به گزارش نما، محمود گبرلو در سرمقاله رسالت نوشت:
رهبر انديشمند انقلاب اسلامي بار ديگر به بهانه ديدار سازندگان فيلم "شيار 143" با اشاره به گنجينههاي سالهاي دفاع مقدس مردم غيور ايران در سينما فرمودند: "قصور بزرگي اتفاق افتاده است كه بايد جبران بشود.ما پنجاه سال ديگر هم بايستي درباره دفاع مقدس بنويسيم، بگوييم، توصيف كنيم. انواع و اقسام هنرها را به خدمت بگيريم براي اينكه اين حادثه عظيم را تبيين كنيم."
تذكر و يادآوري به موقع رهبر عزيز انقلاب خط روشن و شفافي را ميتواند براي سينماي ايران تبيين كند. در سالهاي پس از جنگ و در سينماي انقلاب اسلامي فيلمهاي زياد و جذابي ساخته شده و ميشود گفت توانسته مخاطبين نسبي را به سينما بكشاند و رونق را در مسير توليد و گردش اقتصادي سينما تا حدي برآورده سازد اما آنچه كه در اين سالها و بخصوص در جشنواره فيلم فجر امسال شاهد بوديم، كمبود آثاري است كه بتواند با اكثريت جامعه ايراني ارتباط برقرار كند يعني جماعت خاموش ايراني را به سالنهاي سينما بكشاند!
ممكن است در مسير توليد فيلم در سينماي ايران اين گونه تصور شود كه ممانعتها و مخالفتها باعث كاهش تماشاگر شده است اما واقعيت اين است كه عدم توجه به ميل در ترغيب مردم براي ديدن آثاري كه سرشار از هويت ملي و مجاهدت و رشادتهاي اين كشور باشد با ساختار درست دراماتيك نقطه ضعف اصلي محسوب ميشود كه اگر فيلمسازان و سياستگذاران سينمايي به آن توجه كنند شاهد شكوفايي اين جبهه بزرگ فرهنگي و بالطبع رونق توليد و اقتصاد مناسب آن در سينماي ايران خواهيم بود.
گمان ميرود شرايط فرهنگي بيگانه حاكم بر انديشهها و نگرشها باعث دوري از اصالتها و هويتهاي ايراني شده و فراموش كرديم جدا از اداي ديني كه هر ايراني همانند هر كشور مورد تجاوز به سربازان فداكار و مجاهد آن دارد از لحاظ رونق سينمايي نيز ميتوانيم روي آن حساب متفاوت و شگفتانگيزي باز كنيم.
طبيعتا نسل جوان امروز فيلمساز ايراني در سالهاي دفاع مقدس به دليل اقتضاي سن حضور موثر نداشته و كمتر از اوضاع و احوال آن آگاه است اما متوليان ميتوانند زمينه آشنايي هنرمندان اين مرز و بوم را با آن شرايط سخت و طاقتفرسا كه حياتي دوباره به هويت ايران بخشيده فراهم آورند.
لازمه رسيدن به سينماي استراتژيك، فاخر و با هويت، بهرهوري از گنجينه سالهاي دفاع مقدس است كه علاوه بر افتخارات نظامي، بسياري از فضايل اخلاقي، اجتماعي، خانوادگي مثبت و سازنده را براي جامعه امروز به ارمغان ميآورد.مطمئنا فيلمسازان امروز ايران تشنه چنين مضامين جذاب و پرمخاطب و حتي براي حضور در مجامع جهاني هستند به شرط آنكه به جاي پرخاشگري، حمله و اعتراض به فيلمسازان، متوليان حركتهاي فرهنگي در كشور دست به دست هم داده و به دور از تنشها و اختلافات گروهي و طيفي، مهربانانه از هنرمندان بخواهند به حريم آنان وارد شده و آنان با نگاه دراماتيك و جذاب خود قصه دلاوريها و مجاهدتها را بيان كنند. همانند فيلم شيار 143 كه كارگردان خانم آن طبيعتا در سالهاي دفاع مقدس حضور كمرنگي در جبهه داشته، با تحقيق و پژوهشي كه در اختيارش قرار گرفته اثر خود را تبديل به يك اثر درخشان، جذاب و حتي قابل طرح در مجامع جهاني كرده است.همه بايد بپذيرند عليرغم سختيها و كارشكنيها و كاستيهايي كه در اين زمينه وجود دارد اما شرايط امروز سينماي ايران رسم اداي دين به نسلي نيست كه با هديه جان و تن خود هويت مقدس و اقتدار ملي را براي ايرانيان به ارمغان آوردهاند.
این رسم ادای دین نیست!
شرایط فرهنگی بیگانه حاكم بر اندیشهها و نگرشها باعث دوری از اصالتها و هویتهای ایرانی شده و فراموش كردیم جدا از ادای دینی كه هر ایرانی همانند هر كشور مورد تجاوز به سربازان فداكار و مجاهد آن دارد از لحاظ رونق سینمایی نیز میتوانیم روی آن حساب متفاوت و شگفتانگیزی باز كنیم.
۱۳۹۳/۱۲/۱۳