به گزارش نما ، شخصیت های برجسته و تأثیرگذار در جریان انقلاب
اسلامی همواره در بستر این نظام مقدس رشد یافته و با بهره گیری از انوار قدسیه ی
اسلام در راه آرمان های انقلاب گام برداشتند سردار جانباز حاج احمد قدیریان یار
باوفای شهید اسدالله لاجوری و از پیشروان مبارزه با خط نفاق قدیم و جدید، از جمله
این افراد بود هر چند اکنون برای آشنایی با ایشان کمی دیر شده است اما استفاده از
زندگی این جانباز سرافراز اسلام به واسطه ی نزدیکان ایشان شاید کمی جبران مافات
کند به همین خاطر ما نیز به سراغ فرزند ایشان سرکار خانم نرگس قدیریان رفته و از
ویژگی های این یار دیرین شهید بهشتی نکاتی خواندنی را جویا شدیم:
* چه افرادی به غیر از خانواده در شکل گیری شخصیت سردار احمد
قديريان و حضورشان در عرصه مبارزه تأثیرگذار بودند؟
وقتی ایشان وارد بازار
شدند با بازاریان متدین ارتباط برقرار کردند و با گروه هایی مانند گروه شهید نواب
صفوی آشنا شدند و به مرور با مبارزین بازار آشنا شده و بعد از فوت آیت الله
بروجردی مقلد حضرت امام (ره) می شوند و به واسطه ی زمینه اعتقادی قوی خانوادگی
پیرو و شیفته حضرت امام (ره) می شوند و در حقیقت جذبه ی حضرت امام ایشان را به سمت
یک رشد و بالندگی قوی هدایت کرد و در خط مبارزه به همراه مبارزینی چون هیئت های
مؤتلفه اسلامی قرار گرفته و به محضر امام شرفیاب می شوند. ایشان در راه مبارزه جزو
یکی از خوش فکرترین افراد مبارز بوده و از تمام ظرفیت های خود در این راه استفاده
می کردند و در واقع به اعتقاد من پدر ذوب در امام بودند و در این مسیر همچنین از
ظرفیت بزرگ وجود مقام معظم رهبری استفاده کردند و همین امور باعث شد ایشان ذوب در ولایت شوند و این دو
شخصیت بزرگ تأثیر بسزایی در شخصیت ایشان داشتند .
* رابطه ی سردار قدیریان با شهید حاج صادق امانی چگونه بود؟
ایشان از ابتدا نهضت
امام خمینی دستگیری های بسیاری داشتند و فعالیت هایی مثل پخش اعلامیه و مانند آن
را به همراه شهید سید اسدالله لاجوردی داشتند و در مراحل بعد حاج صادق امانی نه به
اندازه امام اما ثأثیرات عمیقی بر شخصیت پدر داشتند در حقیقت به دلیل ویژگی های
مبارزاتی و شخصیتی ایشان پدر من عاشقانه ایشان را دوست داشتند و این عشق تا آنجا
ادامه داشت که روز وفات ایشان برابر با روز شهادت شهید امانی شد این گویای همین
تأثیر و رابطه عمیق عاطفی است.
* مقدمه آشنایی پدرتان با شهید بهشتی چگونه مهیا شد؟
به هر حال فعالیت در
مؤتلفه اسلامی سبب آشنایی پدر با شهید بهشتی شد و این ارتباط سبب تأثیر خارق
العاده بر پدر شد و در اصل حاج آقا نوع مدیریت خود را از شهید بهشتی آموختند ایشان
شیفته ی سجایای این شهید بزرگوار شدند و پابه پای ایشان در تمام مسیرها همراه
بودند و علاقه داشتند که ایشان را نزدیک این شهید به خاک بسپاریم بحمدالله تقدیر خداوند هم برای ایشان به نحوی
رقم خورد که در کنار شهدای هفتم تیر به خاک سپرده شوند.
* رابطه ی ایشان با مقام معظم رهبری چگونه بود؟
همانطور که عرض کردم
ایشان از همان روزهای مبارزه خدمت معظم له ارادت داشتند در روزهای سخت تبعید آقا و
مشکلاتی که رژیم منحوس شاه برای ايشان ایجاد کرده بودند پدر همواره در کنارشان
بودند و در تمام مراحل ایشان را یاری کردند البته از بعد معنوی هم از وجود آقا
بهره بردند و این دوستی و همراهی را تا پایان عمر ادامه دادند و در
پیامی که رهبر عظیم الشأن انقلاب برای ایشان دادند این پیام نشانه ی همان دوستی ها
و صمیمیتی است که بین این دو بزرگوار وجود داشت .
البته وقتی ایشان به
درجه ی سرداري سپاه رسیدند به دلیل سن بالایشان از سپاه برای ایشان حکم بازنشستگی
آمد وقتی مقام معظم رهبری این حکم را ملاحظه می کنند در کنار حکم می نویسند
"آقای قدیریان بازنشستگی ندارند" و ایشان حاج آقا را تا آخر در بیت در
کنار خود نگه داشتند زیرا ایشان امین رهبر بودند و ارتباط عمیق روحی و عاطفی بین
این دو برقرار بود.
