نسخه چاپی

زورمان كه به سرنگونی نرسید؛اصلاح‌طلب شویم!


به گزارش نما ، کیهان در ستون ویژه های خود نوشت :


اسرائيل نمي داند نهايت فاجعه و بدبياري هايش كجاست

«با روي كار آمدن رئيس جمهور اسلامگرا در مصر، اكنون اسرائيل نگران منزوي شدن بيش از پيش در منطقه و امنيت مرزهاي خود است.
دويچه وله رسانه دولتي آلمان با انتشار اين تحليل درباره انتخابات مصر نوشت: در مقابل نگراني اسرائيل، حماس به پيروزي محمد مرسي به عنوان فرصتي براي تقويت مقاومت عليه اسرائيل مي نگرد. پيروزي كانديداي اخوان المسلمين در انتخابات رياست جمهوري مصر در همسايگان خود احساساتي متفاوت برانگيخت. اين پيروزي از ديد اسرائيل نگران كننده و از ديد حماس شادي آور تلقي شد. محمود الزهار، از سران حماس گفت: «آن ها كه در اين مبارزه شكست مي خورند اسرائيل و متحدانش در منطقه اند.»
دويچه وله افزود: حماس و اخوان المسلمين به لحاظ تئوريك و مذهبي به هم نزديك اند. حماس در سال 1987به عنوان شاخه اخوان المسلمين در سرزمين هاي فلسطيني نشين آغاز به كار كرد. بنابراين از اين پس اسرائيل نمي تواند عليه حماس دست به كاري بزند بدون آنكه حاميان مصري اين گروه را خشمگين سازد. اسرائيل بيم آن دارد كه پيروزي مرسي باعث شود صلح بين اين كشور و مصر به خطر بيفتد. يكي از نمايندگان دولت اسرائيل به روزنامه اسرائيلي «هاآرتص» گفته است «جهان زماني كه ما بهار عربي را زمستان اسلامي ناميديم، به ما خنديد اما الان همه مي فهمند، وضعيت چگونه است.»
اين گزارش مي افزايد: به ويژه برخي از اظهارنظرهاي رئيس جمهور جديد مصر در مورد تقويت رابطه با تهران هشداري براي اسرائيل تلقي شده است. اسرائيل وجود يك محور اسلامي آن هم در همسايگي خود را «فاجعه»اي مي داند.
دويچه وله خاطرنشان كرد: در خيابان هاي تل آويو برخلاف غزه فضايي ديگر حاكم است. يك تاجر 47 ساله اسرائيلي در تل آويو درباره پيروزي مرسي به خبرنگار خبرگزاري آلمان گفت اين يك بدبياري واقعي براي اسرائيل است. «حماس در غزه، حزب الله در شمال، اين وضعيت تا كي قرار است ادامه پيدا كند؟ تا جايي كه اردن هم فرو بريزد و اسرائيل توسط متعصب هايي كه دلشان مي خواهند ما را به دريا بياندازند، محاصره شود؟»
يادآور مي شود راديو اسرائيل روز گذشته تحليلي از خود محافل سياسي اين رژيم نوشت: پيروزي نامزد اسلامگراي اخوان المسلمين در انتخابات رياست جمهوري مصر ممكن است نقشه خاورميانه را به كلي دگرگون سازد.
سردبير روزنامه القدس العربي نيز به نگراني فزاينده رژيم صهيونيستي از روي كار آمدن محمد مرسي اسلام خواه در مصر پرداخته و نوشت: فصل بهار روابط مصر و رژيم اسرائيل به پايان رسيده است.
به گزارش پايگاه اطلاع رساني العالم، عبدالباري عطوان در يادداشتي با عنوان «ماتم اسرائيل به خاطر مرسي» آورده است: بنيامين نتانياهو نخست وزير اسرائيل در زمره تبريك گويندگان به رئيس جمهوري جديد مصر نبود. اسرائيلي ها از همه بيشتر نگران هستند زيرا صلح سرد آنها با بزرگترين كشور عربي كه 34 سال براي آنها ثبات به ارمغان آورد در حال از بين رفتن است. عمده نگراني اسرائيل به خاطر پيمان كمپ ديويد و همكاري امنيتي آنها با مصر، تغيير رؤساي دستگاه هاي امنيتي و حضور رئيس دستگاه اطلاعاتي اسلام خواه به جاي «مراد موافي» است.
وي مي افزايد: مصر به طور حتم به سوي مرحله اي از تغييرات گام برمي دارد كه به نفع آمريكا و اسرائيل نيست و ماه عسل اسرائيل و مصر به سر آمده است و گواه آن حالت سرخوردگي ابومازن رئيس تشكيلات خودگردان، حذف احمد شفيق مورد حمايت اسرائيل و جشن هاي گسترده در نوار غزه است.


