به گزارش فارس ، اسم کنکور برای بسیاری از افراد دلهرهآور، برای برخی جذاب، برای برخی به عنوان تفریح، برای برخی آینده، برای برخی دغدغه و برخی نیز بیتوجه از کنار آن عبور میکنند.
ولی به طور کلی وقتی که اسم کنکور به زبان میآید همه آن را سدی میدانند که پس از ۱۲ سال باید از آن عبور کنند سدی محکم که فرد تنها با اراده میتواند از آن عبور کند.
با کمی جستجو در فضای مجازی میتوان فهمید که کنکور یک واژه فرانسوی است و در لغت به معنی مسابقه، فتح کردن، پیروزی و به معنای کلیتر آزمونی برای سنجش دانستههای خود است اما چرا در کشور ما از کنکور به عنوان آزمونی برای رقم زدن یک زندگی بهتر در آینده شناخته میشود؟! شاید این حرف پر بیراه هم نباشد ولی ۱۰۰ درصد درست نیست.
سالهای پایان دبیرستان به منزله تمرینی برای آمادگی هرچه بهتر جوانان است تا افراد با آمادگی هر چه بیشتر در این مسابقه بزرگ قدم بگذارند برخی به درس خواندن در کتابخانه، برخی به کلاسهای کنکور و برخی نیز از تجربه سالهای گذشته برای موفقیت در کنکور بهره میبرند اما در این راستا باید منطقیتر فکر کنیم کنکور هر چه که باشد نباید از آن وحشت داشت و تسلیم آن شد.
از صبح امروز نیز سوت این مسابقه بزرگ زده شد تا داوطلبان ثمره سالها تحصیل خود را در این آزمون بسنجند و یا به قول معروف ببینند "چند مرده حلاجاند" و در این زمینه افراد با حالات مختلف به استقبال از این مسابقه رفتهاند آنهایی که تمرین کردهاند و به قولی آمادگی روحی بالایی دارند به طور حتم کمتر در این مسابقه آسیب میبینند.
برخی برای اینکه کمی از فشار روانی این مسابقه بکاهند دو روز مانده به کنکور دست از درس خواندن میکشند و برخی هم تا لحظه ورود به زمین مسابقه دست از تمرین بر نمیدارند و برخی هم شاید صبح امروز با کتاب کنکور خود از خواب بیدار شده و تنها لحظه ورود به سالن امتحان از آن جدا میشوند و همانطور که والدین دلنگران، فرزندان خود را برای این آزمون به خدا میسپارند آنها هم کتاب کنکور خود را به والدین سپرده و وارد گود شدهاند.
برخی آنقدر دلهره دارند که حتی صدای آقا یا خانمی که از پشت بلندگو آنها را برای شروع آزمون راهنمایی میکند نمیشوند، برخی هم به عکس خود بر روی برگه پاسخنامه خیره شدهاند و گاهی این عکس را بر روی صفحات روزنامهها به عنوان نفرات برتر کنکور تصور میکنند اما صدای ناهنجار بلندگوی سالن رشته افکار او را پاره میکند.
برخی هم طوری مداد سیاه HB خود را تیز میکنند که تصور میکنی دارد خنجر یا چاقویی را تیز میکند تا به شکار برود و نیمنگاهی هم به افرادی که خود را آرام نشان میدهند، دارند تا بگویند ما از تمام جهات آمادهایم.
برخی که در کل بیتفاوتاند به جای اینکه منتظر آغاز امتحان باشند منتظرند تا ببینند چه موقع زمان کیک و ساندیسها میرسد تا با خوردن آن کمی از آتش کنکور بکاهند.
برخی هم در فکر فرو رفته و گاهی دعایی را زمزمه میکنند و همانطور که در افکار خود غوطهور شدهاند با صدای بلندگو که میگوید "با توکل به خدا برگههای سئوال را برداشته و آغاز کنید" نگاهی به برگههایی که بر روی زمین قرار گرفته میکنند و...
از فضای سالن که خارج بشوی با خیل والدینی مواجه میشوی که همه دلنگران فرزندان خود هستند برخی میخواهند دخترشان خانم دکتر شود برخی میخواهند گل پسرشان مهندس شود و این را میتوان از ذکر دعاهایی که از زیر لبهای مامانها و باباها شنیده میشود، دید.
برخی از والدین شاید از خاطرات ماندن پشت درب دانشگاه برای دیگران صحبت میکنند از روزی که به خاطر کنکور پسرش، ۳۰ هزار تومان جریمه شد فقط به خاطر اینکه دوبل که چه عرض کنم سوبل پارک کرده بود.
مادری هم خاطرهای را تعریف میکند و میگوید حوزه امتحانی را اشتباهی رفته بود و همان زمینهای برای استرس دخترش شد تا در کنکور موفق نشود و حال از تجربهاش استفاده کرده بود و امسال یکروز قبل از آزمون محل آزمون را شناسایی کرده بود.
از همه جالبتر پیرزنی خندهرو بود که با ذکر شماری در دست آمده بود تا برای موفقیت نوهاش در کنکور دعا کند، میگفت نذر ۱۴ معصوم ۱۴ هزار صلوات میفرستد.
باید دید پس از پایان مسابقه چند ساعته کنکور چهره افراد مختلف هنگام خروج از حوزه امتحانی چگونه است، خوشحال است یا ناراحت، بی تفاوت است یا عصبانی، چشمان پر اشکش از خوشحالی است یا ناراحتی، کنکور هر چه باشد یک آزمون است نه سد است نه دلهره، هم موفقیت به دنبال دارد و گاهی هم منجر به شکست میشود و این به تو بستگی دارد که چه طور با آن برخورد کنی.
بیخیالش باش تا بیخیالت شود.
بیخیال كنكور باش تا بیخیالت باشد
كنكور هر چه باشد یك آزمون است نه سد است نه دلهره، هم موفقیت به دنبال دارد و گاهی هم منجر به شكست میشود و این به تو بستگی دارد كه چطور با آن برخورد كنی بیخیالش باش تا بیخیالت شود.
۱۳۹۱/۴/۸