فرانسه پشیمان از اشتباه پیشین!

به گزارش نما به نقل از شفاف، می گویند که فرانسوا اولاند، رئیس جمهوری فرانسه وقتی که علنی گفت از این که خود و دولتش حمایت جدی ای از مخالفان معتدل سوری از تابستان 2013 تا کنون نکرده اند، پشیمان هستند، این ابراز پشیمانی به تنهایی کافی نیست. به ویژه که آنها با اوضاع جاری در سوریه به گونه ای برخورد کردند گویی که حرکت اعتراضی "عده ای دکتر" و معلم است، بدیهی است چنین برخوردی به شکست می انجامد.

پژوهشگران جدی امریکایی که برای یکی از اندیشکده مهم امریکایی کار می کنند و به کاخ سفید درباره اوضاع خاورمیانه گزارش می دهند، می گویند که فرانسوا اولاند، رئیس جمهوری فرانسه وقتی که علنی گفت از این که خود و دولتش حمایت جدی ای از مخالفان معتدل سوری از تابستان 2013 تا کنون نکرده اند، پشیمان هستند، این ابراز پشیمانی به تنهایی کافی نیست. به ویژه که آنها با اوضاع جاری در سوریه به گونه ای برخورد کردند گویی که حرکت اعتراضی "عده ای دکتر" و معلم است، بدیهی است چنین برخوردی به شکست می انجامد. احساسات و چگونگی بهره بردای از این احساسات منعکس کننده مواضع حقیقی دولت فرانسه هستند که نشان می دهد تا چه اندازه ملت سوریه مظلوم واقع شده است. اقلا از آنها انتظار می رفت از گروه های معتدل حمایت می کردند تا در برابر داعش و گروه های بنیادگرا بجنگند تا بر آنها پیروز شوند و بعدا به فکر تقسیم قدرت با بشار اسد بیفتند.

به اعتقاد آنها، با توجه به این دیدگاه اکنون شاهدیم که دنیا با جنگ داخلی تمام عیاری در سوریه مواجه است که به روشنی شاهد گسترش جغرافیایی و نظامی داعش است.

آنها همچنین می گویند که "پیمان بین المللی مبارزه با داعش" از این که موفق شده به طور نسبی این شبکه تروریستی را در عراق شکست دهد، کمی احساس آسودگی می کند. اما خوب می دانند که این احساس آسودگی فریبنده و گمراه کننده است. باید با نیروهای داعش به شیوه های سنتی برخورد نشود. شکست سنگینی شان در سرزمین "رافدین" از یک سو نسبی و موقتی است و از سوی دیگر ایجابی. در عالم واقع این گونه برداشت می شود. اما می تواند نتایج گمراه کننده و فریبنده ای نیز به دنبال داشته باشد. ظاهر داعش این است که عوامل متعددی را پشت سر خود دارد و جامعه جهانی نمی تواند برای آن راه حلی بیابد. اما پیروزی علیه آن و برخورد با حضور گسترده آن عوامل مهمی را نیز پشت سر خود دارد. یکی این که عراق نمی تواند به راحتی از شر داعش خلاص شود تا زمانی که سوریه از این شبکه خلاص نشده باشد. ادامه جنگ در سوریه منبع اصلی تداوم بحران است، اگر چه سوریه تنها مکان برای رشد این شبکه نیست اما می تواند باعث گسترش فعالیت های جهادی منطقه ای و بین المللی شود. همچنین منبع اصلی حماقت ها در خاورمیانه و بزرگ نمایی مذهبی نزد مسلمانان نیز خواهد بود. سوم این که این مساله تهدیدی جدی و بزرگ برای ثبات در خاورمیانه است. وحشتی که داعش در دل شهروندان ایجاد کرده است و جنایت های وحشتناکی که در حق اقلیت ها مرتکب می شود، باعث می شود سوریه از هم جدا شده و به منبعی همیشگی برای تروریسم و خشونت تبدیل شود. خیلی ساده، جامعه جهانی باید جلوی آن را بگیرد.

چگونه جامعه جهانی می تواند جلوی آن را بگیرد؟

از دست استفان دی میستورا، نماینده سازمان ملل و طرح های فرسایشی اش کاری بر نمی آید. خودش هم این موضوع را خوب می داند. همچنین مسکو نیز علی رغم تهدیدهایی که علیه طرح هایش برای توقف جنگ داخلی و تروریسم در سوریه وجود دارد، به این مساله واقف است. شاید در صورتی که رئیس جمهور اوباما تصمیم بگیرد که نیروهای معتدل مخالف سوری را آموزش دهد و آنها را به خوبی مجهز کند تا بتوانند ثبات را به سوریه بازگردانند، بتوان درباره آینده سوریه امیدوار بود. غیر از این نه تنها هیچ کار نمی توان کرد و هر کاری هم صورت بگیرد مفید نخواهد بود بلکه چه بسا مضر هم باشد.

این به آن معنا است که گرفتن عراق از دست داعش ممکن نیست در صورتی که نتوان سوریه را از دست این شبکه تروریستی نجات داد. آماده سازی این کار نیز نیاز به حمایت جدی منطقه ای و بین المللی دارد. ایران هم باید در این زمینه همکاری کند. باید حتما تروریسم در سوریه شکست بخورد، گروه های معتدل تقویت بشوند و امور را به دست بگیرند و در آخر زمینه ای برای تفاهم و حل دیپلماتیک بحران سوریه فراهم شود در غیر این صورت سوریه تجزیه خواهد شد.