بنياد كارنگي: غرب بايد به ايران امتياز بدهد

روزنامه نيويورك تايمز در توجيه ناكامي دولت اوباما براي مهار برنامه هسته اي ايران نوشت: برنامه هسته اي ايران در دوران جرج بوش نيز پيشرفت چشمگيري داشت.
ماه هاست كه جمهوري خواهان و نومحافظه كاران، دولت اوباما را سرزنش و متهم به بي كفايتي در زمينه مهار ايران مي كنند. نيويورك تايمز در واكنش به اين سرزنش ها نوشت: مخالفان از اشاره به اين موضوع غفلت كرده اند كه برنامه هسته اي ايران در دوران رياست جمهوري «جرج بوش» نيز پيشرفت چشمگيري داشت و در اين دوران فرصت ها براي تحت فشار قرار دادن ايران در شرايطي كه برنامه هسته اي اين كشور هنوز پيشرفت چنداني نكرده بود از دست رفت.
اين روزنامه درباره مذاكرات مسكو نوشت: شكست مذاكرات مسكو ميان 1+5 و ايران در زمينه مهار برنامه هسته اي ايران، به رغم نااميدكننده بودن عجيب نبود. چرا كه ايران همواره درصدد حفظ اعتبار و جايگاه خود با وجود فشار تحريم هاست. ايران آرمان هايي براي خود دارد ضمن اينكه مايل است بداند در ازاي چيزي كه مي خواهند بدهد، چه امتيازي دارند كه به اين كشور بدهند. تركيب ديپلماسي و تحريم، ايران را وادار به دست كشيدن از برنامه هسته اي خود نكرده است.
نيويورك تايمز با تبيين ناكارآمدي تهديد نظامي عليه ايران نوشت: چنين اقدامي ضمن اينكه نمي تواند ريشه هاي برنامه هسته اي در ايران را نابود كند، همدلي گسترده اي را در داخل و خارج اين كشور موجب مي شود و توافق براي تحريم ها و مجازات ها را نيز بر باد مي دهد.
در همين حال يك پايگاه خبري آمريكايي موسوم به «راو استوري فوربس» در تحليلي نوشت: تحليل گران معتقدند قدرت هاي جهاني كه در حال مذاكره با ايران در مورد برنامه هسته اي اين كشور هستند، مي بايد ريسك هاي بيشتري را قبول كنند و با ايده هاي «خلاق»تري با موضوع برخورد كنند تا از بن بست مذاكرات جلوگيري كنند. بعد از سه دور از مذاكرات در سطح بالا، كه آخرين آنها در مسكو در هفته گذشته انجام شد، ايران و كشورهاي 1+5 به يافتن راه حلي براي اين معضل ده ساله نزديك تر نشدند.
براساس اين گزارش، مارك فيتز پاتريك از موسسه بين المللي مطالعات استراتژيك گفت «خروج از اين بن بست بدون فكري خلاقه عملي نيست و فكر خلاقه هم در ملاقات هاي رسمي حاصل نمي شود.»
راو استوري فوربس با بيان اينكه هرگونه تند كردن فشارها عليه ايران متقابلا موجب تند شدن رفتار ايران در زمينه درصد بالاتر غني سازي يا بستن تنگه هرمز مي شود، از قول مارك فيتز از متخصصين بنياد كارنگي نوشت: «كشورهاي 1+5 بايد بر اضطراب خود در زمينه دادن امتيازاتي به ايران غلبه كنند. اين خودكشي نيست؛ ولي بايد تا حدي ريسك ها را پذيرفت. بايد ديپلماسي خلاقي همراه با انعطاف بوجود بيايد و در راه اعتمادسازي متقابل تلاش كرد.»


