به گزارش نما، سروش بامداد ئر عصر ایران نوشت: یک عضو کمیسیون تلفیق لایحه بودجه سال 1394 از تعیین تکلیف این کمیسیون برای «سرباز فراری»ها و تعیین جریمه 30 میلیون تومانی برای «سربازان فراری 30 سال به بالای مجرد» خبر داده است.
این خبر فی نفسه مثبت است چون از موافقت کمیسیون با پیشنهاد دولت خبر می دهد و عدد 50 میلیون تومان قبلی هم عجالتا به 30 میلیون تومان کاهش یافته است. اما در نوع بیان آقای غلامعلی جعفر زاده که این اظهارات به نقل از او اتشار یافته چند ابهام یا کاستی ناخواسته مشاهده می شود و اشاره به برخی از آنها می تواند به اتخاذ تصمیمات درست تر کمک کند:
1- آقای جعفر زاده از اصطلاح «سربازان فراری» برای همه استفاده کرده حال آن که «مشمول غایب» همان «سربازفراری» نیست. مشمول غایب کسی است که به سن مشمولیت رسیده و چون متولد 1355 به بعد است، فراخوانده شده اما خود را معرفی نکرده و دفترچه آماده به خدمت دریافت نکرده و طبعا لباس سربازی نیز نپوشیده تا از او به عنوان سرباز یاد کنیم.
مشمولان غایب از استخدام رسمی و خروج از کشور محروم اند و تا چندی پیش در نقل و انتقال و معاملات نیز با محدودیت های جدی رو به رو بودند و البته بخش اخیر به میزان قابل توجهی کاهش یافته است.
سرباز فراری اما پس از آغاز خدمت پادگان را ترک کرده و احتمالا برای او در سازمان قضایی نیروهای مسلح پرونده ای تشکیل شده است. این دو عنوان را باید از هم تفکیک کرد هر چند سربازان فراری نیز در وضعیت بلاتکلیف به سر می برند و شایسته توجه اند و تعیین تکلیف آنان نیز کار مثبتی است و هر چه حجم پرونده های این دسته از سربازان کاسته شود سازمان قضایی نیروهای مسلح نیز در رسیدگی به تخلفات مهم تر اعم از مالی و امنیتی فراغ بال بیشتری پیدا می کند.
2-عضو کمیسیون تلفیق همچنین گفته است:
« اینها افرادی هستند که بالای ده سال از موعد خدمتشان گذشته و خدمت سربازی انجام ندادهاند و حداقل سن آنها هم سی سال است. از طرفی آنها به درد نظام وظیفه هم نمیخورند و نمیشود آنها را اجباری به سربازی برد.»
به جز اشتباهی که در یکسان انگاری سرباز فراری و مشمول غایب به آن اشاره شد جای این سوال هم هست که اگر هدف حل مشکل جوانان مشمول غایب یا سرباز فراری است چرا این کار در قالب طرح یا لایحه مستقلی انجام نمی شود؟
واقعیت این است که هر بار دولت ها با کاهش درآمد مواجه می شوند رو به تامین بودجه از منابع دیگر می آورند و فروش خدمت سربازی - یا هر نام دیگر - نیز یکی از این شیوه هاست.
منظور این است که بحث، تماما بودجه ای است و اگر قیمت نفت 150 دلار به ازای هر بشکه بود هیچ گاه این موضوع مطرح نمی شد!
بنا بر این از نماینده مجلس انتظار می رود صداقت بیشتری به خرج دهد و راست و حسینی بگوید نفت، ارزان شده و دولت پول، لازم دارد و باید از منابع دیگر تامین کند که البته هم فال است و هم تماشا. چون هم بخشی ازمشکل دولت و مجلس حل می شود و هم کثیریازشهروندان این مملکت از بلاتکلیفی به در می آیند.
چنانچه 1.5 میلیون مشمول غایب یا سرباز فراری داشته باشیم و هر یک نیز 30 میلیون تومان بپردازند عددی بسیار قابل توجه- معادل 45 هزار میلیارد تومان - نصیب دولت می شود؛بی هیچ هزینه ای که به کار پرداخت یارانه نقدی هم می آید.