* در مجموع شما به عنوان فرزند سردار قدیریان رسیدن ایشان به
این مراتب بالا را ناشی از چه می دانید؟
در واقع شخصیت حاج آقا
به گونه ای بود که آن قدرت خلاقیت و استعدادهای درونیشان به دلیل رشد در یک
خانواده مذهبی و حضور در عرصه سیاسی در کنار شخصیت های بزرگ و خاصی چون شهید امانی
،شهید بهشتی و مقام معظم رهبری و غیره از هر کدام از این اسطوره ها بهره ای برده
بودند و همین امر به ایشان یک صلابت،تیزبینی و بصیرت خاصی را داده بود البته این
نکات را بنده از این جهت که ایشان پدر من بودند بیان نمی کنم بلکه چون مقام معظم
رهبری این ها را تأیید کرده اند می گویم.
* نقش تربیتی حاج احمد قدیریان در خانواده و البته سایر
محافل چگونه بوده است؟
سراسر زندگی حاج آقا
سرشار از عشق به خداوند ، ائمه اطهار، اسلام ، امام و مقام ولایت بود در حقیقت ایشان غرق در این عشق
و جذبه بود ایشان همواره دست محرومین را می گرفتند به طوری که وقتی از دنیا رفتند بسیاری از آنها به سراغ ما آمدند و گفتند
گمان نکنید که تنها خودتان یتیم شده اید بلکه حاج آقا پدر ما هم بود.سراسر زندگی
ایشان سرشار از علاقه به حضرت سیدالشهدا بود به طوریکه این عشق در روضههايي که
ایشان در جمع خانوادگی و یا در هیئت های مؤتلفه اسلامی می خواندند متجلی می شد و
با پوست و خون ما نیز آمیخته شد و به جهت تربیتی همواره ایشان اولویت اسلام و
ولایت را در درجه ی اول قرار می دادند و تلاش می کردند ما نیز در این مسیر باشیم
اما بخش ویژه زندگی ایشان اخلاصشان بود و در تمام ابعاد تنها خدا را در نظر می
گرفتند و تلاش می کردند این امر را نیز به ما منتقل کنند.
* در دوران دفاع مقدس سردار چگونه نقش آفرینی کردند؟
در راستای مبارزات
انقلابی پدر، انقلاب با دو هجمه ی شدید روبرو شد، از یک سو توطئه های منافقین که
از قبل از انقلاب وجود داشت و چون پدر در دستگاه شهید بهشتی بودند و شهید به ایشان
اعتماد داشت به همین دلیل حاج آقا در کنار شهید قدوسی و شهيد لاجوردی در خط مبارزه
قرار گرفتند و مقابل یک توطئه بزرگ و سازمان یافته ایستادند و پیروز شدند البته
این مبارزه مربوط به همان سال ها نبود و ایشان حتی بعد از آن سال ها هم پیگیر
پرونده های منافقین در دادگاه ها برای رساندن آنها به سزای اعمال ننگینشان بودند از سوی دیگر بحث جنگ
در کشور اتفاق افتاد. حاج آقا در
آن مقطع در بحث تدارکات و پشتیبانی سپاه تلاش های شبانه روزی انجام داد.
* از چگونگی شیمیایی شدن ایشان در جبهه های حق علیه باطل
برایمان بگویید؟
در سال 65 به دلیل
مسئولیت های بزرگی که حاج آقا به عهده داشت پیرو فرمان حضرت امام که فرمودند هر کس
که می تواند اسلحه به دست بگیرد باید به جبهه برود عازم جبهه شدند و این درست در
زمانی بود که دشمن فاو را مورد حمله قرار داده بود و در آنجا ایشان از ناحیه
چشم،گوش و ریه به درجه رفیع جانبازی نائل شدند و در این سال ها همیشه از ناراحتی
ریه و گوش رنج می بردند و به مرور این بیماری پیشرفت کرد و تا روزهای آخر بنا به
نظر پزشکان ریه ی چپشان کاملاً از کار افتاده بود و تأثیر بر روی قلبشان گذاشته
بود و نیاز به عمل قلب داشتند اما اطبا گفته بودند اگر ایشان بیهوش شوند هرگز به هوش نخواهند آمد.
* در مورد مجموعه قتلگاه شهدای هفتم تیر که سردار جانباز
مدیریت آن را به عهده داشتند و سختی هایی که در این مسیر متحمل شدند را بازگو
کنید؟
یکی از کارهایی که
پدر به ثمر رساند ساخت قتلگاه شهدای هفتم تیر بود که ایشان معتقد بودند آنجا می
تواند یک مرکز بزرگ فرهنگی برای جوانان جهت ترویج فرهنگ ایثار و شهادت باشد ضمن اینکه ایشان در جهت ماندگاری حادثه هفتم
تیر این گام را با وجود مشکلات بسیار برداشتند و به لطف جناب آقای دکتر محمود
احمدی نژاد محقق شد و این در حالی بود که طرح ساخت قتلگاه هفتم تیر که بعد از
انقلاب تا چندی پیش مخروبه بود در دولت های قبلی نیز در دست اقدام بود ولی به گفته
ی حاج آقا هیچ یک از رئیس جمهورها اقدام عملی در این راه انجام ندادند و آقای
احمدی نژاد ابتدا به پدر گفتند که خود من شخصاً کمکتان می کنم زیرا ساخت مجموعه ای
با این وسعت نیازمند هزینه ی بسیاری است و آقای احمدی نژاد به ایشان به عنوان رئیس
بنیاد هفتم تیر قول مساعد همکاری دادند و واقعاً نیز پای قول خود ایستادند همچنین
دکتر قالیباف شهردار تهران نیز از کمک به ساخت مجموعه مضایقه نکردند وحاج آقا با
مشکلات بسیاری اینجا را ساختند.
منبع:هفته نامه شما