از جاسوسي در دوبي تا رياست امور ايران در شوراي اطلاعات آمريكا

شوراي اطلاعات ملي آمريكا يك افسر اطلاعاتي را به عنوان مسئول امور ايران تعيين كرد. جيليان برنز به عنوان افسر اطلاعاتي اين شورا از مديران خدمات خارجي وزارت امور خارجه آمريكا و كارشناس امور ايران بوده است.
جيليان برنز تا پيش از تصدي اين پست، به عنوان مشاور امور ايران در دفتر طرح و برنامه ريزي سياست خارجي آمريكا در وزارت امور خارجه اين كشور فعاليت مي كرد. وي همچنين در سوابق خود مديريت دفتر سازمان سيا براي ايران در دوبي را بر عهده دارد كه در سال 2006 توسط وي افتتاح شد.
به گزارش راديو فردا و براساس بيانيه شوراي اطلاعات ملي آمريكا، «وظيفه مسئول امور ايران در اين شورا نظارت و هماهنگي بر گزارش ها و ارزيابي هاي تحليلي سازمان هاي اطلاعاتي آمريكا از جمله تحليل هاي استراتژيك درباره ايران است». مسئول امور ايران در شوراي اطلاعات ملي آمريكا همچنين موظف است تا تحليل هاي لازم و حساس درباره ايران را كه مورد نياز تصميم گيران ارشد دولت ايالات متحده آمريكا و مقام هاي نظامي اين كشور است، فراهم كند.
از ديگر وظايف تعريف شده براي مسئول امور ايران در اين شورا «ارائه هشدارهاي لازم به تصميم گيران در خصوص خطرات احتمالي پيش رو» در ارتباط با ايران است.
گزارش راديو فردا مي افزايد: شوراي اطلاعات ملي آمريكا كه در سال 1979 تشكيل شده است يك بخش مركزي در ميان 16 سازمان اطلاعاتي آمريكا محسوب مي شود كه استراتژي هاي كوتاه مدت و بلند مدت اين كشور را تعيين مي كند. يكي از مهمترين وظايف اين شورا پيش بيني چالش هاي پيش روي آمريكا در سطح داخلي و بين المللي است.
شوراي اطلاعات ملي آمريكا در دسامبر سال 2007 در گزارشي اعلام كرد كه جمهوري اسلامي ايران فعاليت هاي معطوف به ساخت بمب اتمي را در سال 2003 و همزمان با حمله آمريكا به عراق متوقف كرده است.
انتشار اين گزارش با انتقادهاي دستگاه هاي اطلاعاتي ساير كشورهاي غربي و اسرائيل روبرو شد.


اخراج خبرنگاران در رسانه هاي صهيونيستي شدت گرفت

رسانه هاي رژيم صهيونيستي به تازگي صدها كارمند خود را به دليل بحران مالي از كار بركنار كرده اند تا به اين ترتيب مانع از تعطيلي كامل اين رسانه ها شوند.
به گزارش خبرگزاري قدس، موجي از بركناري غيرمنتظره گزارشگران، تحليلگران و اعضاي تحريريه در رسانه هاي اسرائيل آغاز شده كه نگرانيهاي عميقي را در ميان كاركنان اين رسانه ها نسبت به آينده بوجود آورده است.
به عنوان مثال مديريت روزنامه معاريو نامه هاي اخراج را به دهها كارمند خود ارسال كرده كه اين نامه ها شامل روزنامه نگاران معروفي چون «كاشالوم يروشلكي» و «نديب ايال» مي شود.
اين تصميم در پي مصوبه هيات مديره روزنامه معاريو مبني بر كاهش هزينه ها صورت گرفته و در پي آن ضميمه معروف اين روزنامه به نام عسكيم به دليل بركناري تحريريه آن از اين پس منتشر نخواهد شد. روزنامه معاريو نيز كه متعلق به شركت EDP به رياست نوهي وانكلز مي باشد و پيش از اين روزانه در 18 صفحه منتشر مي شد به دليل بحران مالي از اين پس در 12 صفحه منتشر خواهد شد.
كاهش بودجه و بحران منابع مالي كنوني در روزنامه معاريو بي سابقه بوده تا جايي كه مسئولان اين روزنامه گفته اند هيچ راه فراري نيست و بايد به آن تن داد.
پيش از اين اخباري مبني بر بروز بحران مالي در كانال 10 تلويزيون اسرائيل منتشر شده بود. روزنامه يديعوت آحارونوت نيز در خبري نوشت: تلاش هاي زيادي براي نجات اين شبكه از سوي دولت صورت گرفته اما اين تلاش ها ناكام مانده است.
تصميماتي براي كاهش هزينه هاي اين شبكه تلويزيوني توسط مديران آن اتخاذ شده و در پي آن دهها نفر از كاركنان كانال 10 تلويزيون اسرائيل از كار بركنار شدند.
يديعوت آحارونوت نوشت: ساير رسانه هاي اسرائيلي وضعيتي بهتر از اين دو رسانه معروف اسرائيلي ندارند و بيشتر اين روزنامه ها با بحران مالي روبرو هستند.
يادآور مي شود خيابان هاي تل آويو طي چند روز گذشته شاهد اعتراضات خياباني گسترده و زد و خورد معترضان به اوضاع وخيم اقتصادي با پليس بود.





