به گزارش خبرنگار گروه سیاست خارجی خبرگزاری فارس، ماموریت در مصر برای دیپلماتی که در یکی از سرنوشت سازترین و پرحادثهترین مقاطع کشور تاریخی مصر و منطقه و همزمان با بیداری اسلامی، سکان نمایندگی ایران در قاهره را بر عهده داشته است؛ میتواند بسیار پرخاطره باشد. خاطرات مجتبی امانی رئیس سابق دفتر حفاظت منافع ایران در قاهره ابعاد مختلفی را در بر میگیرد. وی خاطرات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، مذهبی، امنیتی، رسانهای و ... خود را در قالبی داستانی روایت میکند.
در اوج روزهای انقلاب مصر یعنی اواخر بهمن 1389بود که از تهران خبر دادند 2 ناو جنگی ایران قصد دارند از کانال سوئز عبور کنند. ماموریت آنها یک تمرین آموزشی بود و قصد داشتند بعد از عبور از کانال سوئز در بنادر سوریه پهلو بگیرند. به شکل عمومی، عبور کشتیهای جنگی از کانال سوئز مشکلی نداشت. براساس قوانین مصر، عبور کشتیهای جنگی کشورها از کانال سوئز به شرط آن که در حال جنگ با مصر نباشند، آزاد است.
شرایط منطقه در زمان عبور کشتیهای جنگی کشورمان بسیار ویژه و حساس شده بود. حکومتهای کشورهای مهم شمال آفریقا که وابستگی عمیقی به آمریکا داشتند متزلزل شده بودند. حکومت تونس سقوط کرده بود و حکومت مصر نیز در آستانه سقوط بود. در این شرایط عبور این کشتیها از کانال سوئز، پیامهایی از اقتدار ایران را به کشورهای منطقه و جهان میرساند که خوشایند برخی کشورها نبود. مصر مبارک از هم فروپاشیده بود و صهیونیستها نگران همراهی ایران و مصر بودند.
وقتی این درخواست از ایران رسید، براساس روش معمول، طی یادداشتی از وزارت خارجه مصر و با ارسال مشخصات کشتیها، خواستار صدور مجوز شدیم. وضع اداری مصر عادی نبود که بتوانیم موضوع را به سرعت پیگیری کنیم. در زمانی که منتظر پاسخ طرف مصری بودیم، ناگهان خبری به نقل از سایتهای صهیونیستی منتشر شد که در آن آمده بود مصر با عبور کشتیهای جنگی ایران مخالفت کرده است. میدانستم در پس پرده این شایعه صهیونیستی، خباثتی نهفته است، صهیونیستها میخواستند با پیش دستی در این موضوع به جهان و مصر القاء کنند که مصر به دلیل امضای قرارداد کمپ دیوید و به این علت که ایران و اسرائیل در حالت مخاصمه هستند، نباید به این کشتیها اجازه عبور دهد.
بلافاصله از طرف نمایندگی با وزارت خارجه مصر تماس گرفته شد و آنها گفتند مجوز درخواستی در مسیر اداری قرار دارد و طی ساعتهای دیگر مجوز را صادر خواهند کرد. آنها میگفتند چون کشتیها جنگی هستند، باید ارتش مصر مجوز آن را صادر کند که البته نکته درستی بود. مجوز عبور کشتی و یا هواپیمای نظامی و جنگی باید از سوی ارتش هر کشور تایید و صادر شود.
وقتی خبر شبکههای صهیونیستی را به اطلاع مسئولین وزارت خارجه مصر رساندیم، آنها گفتند چنین موضوعی حقیقت ندارد. از آنها خواسته شد که به گونه ای این موضوع را تکذیب کنند. فردای آن روز یک منبع آگاه مصری اعلام کرد مصر بر اساس قوانین جاری به عبور کشتیهای جنگی دیگر کشورها به شرط عدم وجود جنگ بین مصر و آن کشورها مجوز عبور خواهد بود.
مسئول پیگیری امور مجوز عبور، آقای محمود صادقی، نفر دوم و رایزن نمایندگی بود که با حساسیت و جدیت آن را پیگیری میکرد. در همین وضع من مجبور شدم برای امر مهمی چند روز به ایران بیایم و بار مسئولیت به طور کامل به ایشان سپرده شد. ساعتهای پایانی پنج شنبه 28 بهمن از مصر عازم تهران شدم و روز یکشنبه اول اسفند به قاهره برگشتم، اما در همین مدت به علت حساسیت موضوع با یکدیگر ارتباط تلفنی مستمر داشتیم.
وزارت خارجه مصر در ارسال پاسخ تاخیر داشت. مسئول مربوطه در وزارت خارجه مصر میگفت موافقت شفاهی عبور این کشتیها از سوی ارتش مصر صادر شده، ولی هنوز به صورت کتبی به وزارت خارجه ابلاغ نشده است. میدانستم شرایط خاص مصر موجب این تاخیر است. بازی سیاسی – اطلاعاتی عوامل صهیونیستی و سعودی در درون مصر نیز از نظر دور نبود.
در این بین تلویزیون العربیه نیز که توسط سعودیها اداره میشود نیز به میدان آمد و شایعه صهیونیستها را تکرار کرد. در همان حین دائماً اخبار ضد و نقیضی منتشر میشد که برخی حاکی از عبور کشتیها و برخی دیگر از لغو برنامه و بازگشت کشتیها به دریای عمان خبر میداد!