بهترین دلیل این مدعا این است که کمیسیون تلفیق به این موضوع رسیدگی می کند در حالی که اگر قرار بود منتی بر سر جوانان بگذارند کمیسیون های دیگر باید رسیدگی کنند. پس صریح و روشن بگوییم ماهیت این اقدام بودجه ای است نه این که به عمد یا به سهو به آن نپردازیم.
3- این سخن که «به درد نظام وظیفه نمی خورند و نمی شود آنها را اجباری به سربازی برد » نیز درست نیست. چون وقتی تا 50 سالگی فراخوانده می شوند یعنی به درد می خورند. ثانیا لفظ «به درد نخور » را نباید برای جوانان این مملکت - که بخش قابل توجهی از آنان نیز تحصیلات عالیه دارند - و شهروند این کشورند و با رای خود سرنوشت انتخابات را تغییر می دهند به کار برد. ثالثا قدیمی تر ها هنوز به خدمت سربازی می گویند: اجباری و اتفاقا «اجباری» از هفتاد و اندی سال قبل ایجاد شد تا «اجباری»به سربازی ببرند!
4- در ادامه نیز گفته شده: «این افراد باید جرایمی پرداخت کنند تا بتوانند از برخی تسهیلات شهروندی مثل انجام کار اقتصادی، داشتن دفترچه بیمه و برخی مسائل اینچنینی استفاده کنند اما حتی در صورت پرداخت جریمه از برخی حقوق دیگر مثل کاندیداتوری شورای شهر، نمایندگی مجلس و استخدام دولت محروم خواهند بود.»
این سخن نیز خلاف قانون اساسی است. زیرا هر شهروندی حق دارد برای به دست آوردن شغل مورد نظر خود اقدام کند. مثل این است که راهنمایی و رانندگی هم جریمه دریافت کند هم اجازه رانندگی ندهد. البته در کارت های این دسته از معاف شدگان قید می شود: « معافیت زمان صلح». کما این که قبل از این هم بوده است.
بخش پایانی صحبت های این نماینده مجلس نیز تناقض آمیز به نظر می رسد. چون از یک طرف گفته اند «به موجب مصوبه کمیسیون تلفیق افراد مجرد بالای سی سال سن که سربازی نرفتهاند 30 میلیون تومان جریمه میشوند و سالیانه 1 میلیون تومان به این مبلغ اضافه میشود. » از سوی دیگر اما گفته اند:« به ازای تاهل دو سال و به ازای هر فرزند شش ماه از سقف تعیین شده کاسته خواهد شد.»
عنایت دارید؟ موضوع مورد بحث، سربازان مجرد است اما در ازای تاهل دو سال کسر می شود. حال آن که اگر متاهل باشند که طبعا دیگر مجرد نیستند.
غرض این که این همه صحبت از کسب درآمد 45 هزار میلیارد تومانی برای جبران بخشی از حفره های بودجه ای است. البته دقیقا نمی توان پیش بینی کرد که چه تعداد استقبال می کنند و این عدد با فرض 1.5 میلیون است.
به هر صورت و با هر سقف، هم دولت و مجلس به پول می رسد و هم دغدغه جوانان بسیاری رفع می شود. البته کارت معافیت برای زمان صلح است و چنانچه خدای ناکرده جنگی درگیرد- که دور باد- موضوع تفاوت می کند.
درباره عدد 30 میلیون یا 50 میلیون چون قبلا نوشته ایم تکرار نمی کنیم ولی اگر قدری در این باره تخفیف بدهند یا حداقل وام بدهند نیز بد نیست. چون برای دولت باید عدد نهایی مهم باشد و پرداختی یک میلیون نفر که سی میلیون تومان بپردازند با پرداختی 1.5 میلیون نفر که 20 میلیون بدهند برابر است.
مشمول غایب، همان سرباز فراری نیست!
سروش بامداد ئر عصر ایران نوشت: یك عضو كمیسیون تلفیق لایحه بودجه سال 1394 از تعیین تكلیف این كمیسیون برای «سرباز فراری»ها و تعیین جریمه 30 میلیون تومانی برای «سربازان فراری 30 سال به بالای مجرد» خبر داده است.
۱۳۹۳/۱۱/۶