حالا كه هيچ غلطي نتوانستيم بكنيم تابلوي اصلاح طلبي بلند كنيم

يك پايگاه اينترنتي وابسته به اپوزيسيون مقيم پاريس از گروه هاي سرنگوني طلب خواست به خاطر اينكه از عهده براندازي برنمي آيند نقاب اصلاح طلبي به چهره بزنند.
روزآن لاين به قلم يكي از فراريان نفوذي در دفتر تحكيم نوشت: جريان هاي سرنگوني طلب مخالف اصلاح طلبي يكي از مهم ترين مشكلات خود با اين راهبرد را «غيرممكن» و «ناموفق» بودن آن مي دانند. از نظر برخي از آن ها البته اصلاحات هم «ناممكن» است و هم «نامطلوب» يعني آن ها معتقدند تحقق اصلاحات ممكن نيست و اگر هم ممكن باشد به واسطه نتايجش نامطلوب است. اين بدان معناست كه به عقيده آن ها راهبرد تغيير نظام راهبردي «ممكن» و «مطلوب» و «موفق» است. در ارزيابي اين مدعا بايد يادآور شد كه استراتژي تغيير نظام در اپوزيسيون جمهوري اسلامي عمري 33 ساله دارد. مي توان اين پرسش را مطرح كرد كه دستاورد اپوزيسيون سرنگوني طلب تاكنون چه بوده است؟ اقدامات آنان و هزينه هاي گزافي كه بعضاً پرداختند كدام بار را از دوش مخالفان برداشته است؟
وي مي افزايد: مسئله ديگر اين است كه قائلان به راهبرد تغيير نظام- كه ميدان فعاليتشان اكثراً خارج از كشور است- چگونه مي خواهند پروژه خود را در داخل كشور پيش ببرند و عملي كنند؟ چگونه مي توان در داخل كشور بر اساس راهبرد تغيير نظام دست به سازماندهي و فعاليت زد؟ به نظر من اين اتفاقي و تصادفي نيست كه فصيح ترين سخنگويان راهبرد تغيير نظام خارج از كشور زندگي مي كنند، دليل آن خيلي ساده است؛ در داخل كشور فعاليت براندازانه هم از حيث سركوب و هم از حيث عدم همراهي بدنه به واسطه عدم اطمينان به آينده و سنگين بودن هزينه هاي چنين عملي، تقريباً محال است. حال دوستان با چه تاكتيكي مي خواهند استراتژي خود را پيش ببرند؟ تظاهرات و تجمع و انقلاب مخملي؟ جنگ مسلحانه؟ كودتا؟ اپوزيسيون سرنگوني طلب «قدرت» و «امكان» كدام يك از اين كنش ها را دارد؟ چگونه و با كدام نيرو مي خواهد از پس حكومت برآيد؟
روز آن لاين همچنين خاطرنشان كرده است: تغيير نظام راهبردي براي «عمل نكردن» است، اين راهبرد ضمن اينكه برآوردي غيرواقعي از قدرت اپوزيسيون و ضعف حكومت دارد، وضعيت نيروها را در نظر نمي گيرد.
اين عنصر ورشكسته تصريح كرده كه هم اپوزيسيون خشونت طلب و هم اپوزيسيون طرفدار شيوه هايي نظير رفراندوم هر دو شكست خورده اند و جمهوري اسلامي هيچ كرنشي مقابل آنها نكرده است.
وي ادامه مي دهد: نيروهاي اصلاح طلب بايد خودشان را جمع و جور كنند و اعتماد به نفس خود را بازيابند، چرا كه اصلاح طلبي با تمام مصائب و موانعش هيچ بديل ممكن و مشخصي ندارد. مخالفين اصلاح طلبي در اپوزيسيون نشان داده اند كه قادر به ارائه هيچ بديل واضح و عملي ديگري نيستند.

۱۳۹۱/۴/۷

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...