاب‌ها را خریده و در یکی از ملاقات‌ها با خودم بردم که اگر دوباره شیخ ازهر اتهامات خود را تکرار کرد، آن‌ها به وی بدهم. البته در آن ملاقات شیخ ازهر چنین مطلبی را مطرح نکرد. شاید کتاب‌ها را در دست من دیده و متوجه منظور من شده بود. من هم احترام را نگه داشتم و در پایان ملاقات، کیسه کتاب‌ها را به معاون وی که برای بدرقه آمده بود دادم و گفتم منتظر کتاب‌هایی که قول آن را داده‌اید هستم، ولی بدانید چنین کتاب‌های فتنه انگیزی در مصر چاپ و منتشر می‌شود.

همچنین درباره فتوای علمای شیعه درباره حرام بودن اهانت به شخصیت‌های مورد احترام اهل سنت نیز گفتم: مقام معظم رهبری فتوای صریحی در این باره دارند که حتی انتخاب جملات در آن به گونه‌ای است که جلوی هرگونه سوء استفاده را نیز گرفته و علمای دیگر نیز فتواهای بسیاری دارند که من آنها را برای شما ارسال خواهم کرد و بعید است موسسه الازهر از این فتواها اطلاع نداشته باشند، زیرا که از طریق اینترنت به سادگی قابل دسترسی هستند.

علمای اهل سنت می‌توانند در محاجه با شیعیانی که فتنه انگیزی می‌کنند آنها را بیان کنند.

اشاره کردم شبکه‌های تلویزیونی مختلفی با ادعای طرفداری از شیعه یا سنی به اهانت به طرف مقابل مشغول هستند و فتنه افکنی می‌کنند. هیچیک از شبکه‌هایی که به نام شیعه فعالیت می‌کنند، نظیر شبکه‌ای که توسط یک فرد کویتی به نام «یاسر حبیب» اداره می‌شود، به ایران ربطی ندارد و مسئولین ایرانی از آن تبری می‌جویند.

به اعتقاد من پشتیبان مالی این شبکه‌ها واحد هستند. ما اینگونه فتنه افکنی‌ها را کار صهیونیست‌ها می‌دانیم که می‌خواهند جهان اسلام را از داخل با یکدیگر درگیر کنند.

رسم است که وقتی کسی به ملاقات دیگری می‌رود، خبر ملاقات را موسسه یا فرد ملاقات شوند تهیه می‌کنند. فردای آن روز خبر این ملاقات در رسانه‌های مصری منتشر شد که در آن آمده بود که شیخ ازهر به مجتبی امانی تذکر داده که ایران از تلاش برای شیعه کردن مردم مصر دست بردارد. همچنین در همین خبر همان درخواست از علمای ایران برای صدور فتوایی در حرمت اهانت به شخصیت‌های اهل سنت نیز تکرار شده بود. هیچ اشاره‌ای هم به استدلالات من نشده بود.

من بعد از آن سعی کردم در مصاحبه‌های خود با رسانه‌های مصری، مطالبی را که به شیخ ازهر گفته بودم به اطلاع مردم مصر برسانم، البته دست‌های پنهانی که نقشه‌های صهیونیست‌ها را با پول عربستان سعودی در کشورهای اهل سنت دنبال می‌کردند، نیز به طور مداوم در معرفی شیعه به عنوان یک دین خارج از اسلام و نسبت دادن اتهامات بی اساس به شیعه و ایران فعال بودند.

بعد از آن نیز در ملاقات‌های دیگر با شیخ ازهر، او همان حرف‌ها را تکرار کرد و گاه نیز ادعای بدرفتاری ایران با اهل سنت کشورمان را داشت. من هم همان پاسخ‌ها را به وی می‌دادم، ولی تاثیری در وی نداشت. او همچنین موضع مشابهی درباره عراق و حزب الله لبنان داشت و همین اتهامات بی اساس را در ملاقات با شخصیت‌های آنان تکرار می‌کرد.

بارها در این ملاقات‌ها به وی پیشنهاد کردم که دیدارهایی بین علمای ایران و ازهر ترتیب داده شود تا بتوان با گفت‌وگوهای صریح این مشکلات را برطرف کرد، ولی او نه تنها خود به ایران سفر نمی‌کرد، بلکه هرگز نماینده‌ای هم به ایران اعزام نکرد. اگر کسی هم از ایران به مصر سفر می کرد؛ شکل دوجانبه نداشت و این سفرها به منظور شرکت در همایش‌های بین‌المللی بود که در مصر برگزار می‌شد و ازهر از هیچ عالم ایرانی برای سفر دوجانبه و گفت‌وگو با مسئولین این موسسه دعوت نکرد.

چند روز پیش خبر ملاقات رئیس جدید دفتر حفاظت منافع کشورمان را در مصر با شیخ ازهر دیدم. متن خبر منتشر شده در رسانه‌های مصری، کاملاً مشابه همان خبری بود که در اولین ملاقاتم با شیخ ازهر در پنج سال پیش آمده بود. گویا در این پنج سال هیچ تحولی در جهان اسلام رخ نداده و موج فتنه‌های مذهبی نیز علیرغم تحرک ظاهری ازهر در برگزاری همایش ضد تکفیری اخیر، اما در مقام عمل تاثیری جدی بر رویکرد این موسسه داشته باشد.

از خلال ارتباطات خود با موسسه ازهر به این نتیجه رسیده‌ام که موسسه ازهر از خط اعتدالی خود خارج شده و به جای ادامه روش بزرگانی چون شیخ شلتوت، روشی را دنبال می‌کند که نگران کننده است.

باید امید داشت این موسسه کهن که به نام دختر پیامبر اسلام حضرت زهرا سلام الله علیها مزین است ادامه دهنده راه اسلاف خود برای نشر اسلام واقعی باشد. بسیاری از شیوخ ازهر که اکثریت علمای این موسسه را تشکیل می‌دهند، نفوذ تفکر وهابی را در موسسه ازهر انکار نمی‌کنند که پول آل سعود زمینه ساز آن است. این تفکر می‌داند موفق نخواهد شد ازهر را به سوی تفکر «تکفیری وحشی» همچون داعش سوق دهد، اما از رواج تفکر «تکفیری مدرن» در مصر که به دنبال خط کشی‌های مذهبی عمیق و تشدید شکاف به جای تقریب مذاهب است، ناامید نیست. گرچه تکفیری‌های مدرن با تکفیری‌های وحشی دارای اختلافات زیادی هستند و یکدیگر را دشمن می‌دانند، اما در مقام عمل، روش هر دوی آنان تقویت جنگ‌های مذهبی است.

۱۳۹۳/۱۰/۹

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...