با مشورت با دوستان به این جمع بندی رسیدیم که طولانی شدن روند اخذ مجوز به ضرر ماست و موضوع برای ما حیثیتی شده بود. کشتیهای جنگی ما در فاصلهای در آبهای بینالمللی دریای سرخ لنگر انداخته بودند و منتظر اعلام مجوز بودند. وزارت خارجه مصر نیز حرف خودش را تکرار میکرد، "مجوز توسط ارتش صادر شده، ولی هنوز ابلاغ نشده و باید منتظر بود". بالاخره بعد از دو روز، وزارت خارجه مصر دوباره اعلام کرد که تا چند ساعت دیگر شماره مجوز را اعلام خواهد کرد.
وضع بدی شده بود. نمیخواستم به هر دلیلی هرچند با توجیه شرایط خاص و بحرانی مصر، عبور این کشتیها منتفی شود که در واقع تایید صحت شایعهای بود که صهیونیستها و شبکه العربیه تبلیغ میکردند و به شدت پیگیر آن بودند که با ممانعت از عبور این دو کشتی به حیثیت ما لطمه بزنند. از طریق تهران به ما اطلاع داده شد که مزاحمتهایی برای کشتیها در دریای سرخ متصور است و درخواست تسریع در دریافت مجوز را داشتند و گفتند چند شناور زیر سطحی مشکوک از زیر کشتیها عبور کردهاند. آنها انتظار بیش از این را در دریای سرخ مصلحت نمیدانستند. تامل بیش از این را جایز ندانستیم. شرایط بسیار حساس شده بود و در واقع در معرض هجوم رسانهای و تبلیغاتی صهیونیستها و فشار آنها و عوامل منطقهای شان برای ممانعت از عبور این دو کشتی قرار داشتیم و عقب نشینی به نفع صهیونیستها بود. بر همین مبنا و بنا بر تصمیمی انقلابی و بر اساس آخرین گفته وزارت خارجه مصر، با تهران تماس گرفتیم و از طریق تهران به فرمانده کشتیها اعلام شد که به سوی دهانه کانال حرکت کنند تا از آنها شماره مجوز خواسته شود. میدانستم هر بوروکراسی که مانع ابلاغ این شماره مجوز شده باشد و هر بازی صهیونیستی و آمریکایی که در جریان باشد، وقتی که این کشتیها در دهانه کانال قرار گیرند، بالاخره مقامات مصر مجبور خواهند شد که شماره مجوز عبور را به آنها اعلام کنند. استناد ما هم به سخن مسئول وزارت خارجه مصر و قوانین موجود بود.
با کاپیتان صحبت کردند و او حرکت کرد. کشتیها در هنگام نزدیک شدن به دهانه کانال اخطار گرفتند که مجوزشان را اعلام کنند و کاپیتان اعلام کرد که دارای مجوز است. در حین همین گفتوگوها، کشتیها کاملاً در مکانی قرار گرفتند که دیگر امکان برگشت آنها سخت شده بود. بالاخره با چند ساعت توقف در این مکان، مجوز عبور کشتیها به آنان اعلام شد و این کشتیها در شامگاه اول اسفند 1389یعنی هشت روز بعد از سقوط مبارک از کانال سوئز عبور کرده و وارد دریای مدیترانه شدند و پس از طی مسیر خود، در بندر لاذقیه سوریه پهلو گرفتند.
لیبرمن وزیر خارجه وقت رژیم صهیونیستی بلافاصله این کار را تحریک آمیز خواند و گفت: عبور کشتیهای جنگی ایران از سواحل اسرائیل مسألهای است که سالهاست رخ نداده و نشان میدهد که اعتماد به نفس ایرانیها هر روز بیشتر میشود و من متأسفم که جامعه بینالمللی واکنشی به این اقدامات تحریک آمیز نشان نمیدهد. جامعه بینالمللی باید بداند که اسرائیل نمیتواند تا ابد این کارها را نادیده بگیرد.
صهیونیستها، یکی از دلایل وحشت خود را این موضوع میدانستند که این نخستین بار از زمان وقوع انقلاب اسلامی است که دو ناو جنگی ایران از کانال سوئز عبور کرده و وارد مدیترانه میشوند. (برخی از اخبار دیگر این رویداد مهم در پی نوشت آمده است)
بر اساس پیشنهادی که از سوی نمایندگی داده و توسط فرماندهی ارتش استقبال شد و به فرمانده کشتی ابلاغ شده بود، این ناوها در هنگام عبور از کانال سوئز طی مراسمی بر روی عرشه کشتی به شهدای انقلاب مصر ادای احترام کردند که انعکاس خبری گستردهای به سود انقلابیون مصری داشت.
عبور این دو کشتی جنگی در این شرایط حساس از کنار مرزهای رژیم صهیونیستی که برای اولین بار در تاریخ بعد از انقلاب اسلامی رخ میداد، اثرات بسیار زیادی برای قدرت و اقتدار کشورمان داشت. شاید زمانی دیگر درباره گفتوگوهایی که در این چند روز بین مسئولین نمایندگی با مسئولین مربوطه در تهران و فرمانده کشتی انجام شد و ترفندهایی که بکار گرفته شد، خاطراتی را بیان کنم که در حال حاضر میسر نیست.
ماجرای عبور ناوهای جنگی ایران از كانال سوئز/ورود قدرتی دیگر به منطقه مدیترانه
وزیر خارجه وقت رژیم صهیونیستی بلافاصله این كار را تحریك آمیز خواند و گفت: عبور كشتیهای جنگی ایران از سواحل اسرائیل مسألهای است كه سالهاست رخ نداده و نشان میدهد كه اعتماد به نفس ایرانیها هر روز بیشتر میشود و من متأسفم كه جامعه بینالمللی واكنشی به این اقدامات تحریك آمیز نشان نمیدهد.
۱۳۹۳/۱۱/۱۳

